صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۶۲۷۱۲
در مراسم بزرگداشت محمدحسین جعفریان شاعر و روزنامه نگار انقلاب همسر جعفریان از وی تقدیر کرد و بر دستانش بوسه زد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۸ - ۲۷ شهريور ۱۳۹۲
فرارو- در مراسم بزرگداشت محمدحسین جعفریان شاعر و روزنامه نگار انقلاب همسر جعفریان از وی تقدیر کرد و بر دستانش بوسه زد.

پنجمین مراسم شب شاعر بزرگداشت شاعر، مستند ساز و روزنامه نگار بی‌باک انقلاب محمدحسین جعفریان عصر دیروز در نخلستان سازمان هنری رسانه ای اوج برگزار شد.

در این مراسم چهره‌هایی چون محمدحسین جعفریان، حجت السلام نقویان، حجت السلام محمد زم، حجت الاسلام محمدرضا زائری، گلعلی بابایی، ناصر فیض، فاضل نظری، رضا مقدسی، عباس براتی پور، حسین اسرافیلی، رضا اسماعیلی، وحید یامین پور، بهروز افخمی و... حضور داشتند.

در بخشی از این مراسم ساقی جعفریان همسر این شاعر با حضور در جایگاه با چشمان اشکبار از تلاش های جعفریان تقدیر کرد و بر دستان او بوسه زد؛ اقدامی که حاضران را به شدت تحت تاثیر قرار داد.

او پیش از این مراسم نیز در یادداشتی که در وبلاگ خود منتشر کرد به تمجید از همسرش پرداخته بود. 

وی در بخشی از یادداشت خود آورده است: من خیلی ضعیف‌تر از آن بودم که تکیه گاه تو باشم من آمده بودم به تو تکیه کنم... با صدای ضعیفت بود که به خودم آمدم... نمی‌دانم چه شد که به اینجا رسیدم فقط دلم می‌خواست خیلی زودتر سراغت را می‌گرفتند همان روزهای سی و پنج کیلویی پر دردت، کاش می‌توانستم حرف بزنم، بنویسم، از تمام درد‌های روحی و جسمی که داری و تنها من از آنها باخبرم.

ساقی جعفریان در ادامه به نقل خاطره ای از همسر خود پرداخته و نوشته است: یادت هست بعد از تصادف دوم، از مشهد که به تهران آمدیم یک روز عاقبت یک ترازو خریدم تا روی آن بایستی و من بفهمم این بشر، این شاعر نحیف که آتش از کلماتش تنوره می‌کشد و بی‌خیال با همه در می‌افتد چند کیلوست؟ هر روز تکیده‌تر می‌شدی و من وحشت زده تر. ترازو را که آوردم سرزنشم کردی اما من کوتاه نیامدم عصاهایت را هم به کمک خواندم به زحمت بلندت کردم. اما نمی‌توانستم نگهت دارم. دست هایت می‌لرزید و مچ‌بند عصاها لق لق می‌کرد. ترسیده بودم، تو را بعد از هفته‌ها روی تخت بیمارستان بودن از جایت بلند کرده بودم. زیربغلت را گرفته بودم. آقای خوب من، به من تکیه کرده بود، همان مردی که با همین عصاها برای رسیدن به خواسته‌اش هفته‌ها پیاده، کوه‌های افغانستان را در نوردیده بود. بیشتر ترسیدم. دست‌های من هم داشت می‌لرزید. چشمم که به عقربه‌های ترازو افتاد ناگهان احساس کردم دیگر نمی‌توانم وزنت را تحمل کنم، آه خدای من! جهان من فقط سی و پنج کیلو وزن دارد، قهرمان من...و تو سنگین شدی، سنگین و سنگین‌تر و من دست‌هایم دیگر توان ایستاده نگهداشتنت را نداشت.

وی در پایان، یادداشت خود را چنین به پایان برد: من شاگرد دغدغه‌های تو هستم، ساحل دریاهای توفانی ات. به حرمت معلمی‌ات ببخش بر من این چند خط درد دل را که بدون اجازه ات منتشر کردم. قربان همیشگی و ازلی و ابدی تو، همسرت، ساقی جعفریان.

عکس های زیر را فاطمه بهبودی عکاس فارس از این مراسم عکاسی کرده است. 






برچسب ها: شاعر همسر جعفریان
ارسال نظرات
ناشناس
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
خوش به حالش خدا چنینی زن فهمیدهی بهش داده بهترین نعمت همین
ناشناس
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
جدا کسی است که پیه سایپا و ایران خودرو تا حالا به تن شان نخورده باشد ؟
ناشناس
۰۹:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
در اين دنيايي كه زن طلا را مي شناسد ديدن چنين زناني واقعا عجيب است
علی
۰۹:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
این خبر را در کنار خبر زنی که با همدستی خواهر زاده شوهرش شوهر خود را به خاطر چند لحظه ارتباط نامشروع کشته و دنیا و آخرت خود را به سیاه ترین شکل ممکن ترسیم کرده شنیدنی است.
ناشناس
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
طفلي زنا، خودشون فداكاري مي كنن، بعد دست اوني رو كه واسش فداكاري كردن هم ميبوسن
ناشناس
۰۸:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
بغضی ها دارن حسودی میکنن!
ناشناس
۰۸:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
بهتر بود كمى در مورد شاعر توضيح مى داديد
سیدعلی
۰۸:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
احسن و مرحبا بر چنین زنهایی که الگوی زن ایرانی ، شیعه واقعی اهل بیت و ولایتمدار همانند همسران ایثارگر جانبازان انقلاب اسلامی ایران که الحق که باید بر پای آنان بوسه زد.
ناشناس
۰۴:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
خیلی جالب بود مخصوصا از این نظر که آدم می فهمه چقدر آدم منفی نگر دور و برش هست
ناشناس
۰۲:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
هزاران درود بر این زن که بهشت برایش تضمین شده است
شیما
۰۰:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
هرکی نظر منفی داده از حسودیش بوده حتما هیچکس تحویلش نمیگیره.به نظرم ببین زنه چقدر دوستش داشته که حاضر شده جلو جمع دستشو ببوسه
ناشناس
۰۰:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
مزخرفای سانسورچی
ناشناس
۲۳:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
خوش به حال زن وشوهر هایی که همدیگه رو دوست دارن وعاشقانه با هم زندگی می کنن ما از بعد از ازدواج فقط زخم زبون کینه ونفرت دیدیم ارامشمون وقتی بود که ازهم درو بودیم
پسر مجرد
۲۲:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
خدایا! کی میشه یکی بیاد دست منو ببوسه یعنی میشه خدا ؟
ناشناس
۲۲:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
چه عشق قشنگی
حسین
۲۲:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
فرارو جان اصلا ازت انتظار نداشتم عکسهای صحنه دار بذاری!!! نمیگی بد آموزی داره!؟
محسن
۲۱:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
بعضی از خوانندگان فرارو حقیقتا انسانهای بی انصاف و بی ادبی هستند.
بعضی هاشون.
همه چی رو با همه چی قاطی می کنند و در مورد همه مسایل با زمینه تعصب سیاسی فکر می کنند.
متاسفم برای کسانیکه حتی چشم دیدن قدردانی از یک انسان زحمت کشیده و بیمار رو ندارند.
بیطرف
۲۱:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
دخترعموش نیست؟
ندا
۲۰:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
نابغه ای که نوشتی چطور به اسم ساقی شناسنامه گرفته!!

آدم حسابی یک نگاهی به قیافه استاد جعفریان و خانمش بنداز! فکر نمیکنی اینها متولد قبل از انقلابند!

واقعا با کیا شدیم 75 میلیون نفر؟
مهدی
۱۹:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
عشقتان پایدار.جعفریان دوست داشتنی است.
ناشناس
۱۷:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
بهضي از زنها فرشته اند
محمّد
۱۶:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
جالبیه کار این‌جاست، که 16 ساله بودند با آقای جعفریان ازدواج کردند، به‌پایِ هم پیر شوند.
بریسا
۱۶:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
کجاش گریه داشت
احمد
۱۵:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
اسم خانم ایشان نرگس رجایی است که از قضا همشهری ما هم هستن. ساقی از کجا اومد؟
ناشناس
۱۵:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
18+
mohammad
۱۴:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
زن ایرونی‌ تکِ ...
سعید
۱۴:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
حالا نمیتونست خونه دستشو ببوسه؟ اصلاً چه معنی داره اینکار؟
مهیار
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
من کاری ندارم این افراد آدمهای خوبی هستند یا نه. مهم اینه که عشقشون خیلی قشنگه. این کار روحیه دو چندانی به مرد می ده. مردها به کادو احتیاجی ندارن. مردها همچین تشکری می خوان در قبال کارهای خوبشون
ناشناس
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
ساقی چطور شناسنامه گرفته . به این اسمها که شناسنامه نمیدادند؟
ناشناس
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
پارتی!
سعید
۱۳:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
جوانها بداند هنوز هم زن خوب پیدا می شود زن باید مونس شوهرش باشد
ناشناس
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
جعفریان انسان خوب و صریحی است.
فرهاد
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
روحاني مچكريم
ناشناس
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
چه اشکالی داره این فرهنگ جا بیفته؟
علیرضا
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
آفرین به این زوج نمونه ایرانی
ناشناس
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
چقدر کم سابقه!!!!!! حالمون بد شد
ناشناس
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
این خانوما که اشکشون کف دستشونه شاید دارن غصه می خورن که تو این دنیا مردی پیدا نمیشه که لایق همچین عشقی باشه.
ناشناس
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
این خانوما که اشکشون کف دستشونه شاید دارن غصه می خورن که تو این دنیا مردی پیدا نمیشه که لایق همچین عشقی باشه.
ناشناس
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
کفن پوشان 7 تومنی ساندیس خور کجائیییییییییییییییییییییید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۱۷:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
خواهش میکنم بی نزاکتی ها را درج نکنید
ناشناس
۱۸:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
رفتن اتوس هایی که شما آتش زدید خاموش کنند
ناشناس
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
خانم من بعد ازدیدن این صحنه این زن رانفرین کردو گفت مردها رابد عادت میکنند
سارا
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
راست میگن خانمتون!
ناشناس
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
مقنعه بنفش خيلي خوبه. سبز مي‌پوشيدي عالي بود.
محمد
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
عوامفریبی هم حدی دارد!!!!!!
ناشناس
۱۶:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
آفرین محمد جان
ناشناس
۱۷:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
افرین.
ناشناس
۰۰:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
شما عوام نیستی فریفته نشدی
خوب بگو چی دیدی ؟؟؟
به من فریب خورده کمک کن!!!؟
منا
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
عشق،چه کلمه ی بزرگی است!
فاطمه
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
آفرین دارد همچین همسری وهمچین عشق خالصی
انشالا سالهای سال باعشق زیبایتان زندگی سالم و روشنی پیش رو داشته باشید
ناشناس
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
اقای جعفریان انسان محترمی هستند ولی 15 رمضان ایشان را دوست ندارم
ناشناس
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
آفرین به این زن با معرفت
ناشناس
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
خوش بحالش زن من صورت را هم نمي بوسد چه برسه بدستم. حسرت مي خورم به اين ارتباط خوب و كمياب. هميشه خوشبخت باشيد.
ناشناس
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
خوب فکر کن ببین چیکار کردی چون اصولا زنان انسان های قدر شناس و فداکاری هستند و در مواجهه با مشکلات زندگی سنگ صبور مردانشان هستند و قدر دان آن ها.
ناشناس
۱۳:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
اووووف
درد دلم تازه شد.
ای گفتی
ناشناس
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
آفرین بر زن شما .زن باید مقتدر باشه و قوی .مطمئن باش فرزندان این زن نیز قوی و مهم خواهند شد . درود بر زنان مستقل
ناشناس
۱۸:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
لابد اخلاق نداری !
ناشناس
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
خودت برای زنت چکار کردی؟
ناشناس
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
اگه برای منم اینقدر طلا خریده بود ، کف پاشو می بوسیدم . خخخخ
ناشناس
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
ناشناس
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
یک جمع مجیز گو با انواع امکانات مادی و حمایت ها که نشانی از خلاقیت یا درد مردم درآثارشان نیست. برای هم زمزم باز می کنن ورسانه های بوقچی که به هرقیمت می خواهند برای این موجودات تشخص درست کنند
ناشناس
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
مجیزگو؟ من ایشون رو نمیشناسم ولی خودت حاضری یه روز بری افغانستان فقط قدم بزنی؟
ناشناس
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
آره هر کس از تیپ تو نباشه آدم بدیه!
حتما خودت رو دموکرات هم میدونی، آره؟
محمد
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
با کمال تاسف شاعران در کشورما بیشتر مجیز گوی حاکمان بوده اند تا ملت خود نگاهی به شاعران کشور وزندگینامه آنها بهترین گواه است واین خصلت ناپسند محدود به یک زمان خاص نیست ودر کل تاریخ موضوعیت داشته است
ناشناس
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
اگه نمی شناسی پس ساکت شو. اینا شاعر نیستن. کلمه فروشن
ناشناس
۱۲:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
بابا نامرد نباش! این بنده خدا که همه اش در بر و بیابان بوده، رو با تشکر نمیخواد بنوازی. توهین نکن داداش!
ناشناس
۱۴:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
شما ايشون رو ميشناسي كه انطوري ميگي؟؟؟
ايشون كسيه كه از اين انقلابي نماها خيلي ظلم ديده
ناشناس
۱۴:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
یعنی کاش فقط یک بار یه یادداشت از ایشون خونده بودی و بعد اظهار نظر میکردی.
ناشناس
۱۹:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
مرا به خیر تو امید نیست
شر مرسان
آقایونی که توهین کردن کم شعوری خود رو ثابت کردن.
ایشون از بزرگ مردانند اگه نمیشناسی
ناشناس
۱۹:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
اگه ميدونستي اين مرد براي زنده کردن آرمانهاي انقلاب اسلامي چقدر سختي و درد کشيده، هيچ وقت به خودت اجازه نمي دادي اينجوري ناجوانمردانه عليه ش حرف بزني
ناشناس
۰۷:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
چرا در بيابان ها بوده است؟
سجاد
۱۰:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
خوب شما که ایشون رو نمی شنناسی بی خود می کنی پیام می دی یه یاد داشت یا شعر از ایشون بخون یکی از مستنداش رو ببین بعد
ناشناس
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
چقدر شاعرانه
ناشناس
۱۷:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
چقدر عاشقانه
sona
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
عشق واقعی ارزش این سپاسگزاری را دارد برای هر دو نفرشان بهترین آرزوها را دارم عشقتان پایدار باد
ناشناس
۰۲:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
حیف که از زنها دیگه کم پیدا میشه
سیاوش
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
بوی بهشت می آید
ناشناس
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
اين زنها هم كه اشكشون كف دستشونه

آخه گريه براي چي؟؟
ناشناس
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
همیشه نه!امّا همین اشک ها ست که اوج احساس رو که نمی شه به زبون آورد رو نشان داد.
ناشناس عزیز اسم این ها احساسه که خدا به خانم ها داده والبته اگر بی ریا و به جا باشه .
عليرضا
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
اگه از احساس جيزي بلد بودي شايد درك ميكردي!!!!!!!!
ناشناس
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
والله منم که یه مردم با دیدن این صحنه ها اشکم دراومد.
چی بگم والله.
ناشناس
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
هنر ساکت موندن رو یقدر تمرین بد نیست
ناشناس
۱۵:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۷
این امر انحصار به نسوان ندارد.. اصولا ایرانیان همه جا گریه میکنن.. روضه.. کنسرت..سینما..مسجد..عروسی
ایرانیان وقتی خوشحالن که غمگینند!
رضا
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
برای اینکه تو عرصه ای بتونی به موفقیت برسی چون موانع و محدودیت های مادی و غیر مادی و انسانی و غیر انسانی زیاد هست و فرد باید یه دلسوز فداکار داشته باشه که تو این لحظه ها کم نیاره خوب بوسه این زن بر دستان شوهر نشان ایستادگی و حمایت از مردش دارد که او را تنها نگذاشته و حالا دارد میوه استقامت بر سر ارمانش را می بیند خوب می بیند که اون لحظه هایی که جز خدا کسی رو نداشتند و به پاس فداکاریهای هم در قبال هم اکنون به نتیجه رسیده اند خوب بوسه هم دارد می خواهد بگوید شوهرم اگه در لحظاتی به خاطر کمبودها ی مادی زندگی گاهی ناراحت شدم ببخش و به تو اینک افتخار می کنم.