صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۶۱۱۷۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۵ - ۱۲ شهريور ۱۳۹۲
کارلوس کروش خسته است. خسته از برخوردهای دوگانه. او پیش از یک دیدار مهم، نامه‌ای برای علی کفاشیان نوشته است. نامه‌ای که می‌خواهد یک حقیقت را برای رئیس فدراسیون، وزارت ورزش و همه تصمیم‌سازان فوتبال ایران روشن کند. اینکه او اصلاً دوست ندارد به سرنوشت تومیسلاو ایویچ بزرگ دچار شود. مربی بزرگی که همه، درخشش نسل طلایی ما را در جام‌جهانی‌ 98 متعلق به او می‌دانند و کروش هم عقیده‌ای جز این ندارد.

سرمربی تیم‌ملی در گفت‌وگو با «خبرورزشی» از همه این مشکلات می‌گوید. گفت‌وگویی که پر است از دغدغه‌های مشترک برای تیم‌ملی فوتبال. گفت‌و‌گویی صمیمی‌ اما بی‌پرده برای تشریح دنیایی از مشکلات. گفتگوی خبر ورزشی با کارلوس کی روش را با هم می خوانیم:

البته دوست داشتیم فضایی آرام‌تر برای گفت‌و‌گو پیدا کنیم‌؛ اما به‌هر‌حال ما آمده‌ایم. مثل همه این مدتی که تقریباً در کنار هم بودیم برای موفقیت تیم‌ملی.
به عنوان پرتیراژترین روزنامه ورزشی ایران، شما مسئولیت ویژه‌ای دارید. شاید این آخرین مجال برای من است تا پیامم را به همه اهالی فوتبال ایران برسانم. برای همین هم هست که خواستم در کنار شما باشم. البته خیلی از اشخاص مهم، در حال تلاش برای کمک به تیم‌ملی هستند‌ اما گروهی هم جوسازی می‌کنند و با شلوغ کردن می‌خواهند ما درجا بزنیم. برای اینکه بدانید من چه می‌خواهم بگویم، قصه را برایتان از آخر شروع می‌کنم تا ببینید الان کجا ایستاده‌ایم. همین امروز، دقیقاً دومین روز از دومین اردوی ما برای آماده‌سازی تیم‌ملی است که باید مثل دیگر کشورها کار می‌کردیم اما از بین همه کشورها، این فقط ما هستیم که اینجا نشسته‌ایم و داریم با هم در یک رستوران ناهار می‌خوریم! این حال و روزی که امروز داریم، شرم‌آور است.

من حالا بعد از 30 ماه دیگر آنقدر از شما و کشورتان شناخت دارم که با اطمینان، حرف‌های بسیاری بزنم. شانس بد تیم‌ملی و بزرگ کفاشیان و تاج و بقیه این است که درست در زمانی که اردوی تیم‌ملی لغو می‌شود، اینجا در تهران بازی دربی استقلال و پرسپولیس است و همه این قدر هیجان این بازی مهم را دارند که کسی اصلاً به یاد تیم‌ملی نباشد. فیفا تصمیم‌ساز اصلی فوتبال دنیا این قدرت را دارد که وقتی اراده می‌کند، همه باز‌ی‌های باشگاهی دنیا لغو شود تا تیم‌های ملی با هم بازی کنند. جمعه همین هفته 70 بازی ملی در دنیا برگزار می‌شود و ما اینجا دربی بزرگ تهران را پیش‌رو داریم. کدام 4 تیم قبل از همه به جام‌جهانی‌ رسیدند؟ ما، ژاپن، کره و استرالیا. آنها الان چه می‌کنند و ما در چه حالی هستیم؟ نگاهی به صفحه تیم‌ها در سایت فیفا بیندازید تا ببینید آنها با چه تیم‌هایی بازی می‌کنند و بعد برای آنکه تأسف بخورید نگاهی به صفحه ایران بیندازید. آنها با برزیل و فرانسه بازی دارند و ما با کویت و تایلند! آنها به بازی ملی برای جام حهانی فکر می‌کنند و مهم برای ما بازی استقلال و پرسپولیس در روز جمعه است. در حالی که الان باید در پرتغال تیم‌مان را برای بازی با برزیل یا تیم‌های بزرگ دیگر دنیا آماده می‌کردیم.

شاید به این دلیل است که شما الان نباید سرمربی تیم‌ملی باشید. شاید شما جای‌ فرد دیگری را روی نیمکت تیم‌ملی گرفته‌اید.
من زیاد نگران این نیستم که چه کسی خواب صندلی‌‌ام را می‌بیند. این نگران‌کننده نیست. هر کدام از مربیان لیگی می‌توانند دوست داشته باشند جای من باشند. آنها مختارند اما کارلوس کار خودش را می‌کند. او اینجاست تا دغدغه‌هایش را برای مسئولیتی که بر عهده‌اش گذاشته شده انجام بدهد. من اصلاً مشکلی ندارم که قلعه‌نویی یا دایی یا هر مربی دیگری الان به جای من مشغول کار شود. من درباره «تیم‌ملی ایران» حرف می‌زنم. اینجا هستم تا از شما رسانه‌ها کمک بگیرم برای کمک به تیم‌ملی برای اینکه با مردم ایران حرف بزنم. به آنها بگویم چه خبر است. خیلی شفاف. برای همین هم هست که از آخر همه چیز را تعریف می‌کنم و به اولش می‌رسم.

جالب است که به جای اینکه الان تیم‌‌تان را تمرین بدهید، باید اینجا بنشینیم و از مشکلات بگوییم.
بله حق با شماست. ما الان باید در اردو می‌بودیم. باید دومین روز دومین اردوی‌مان را پشت‌سر می‌گذاشتیم‌ اما این چند روزه اتفاقاتی افتاده که حتماً مردم باید همه چیز را درباره آن بدانند. این روزها آقایان تاج، فتح‌ا...‌زاده و رحیمی طوری حرف می‌زنند که انگار آدم «بد» این فوتبال من هستم. آنها مدام می‌گویند این سرمربی تیم‌ملی است که می‌خواهد لیگ را تعطیل کند، جام‌حذفی را نمی‌خواهد و طوری می‌گویند که انگار هر مشکلی که فوتبال ایران دارد زیر سر کارلوس کروش است.

به‌هر‌حال این جوی است که ایجاد شده. شما چه برنامه‌ای برای این گفته‌ها دارید؟
اتفاقاً می‌خواهم در همین مورد برای اولین بار برای شما حرف بزنم. من به هیچ‌وجه این دغدغه و این شرایط پر از استرس را دوست ندارم. برای اینکه شما بدانید چقدر در برنامه‌ام جدی هستم، برای اولین بار حقیقتی را به شما می‌گویم. من نامه‌ای را به علی کفاشیان نوشته‌ام. فردا (امروز) نشستی با کفاشیان دارم درباره فسخ قراردادم. چون کسی نیستم که بتواند قبول کند او را شیطان این فوتبال بنامند. من یک چیزی را خیلی شفاف می‌گویم. کارلوس با آرامش خاطر و با قلبی زلال و پاک به فوتبال ایران آمد. دوست دارم همین‌طور هم از فوتبال‌تان بروم در حالی که تا ابد محبت هواداران فوتبال ایران را در قلبم نگه می‌دارم.

فسخ قرارداد؟ شوخی می‌کنید؟
نه، اتفاقاً خیلی هم جدی هستم. من خیلی مصمم هستم تا در این باره با علی کفاشیان حرف بزنم چون حاضرم با هر مشکلی کار کنم‌ اما حاضر نیستم که مردم فکر کنند من مشکل اصلی و دشمن فوتبال‌شان هستم. با همه مشکلاتی که هست، با تمام قوا برایتان کار می‌کنم. برای اینکه جلوی ژاپن، استرالیا، ازبکستان، برزیل، پرتغال، تیم‌های آفریقایی یا هر تیم دیگری بجنگم. حاضرم با همه مشکلات موجود کنار بیایم. بدون بازیکن، عدم حمایت مالی، بدون حقوق و بدون بازی تدارکاتی کار می‌کنم اما هیچ وقت حاضر نیستم جلوی فوتبال ایران بایستم. مطمئنم که می‌دانید چرا نمی‌خواهم این کار را بکنم‌؛ چون من یک مربی حرفه‌ای هستم. در قرارداد من چیزی درباره جنگ و کلنجار با مدیران باشگاه‌های سپاهان یا استقلال یا مربیان باشگاه‌های دیگر لیگ نوشته نشده. من یک مربی حرفه‌ای هستم و در قراردادم نوشته‌اند کار کن برای بازی برابر «تیم‌های حریف». تیم‌هایی مثل برزیل یا پرتغال و ژاپن و لبنان. اگر قرار است با «افراد» بجنگم، این بند را به قراردادم اضافه کنید و پولش را هم بپردازید.

اگر من مربی پرسپولیس بودم، اگر یکی مثل مانوئل ژوزه بودم، وظیفه داشتم تیمم را برابر استقلال بچینم. اگر کرانچار بودم، باید تیمم را تمرین می‌دادم که جلوی پرسپولیس بازی کند‌ اما من مربی تیم‌ملی فوتبال ایران هستم. من در مقام مربی تیم‌ملی هیچ وقت نمی‌توانم رودرروی باشگاه‌ها و فوتبال ایران بایستم و به جنگشان بروم. خیلی صادقانه و شفاف می‌گویم می‌خواهم به علی کفاشیان بگویم اگر فکر می‌کند من آدم بد این فوتبال هستم، این پست را نمی‌خواهم. وقتی آقای تاج همین امروز می‌گوید من برابر فوتبال ایران ایستاده‌ام و می‌خواهم بازیکنان را از تیم‌هایشان بگیرم، ایرادی ندارد. من این پست را با این شرایط نمی‌خواهم. آقای کفاشیان من دوست ندارم «آدم بد» این قصه باشم. پولم را به من بدهید و بگذارید به خانه‌ام بروم.

دارید نگرانمان می‌کنید. رفتن شما در حقیقت همان خواسته‌ای است که منتقدان فعلی تیم‌ملی دارند!
ببینید من دارم با شما خیلی صادقانه حرف می‌زنم. من با سابقه مربیگری در تیم‌های ملی مختلف، حضور در اسپورتینگ، منچستر‌یونایتد و رئال‌مادرید، اصلاً نمی‌توانم خودم را در این شرایط تجسم کنم. از لحاظ حرفه‌ای و اخلاقی اصلاً قبول ندارم که هر روز باید به جنگ رسانه‌ای یکی بروم. با افراد مختلف. من مخالف اختلاف نظر و صحبت نیستم ولی مخالف مبارزات غیرمحترمانه هستم. من خیلی هم دوست دارم با مربیان ایران، بحث فنی کنم‌ ولی حرف زدن با مدیران مختلف باشگاه‌ها درباره مسائل فنی، آن‌هم با دوستانی که هنوز اعتقاد دارند کره زمین صاف است و همه کرات به دور زمین می‌گردند، خیلی سخت است! می‌دانی چه چیز برای من خیلی جالب است؟ اینکه چرا مدیران خوب ما به جای اینکه به دنبال داشتن زمین‌های مناسب، لباس‌های خوب و پرداخت به‌موقع حقوق بازیکنان باشند، وقتشان را می‌گذارند برای اینکه با سرمربی تیم‌ملی درباره مسائل «فنی» بحث کنند. بحثی که باید بین من و همکاران مربی‌ام در تیم‌های لیگی باشد.

متأسفانه این حقایق را که برایتان می‌گویم واقعیت‌های موجود است و آنها را از ته قلبم می‌گویم. مدیرانی که باید به فکر حل مشکلات تیم‌شان باشند، باید برای بازی‌هایشان و برای هوادارانشان شرایط بهتری فراهم کنند که اقلاً سکوها و صندلی‌ها و سرویس‌های بهداشتی تمیز باشد، ترجیح می‌دهند درباره مسائل فنی حرف بزنند. متأسفانه این دوستان همان‌هایی هستند که وقتی تیم‌ملی با چالشی جدی مواجه می‌شود، از مردم دعوت می‌کنند به تیم‌ملی بخندند. متأسفانه این شرایط امروز ماست. این احوال ماست که دوباره برایتان می‌گویم. من آماده‌ام که بجنگم. آماده‌ام که باشم بدون حقوق، بدون حمایت، بدون لباس مناسب و حرفه‌ای، بدون اردو و دیگر مشکلات، می‌مانم و می‌جنگم تا به جنگ برزیل و پرتغال و فرانسه یا آرژانتین برویم ولی حاضر نیستم اینجا بمانم که به جنگ با فوتبال شما بروم اما بگذارید حالا برایتان کمی توضیح بدهم تا شاید روشن شود «آدم بد» فوتبال ایران، من هستم یا دیگران. با هم مروری کنیم روی برنامه لیگ تا ببینیم چه کسی قصد کمک به لیگ و تیم‌ها را دارد و چه کسی می‌خواهد بازیکنان را از بین ببرد.

دقیقاً بگویید انگشت اتهام شما به سمت مدیران و مربیان باشگاه‌هاست یا مدیران فدراسیون فوتبال؟
اجازه بدهید همه چیز را می‌گویم. ببینید، طبق قوانین لیگ، باشگاه‌ها چیزی حدود 15 روز قبل از جام‌جهانی‌ می‌توانند به تیم‌ملی بازیکن بدهند. با توجه به این مسئله مسئولان کنفدراسیون آسیا برای بازی‌های لیگ قهرمان برنامه‌ریزی کردند. تیم‌ها هر 7 روز در این لیگ بازی دارند. می‌دانید چرا 7 روز فاصله گذاشته‌اند؟ (با لحنی که اصلاً جدی نیست). چون آسیا قاره خیلی کوچکی است و با دو ساعت پرواز به هر نقطه‌ای از قاره می‌رسید! چون امکانات تیم‌های ما مانند باشگاه‌های بزرگی مثل رئال و بارسلونا و منچستر است که برای بازی‌ها از هواپیمای اختصاصی استفاده کنید و به هر کشوری در قاره بروید! حالا برویم سراغ جدول بازی‌ها. حالا اگر استقلال ما تا بازی فینال پیش برود، 4 بازی‌اش در لیگ عقب می‌‌افتد. من این را به عنوان کسی می‌گویم که در دو تیم‌ملی آسیایی و یک باشگاه از این قاره مربی بودم. در فوتبال قاره آسیا این یک قانون است. وقتی یک اشتباه کردی، همان اشتباه حتماً باید تکرار شود! اگر دو سال اشتباه کردی، سال سوم باز همان کار را تکرار می‌کنی و البته برای سال چهارم! البته اگر شد این اشتباه را بزرگتر هم می‌کنند چون شیخ قطری که مثلاً رئیس AFC است و این برنامه را ریخته، باید همه جلویش تا کمر خم شوند و برایش دست تکان دهند و کسی اصلاً جرأت ندارد که بگوید این برنامه اشتباه است! اشتباه که نه، یک برنامه افتضاح است.

به‌هر‌حال این آدم فوتبال آسیا را از حالت سنتی‌اش خارج کرد و لیگ آسیا را به سمت حرفه‌ای شدن پیش برد.
این بار من می‌پرسم. اگر یکی فوتبال آسیا را از سنتی بودن خارج کند آیا حق دارد در موارد دیگر، مدام اشتباهش را تکرار کند؟ من می‌گویم نه. اگر برویم کمی عقب‌تر، می‌رسیم به بازی‌های ماه مارس 2014 که 4 تیم در لیگ قهرمانان داریم و بازی‌های عقب افتاده ما می‌شود 16 بازی و این یعنی پایان لیگ! باید همان جا تعطیلش کنیم! در آسیا چیزی که اتفاق می‌افتد، تکرار اشتباهات است. اصلاً هیچ‌کس هم نیست که اعتراض کند. چون کسی هم نیست که جلویشان بایستد، متأسفانه آنها کار خودشان را می‌کنند. حالا به بحث خودمان برگردیم. 5 ماه قبل ما این برنامه را خیلی دقیق بررسی کردیم و به آقای تاج دادیم.

برنامه‌ای که همه حالات ممکن را دیده بود. من همان جا این مشکل را گوشزد کردم. پیشنهاد دادم که لیگ را اول تمام کنید و بعد در میان برنامه‌های تیم ملی،  جام‌حذفی را با پاره‌ای محدودیت‌ها برگزار کنید. البته پیشنهاد دوم هم این بود که بازیکنان فقط 15 روز در اختیار تیم‌ملی باشند. ولی آقای تاج از تمام حرف‌های من فقط همین 17 فروردین را برداشت و اصرار دارد همه بازی‌ها همان روز تمام شود. ولی من گفتم بیایید یکی از دو آپشن من را انتخاب کنید. او درست همان کار فصل قبلش را می‌کند. او می‌خواهد این قدر بازی‌ها را فشرده برگزار کند که همه بازیکنان یا بمیرند یا مصدوم شوند! این تصمیم، ضد باشگاه‌ها، بازیکنان، مربیان و حتی شما رسانه‌هاست. حاصل فشار فصل قبل او چه بود؟ او فصل را در زمانی که گفت، تمام کرد اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟ مشکل اینجا بود که وقتی لیگ تمام شد بازیکنان ما در استقلال بودند. این همه فشار آمد اما در عمل ما بازیکنانمان را در اختیار نداشتیم.

ولی منتقدان شما می‌گویند لیگ‌برتر16 تیمی شده، بازی‌های لیگ کم شده و ما هنوز مشکل داریم درحالی که در لیگ‌های مهم دنیا، بازیکنان در لیگی 20 تیمی برای تیم‌های ملی، جام اتحادیه، جام حذفی، لیگ اروپا، لیگ قهرمانان و بازی‌های ملی، هر 3 روز یک بار بازی می‌کنند. چرا باید بچه‌های ما چند ماه قبل از بازی ها در اختیار تیم‌ملی باشند؟ منتقدان شما سعی می‌کنند جا بیندازند که شما نگاهی از بالا به پایین نسبت به فوتبال ایران دارید. با این شرایط ما نیاز به راهکاری بینابینی داریم.
من دقیقاً برای همین موضوع است که از شما خواستم این نکات را برای مردم شرح بدهید و نگذارید دیگران، مردم را گول بزنند و با فرافکنی سر مردم کلاه بگذارند. فکر می‌کنید من اگر جای دوستان و همکاران خوبم چون اسکولاری، بنتو، دشان، سابه‌یا و یا پراندلی بودم بیشتر از 15 روز برای آماده‌‌سازی تیمم زمان می‌گذاشتم؟ اگر من رونی، نیمار یا مسی را داشتم، 6 هفته برای ساختن تیمم زمان می‌خواستم؟ اگر بازیکنی مثل گرت بیل داشتم که رئال 100 میلیون یورو برایش می‌دهد، برای ساختن او 6 هفته زمان می‌خواستم؟ حالا بگذار سری به ترکیب اصلی تیم‌ملی ایران بزنیم (او برگه‌ای در دست می‌گیرد و اسم بازیکنان را یکی یکی می‌نویسد) دژاگه بهترین بازیکن این روزهای ایران مصدوم است و اصلاً در 18 بازیکن تیمش هم جایی نداشته.

مسعود شجاعی در روز آخر نقل و انتقالات دنیا اصلاً تیمی ندارد. رضا قوچان‌نژاد که حالا برای مردم ایران بت شده، نمی‌داند در استاندارد می‌ماند یا نه. جباری به دلیل اتفاقی که درکش نمی‌کنم، در سال جام جهانی، تصمیم گرفته به خودش استراحت مطلق بدهد. آندو دستش شکسته و با وضعیت خاصش، الان چند وقتی است که بازی می‌کند. خلعتبری مشکلات خاص خودش را داشت. پولادی با یک مشکل کوچک، اسیر یک دوره درمان طولانی شد. یک پزشک با اشتباه بزرگش، این بازیکن را کشت. این اتفاق اگر در اروپا می‌افتاد، این پزشک احتمالاً زندانی می‌شد. من دارم برایتان از تیمی حرف می‌زنم که 7 بازیکن آن، شرایطی مبهم دارند. حالا به اینها جواد نکونام 33 ساله را اضافه کنید، می‌بینید این تیم اگر زمان کافی برای استراحت و تمرین نداشته باشد، نمی‌تواند اصلاً بازی کند.

بگذارید من میانگین دوندگی بچه‌های خودمان را با یک تیم کوچک اروپایی برایتان مقایسه کنم. تیمی در لیگ بلژیک که مطمئن هستم شما یک بازیکن آنها را نمی‌شناسید. آنها 12 کیلومتر می‌دوند و ما به سختی 8 کیلومتر! این آماری که برایتان می‌گویم از جام ملت‌های آسیاست. چند سال قبل. آن هم بعد از 6 هفته اردوی آماده‌سازی! آنها فقط 8 تا 9 کیلومتر در هر بازی دویده بودند؛ اما همان زمان بازیکن من یعنی پارک که در منچستر بازی می‌کرد، بیش از 13 کیلومتر می‌دوید. حالا شما می‌گویید بدون آماده‌سازی و با 15 روز تمرین به مصاف حریفان بزرگ جام‌جهانی‌ برویم؟ باشد مشکلی نیست. می‌رویم برای تفریح در سواحل ریو!

شما پذیرفته‌اید سرمربی فوتبال ایران شوید. با مختصاتی که به آن رسیده بودید. اینها داشته‌های ما هستند و مشکلات فراوان مالی هم داریم که اردوها را لغو می‌کند.
مشکل مالی؟ بگذار یک طرف دیگر قصه را برایت بگویم. از آقای هادی عقیلی. او به تیم‌ملی پشت کرد. پاداش این کارش چه بود؟ قرارداد خوب، حقوق مکفی و خوب و بازی لذتبخش در لیگ ایران. یک نفر آمد رأی کمیته انضباطی را عوض کرد. چطوری این اتفاق افتاد و چرا این اتفاق افتاد؟ چه کسی این کار را کرد؟ اردوی ما در ماه آگوست که لغو شد، حدود 100 هزار یورو هزینه داشت. اردوی اخیرمان که باید الان برگزار می‌شد هزینه‌اش 160 هزار یورو بود. البته بدون پرداخت هزینه‌های بلیت. هرچند کلاً در فدراسیون فوتبال هیچ وقت پول بلیت هواپیما را به آژانس هواپیمایی‌اش نمی‌دهند! حالا دستمزد آقای عقیلی چقدر است؟ هادی که پشتش را به تیم‌ملی کرد با پول قراردادش می‌توانست 3 تا 4 اردوی ما را پوشش دهد. کسی که پشتش را به تیم‌ملی کرد، دارد از یک فرصت و حقوق خیلی خوب لذت می‌برد در صورتی که بازیکنانی که تیم به جام‌جهانی‌ بردند، خیلی‌هایشان پول فصل قبل را نگرفته‌اند و حقوق این فصل را هم دریافت نکرده‌اند و مهمتر اینکه دارند فرصت آماده‌سازی برای جام‌جهانی‌ را هم از دست می‌دهند.

راستی آقای رحیمی دوست ندارند به این واقعیت‌ها بخندند؟ باز برگردیم به واقعیت برنامه‌های لیگ. سال اول حضورم، برخلاف خواست من در لیگ این اتفاق افتاد. بازیکنان و مربیان می‌دانند با این امکانات، نمی‌شود هر 3 روز یک بازی داشت. ما به دلیل برنامه‌ریزی آنها قبل از بازی با لبنان 7 بازیکن‌مان را از دست دادیم. گناه آن اتفاق گردن چه کسی افتاد؟ کروش. تیم‌ملی هم که به لبنان باخت خیلی با من نرم برخورد نکردند. همه شما واقعیت آن بازی را می‌دانستید و از من انتقاد کردید... بگذریم. برسیم به لیگ دوم. باز من تذکر دادم که بازیکنانم را نیاز دارم. آنها لیگ را فشرده برگزار کردند و در نهایت در اردوی تیم‌ملی، من 7 ملی‌پوش را نداشتم چون با استقلال بودند. قبل از اردوی نهایی ما نشستی داشتیم با تاج و کفاشیان. آنجا من گفتم قول دادید که بازیکنانم در اردو باشند ولی فقط فرافکنی کردند. کار را به جایی برایم رساندند که احساس کردم مستأصل شدم. بی‌خیال شدم و گفتم باشد، هر کاری دوست دارید بکنید. دستیارانم بودند و دیدند که وقتی گفتم باشد اردو را بدون استقلالی‌ها می‌گذارم، تاج و کفاشیان آمدند و صورتم را بوسیدند! راستش آن لحظه می‌دانستم تصمیمم اشتباه است اما دیگر به این نتیجه رسیدم که بحث، فایده‌ای ندارد. سعی کردم فقط به هدفی که قولش را به مردم داده بودم فکر کنم، همین کار را کردم.

و امسال. چرا باز زمان کم داریم؟
خیلی واضح است. لیگ را 16 تیمی کردند تا 4 هفته زمان ما بیشتر شود‌ اما لیگ را 2 هفته دیرتر شروع کردند! آقای تاج و کسی که هیچ یک از ما نمی‌دانیم کیست! خواستند که این بازی‌ها به تعویق بیفتد و ما دو هفته زمان از دست دادیم. برنامه‌های لیگ قهرمانان هم 6 هفته بازی‌های لیگ ما را مختل می‌کند. درحالی که ما فقط 4 هفته زمان ذخیره کرده بودیم. حالا برای اینکه شما خیلی شفاف بدانید چه کسی «آدم بده» است، برایتان می‌گویم. من می‌‌گویم برنامه سازمان لیگ برای باشگاه‌ها و بازیکنان خوب نیست. حرف مرا آقای کاظمی در سازمان لیگ هم تأیید کرد. خود او هم می‌گوید برنامه تاج غیرممکن است که هر تیم هر 3 روز بازی کند. بله آقای تاج می‌خواهد این کار را بکند. همه سال مربیان لیگ گلایه می‌کنند که چرا بازیکنان مصدوم می‌شوند. این اتفاقات می‌افتد تا آخر فصل، آقای تاج بگوید من همان‌طور که گفتم لیگ را سر وقتش تمام کردم. همین الان بروید سایت فارس را نگاه کنید، می‌بینید که گفته: «من سال قبل سپاهان را کشتم.» 

بعد می‌گویند من چرا به اصفهان نمی‌روم و بازی‌های این شهر را نمی‌بینم. او با این حرف‌ها مردم را علیه من می‌کند و انتظار دارد که به اصفهان بروم و جانم را به خطر بیندازم. او حتی نمی‌گوید سپاهان را کشتم برای تیم‌ملی. می‌گوید سپاهان را کشتم تا «کروش» راضی شود. بدتر از این، شرایطی است که فشردگی به بازیکنان وارد می‌کند. بازیکنان تیم‌ملی بیش از همه در خطر مصدومیت قرار می‌گیرند. حالا اصلاً ما بازی‌ها را طبق برنامه هم تمام کردیم. چه اتفاقی می‌افتد؟ 

وقتی هنوز لیگ قهرمانان را داریم و قرار است اردوهای تیم بدون 95 درصد ملی‌پوشان شاغل در این 4 تیم برگزار شود، چه اصراری داریم که بازی‌ها با این فشردگی به پایان برسند؟ بگذارید تا لیگ و جام‌حذفی بدون فشار انجام شوند. در این بازی فقط یک برنده داریم، آن هم تاج است چون از نظر خودش، هم من را راضی نگه داشته و هم برنامه‌هایش سر زمان مقرر تمام شده‌اند ولی وقتی از او می‌پرسیم چرا 7 بازیکن مصدوم شده‌اند، می‌گوید این تقصیر من نیست. یا وقتی می‌گویی بازیکنانی که در تیم‌های آسیایی‌مان بازی می‌کنند، کجا هستند؟ می‌گوید: «این بخش به من ارتباطی پیدا نمی‌کند.» بله لیگ تمام شده اما ملی‌پوشانم را ندارم و او می‌گوید: «این مشکل من نیست» برای اینکه شما بدانید، می‌گویم. این من هستم که دارم می‌گویم انجام دادن این تقویم با این فشار کاملاً اشتباه است. اگر قرار است من فقط 15 روز بازیکنانم را داشته باشم چرا این قدر به تیم‌ها فشار می‌آورید؟ خب برنامه را بدون فشار پیش ببرید و بگذارید در آن 15 روز بازیکنانی که می‌آیند به اردو، خسته نباشند. وقتی من بازیکنانم را در اردو ندارم، چرا باید در این فشار آنها را بکشیم؟

الان فدراسیون اصرار دارد با اعتراضی که کرده، می‌تواند مرحله حذفی (یک‌شانزدهم) لیگ قهرمانان را حذف کند، اگر آن اتفاق بیفتد، چطور؟
حالا که این اتفاق نیفتاده. بعد هم خیلی بعید است که این اتفاق بیفتد و این را خود دوستان در فدراسیون بهتر از دیگران می‌دانند. به آنها گفتند برنامه به هیچ‌وجه عوض نمی‌شود و این را به آنها گفتند. خودشان می‌دانند که این اتفاق نمی‌افتد. آنها این حرف را می‌زنند تا برای خودشان زمان بخرند چون می‌دانند این دو بازی عوض نمی‌شود.

و آخر این قصه، چه باید کرد؟
این سؤال روشن من از فوتبال ایران است. اگر می‌خواهید در جام‌جهانی‌ موفق باشید آیا 15 روز برای آماده‌سازی تیم‌ملی با این بازیکنان کافی است؟ از من بپرسید می‌گویم نه.

چقدر زمان می‌خواهید؟
از من بپرسید، می‌گویم باید زمان آماده‌سازی 6 هفته‌ای را داشته باشیم تا بتوانیم این دوندگی بین 4 تا 5 کیلومتر بازیکنان را به 8 تا 10 کیلومتر برسانیم چون می‌دانم آنها 13 کیلومتر نمی‌دوند.

یعنی اگر تیم‌ملی برای 6 هفته در اختیارتان باشد، برنامه‌هایتان عملی می‌شود؟
شانس بالاتری برای مبارزه خواهیم داشت ولی همین حالا که ما اینجا نشستیم و حرف می‌زنیم، کره و استرالیا دارند با برزیل و فرانسه تمرین می‌کنند اما برنامه تدارکاتی ما که قطعاً انجام خواهد شد، بازی با تیم‌هایی مثل تایلند، لبنان و کویت است. قبل از بازی ایران و کره ما بازیکنانی داشتیم که وقتی وارد زمین شدند، مثل توریست‌ها ایستاده بودند وسط زمین و داشتند با هیجان برای خانواده‌هایشان عکس یادگاری می‌گرفتند چون سابقه و تجربه بازی‌هایی به این مهمی را نداشتند. حالا فکر کن حریف ما آرژانتین باشد. در آن شرایط 5 یا 6 بازیکن ما اصلاً به بردن بازی فکر نمی‌کنند. چون همه فکر و ذهن این بچه‌ها به لباس مسی است. اینکه کدام‌شان در پایان بازی می‌تواند سریع‌تر بدود و خودش را به مسی برساند و پیراهن مسی را از او به یادگار بگیرد.

با همه احترامی که برای همه قائل هستم، فکر می‌کنید این درست است که من به عنوان یک مربی که قهرمان جهان بوده، قهرمانی در اروپا دارد و کلی تجربه دیگر، به آقای فتح‌ا...‌‌زاده یا یک مدیر دیگر توضیح بدهم که چرا تیم‌ملی نیاز به تمرینات بیشتری دارد؟ من نظرم این است برای اینکه شانس‌مان برای نمایشی با افتخار در جام‌جهانی‌ بالاتر باشد، نیاز به تمرین بهتر داریم. همان کاری که ایویچ در سال 1998 کرد. همان حرفی که او آن سال برای پیشرفت فوتبال‌تان زد ولی من نمی‌خواهم جای ایویچ باشم جایی که بدون حق و حقوق دارم کار می‌کنم و یک هفته مانده به جام‌جهانی‌ عذرم را بخواهند و بگویند به سلامت! من خیلی شفاف بگویم الان باید تکلیفم را مشخص کنید.

من نمی‌توانم وقتم را بگذارم، حیثیت و اعتبارم را خرج کنم و 7 روز مانده به جام‌جهانی‌ یکی بیاید و از حاصل کارم استفاده کند. شما فکر می‌کنید برای چه آن‌طور سخت با یوگسلاوی مبارزه کردید و به خاطر زحمات کدام مربی آمریکا را بردید؟ برای همین است که الان با کفاشیان حرف می‌زنم. همین فردا (امروز) به او می‌گویم تصمیمش را بگیرد. اگر می‌خواهد این کار را بکند همین حالا پولم را بدهد و بگذارد بروم پی کارم. من خسته‌ام از این دعوای مضحکانه میکی‌ماوسی! دوست ندارم مدام با کسانی بجنگم و انرژی‌ام را تلف کنم برای آنهایی که فقط به اهداف خودشان فکر می‌کنند. من آماده‌ام برای اینکه با هر کسی بنشینم و توضیح بدهم که بهترین راه برای رسیدن به موفقیت و دفاع از آبرو و غرور فوتبال ملی ایران چیست. ولی نمی‌توانم و نمی‌خواهم انرژی‌ام را برای آنهایی هدر بدهم که می‌گویند و فکر می‌کنند کره زمین صاف است. اگر فوتبال ایران به این نتیجه رسید که راه موفقیت، بیشتر شدن اردوهای تیم‌ملی است، پس باید یک‌سری فداکاری هم انجام بگیرد. برای اینکه این فصل را کشته است. آنها مشکل را برای ما ساختند. باز تکرار می‌کنم. ما دو راه داریم برای آماده‌سازی تیم‌ملی. به هیچ‌وجه نمی‌شود تیم‌ملی را بدون فداکاری آماده کرد. اگر برنامه آقای تاج را ادامه بدهیم، 3 ماه فوتبال را تعطیل می‌کنیم و فقط 4 تیم هستند که در لیگ قهرمانان بازی می‌کنند. تازه اردوی تیم‌ملی هم نداریم چون بازیکنی نداریم که اردو بگذاریم. 

پیشنهاد من برای اردوها همان بود که گفتم. اینکه بازیکنان این فصل در تیم‌هایشان در یک‌شانزدهم بازی نکنند. ولی لیگ را خیلی قوی و با وقت کامل ادامه بدهند. تازه برنامه جام‌حذفی هم بعد از پایان لیگ باشد، آن هم بدون ملی‌پوشان تا فوتبال هم تعطیل نشود. من می‌گویم برنامه فعلی مثل یک جنایت است و به هیچ‌وجه قبول نمی‌کنم که فرض کنم بازیکنان را دارم اما در عمل آنها در اردو نیستند.

ما دو راه داریم. اینکه 15 روز قبل از جام‌جهانی‌ بازی‌ها را تمام کنیم و تور تفریحی خوبی در برزیل داشته باشیم. اما راه دیگری هم هست. اینکه با فداکاری به موفقیت تیم‌ملی فکر کنیم. راه حل اول من (برای تور تفریحی) یک ریسک شرم‌آور است که سرشکستگی بزرگ برای فوتبال ایران به بار می‌آورد. البته با راه دوم باز هم به احتمال قوی ما به دور دوم نمی‌رویم‌؛ اما تضمین می‌دهم که تیم‌ملی قدرتمند بازی می‌کند و با سربلندی از جام‌جهانی‌ بازخواهد گشت.

من از 5 ماه قبل و در بیش از 10 جلسه از آنها خواهش کردم که از بین این دو مسیر یکی را انتخاب کنند. من اصلاً نمی‌گویم کدام مسیر را انتخاب کنید. من فقط می‌گویم مسیری که الان دارید می‌روید اشتباه است. این کار را نکنید. حالا چه کسی دارد برای این فوتبال می‌جنگد و چه کسی دارد این فوتبال را خراب و بی‌آبرو می‌کند؟ بعد می‌بینم در رسانه‌ها می‌گویند کروش «آدم بده» فوتبال ایران است.

من تنها چیزی که می‌گویم این است که با کروش بازی نکنید. الان دیگر رقیب ما قطر نیست ما از برزیل و آرژانتین یا اسپانیا باید حرف بزنیم. دیگر بس است. به فوتبال ایران دروغ نگویید و بیندازید گردن کروش. خواهش می‌‌کنم، خواهش می‌کنم. یکی از این دو مسیر را انتخاب کنید و به من بگویید. من فقط می‌جنگم که برنامه اولیه (که کفاشیان می‌گوید تاج ریخته تا همه راضی باشند)، متوقف شود چون به همه لطمه می‌زند. من می‌خواهم یکی از همین دو راه انتخاب شود و تصمیم بگیرید. ببینید این بازی‌های لیگ قهرمانان اینقدر فشرده است که حتی اگر ما دو هفته از اردوی تیم‌ملی کم کنیم باز هم اتفاقی نمی‌افتد.

تازه من برای آماده‌سازی تیمم نیاز دارم که بین اردوهایم به بازیکنان استراحت هم بدهم. نمی‌‌توانم به یک آدمی که از گرسنگی زیاد، در حال مرگ است، 3 وعده غذایی را یکجا بدهم، چون حتماً می‌میرد. چیزی که فوتبال ایران باید به آن فکر کند این است که شما در جام‌جهانی‌ این فرصت را دارید که خودتان را به نمایش بگذارید. حیثیت مربیان‌تان، تاریخ فوتبال، فرهنگ‌تان، ریشه و ذهن و فکر مردم‌تان. این بهترین فرصت است که خودتان را به دنیا‌ نشان بدهید تا همه ذهنیت‌های بد را از بین ببرید. همه با زبان فوتبال. شما این فرصت را دارید که آبرومندانه آنجا حاضر باشید. کره‌شمالی که آمد در جام‌جهانی‌ از پرتغال 7 گل خورد چه شد؟ تازه اگر شما 15 روز قبل از جام‌جهانی‌ شروع کنید، مثل کره‌شمالی جام‌جهانی‌ 2010 هم نخواهید شد چون این تیم مقابل برزیل بسیار آبرومندانه بازی کرد.

آنهایی که می‌گویند تیم‌ملی باید در 15 روز برای جام‌جهانی‌ آماده شود، آیا واقعاً به منفعت تیم‌ملی فکر می‌کنند؟ 6 دسامبر ما حریفانمان را می‌شناسیم. فکر می‌کنید، تیم‌های بزرگ چه تیمی را برای بازی جام‌جهانی‌ قبل از بازی‌ها انتخاب می‌کنند؟ آنها ایران را می‌خواهند؟ چطوری می‌توانیم همه اختیارمان را به کسانی بدهیم که چیزی از حقایق فوتبال نمی‌دانند؟ موقع آن رسیده که نظر جهان را به تیم‌ملی ایران عوض کنیم. حتی تیمی مثل کاپ‌ورده که ما می‌خواستیم با آن بازی کنیم و یک جزیره کوچک است، قبل از بازی از ما که به جام‌جهانی‌ هم رسید‌ه‌ایم 50 هزار یورو خواست! الان واقعیت این است که کسی نمی‌خواهد با ایران بازی کند. کسانی هم که می‌گویند با ما بازی می‌کنند بالای 400 هزار یورو می‌خواهند.

بگذار در پایان یک بار دیگر تأکید کنم. اول: نمی‌خواهم «آدم بده» فوتبال ایران باشم چون تنها چیزی که می‌گویم این است که باید تیم آماده‌تری را به جام‌جهانی‌ ببریم و آنجا از آبرو و فرهنگ و تاریخ ایران دفاع کنیم. مربیان هم اگر بخواهند صادق باشند، حرفم را تأیید می‌کنند. آنها هم می‌دانند که تیم‌ملی با 15 روز برای جام‌جهانی‌ آماده نمی‌شود. دوم: فوتبال ایران امروز به من بگوید کدام راهکار را می‌خواهد. مدیران فدراسیون فوتبال تمام تلاش‌‌شان این است که تصمیم‌گیری را به ژانویه بیندازند، چون برایشان راحت‌تر است که اشتباهشان را به گردن فردی دگیر بیندازند. سوم: کفاشیان باید امروز به من بگوید من بخشی از برنامه‌هایش برای جام‌جهانی‌ هستم یا نه. نمی‌خواهم 7 روز مانده به جام‌جهانی‌ به این سؤالم پاسخ بدهند. من به هیچ‌وجه قبول نمی‌کنم. لطفاً همین حالا برنامه‌تان را به من بگویید. قبلاً هم گفتم با قلب پاکی به ایران آمدم و می‌خواهم همین‌طورهم از پیش‌تان بروم.
ارسال نظرات