صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۵۹۹۰۶
تاریخ انتشار: ۲۰:۳۳ - ۲۹ مرداد ۱۳۹۲

سید جمال هادیان طبائی زواره؛
حوزة فرهنگ حوزة مظلومی است که علی‌رغم اینکه مدعیان بسیار دارد اما همواره مدیریتی ضعیف و سلیقه‌ای را تجربه کرده است. یکی از مهم‌ترین دلایل چالش‌های پیش روی این حوزه فقدان نظریه‌ای قابل اتکا و زیربنایی دربارة فرهنگ و هنر اسلامی است. تا کنون مدعیان نظریه‌پردازی و سیاست‌گذاری در حوزه فرهنگ و هنر همواره خود را به مسائل حاشیه‌ای، خلق‌الساعه و تبلیغی چون تأسیس مؤسسات، برپایی نمایشگاه‌ها، جشنواره‌ها و همایش‌ها ي مرتط و غيرمرتبط مشغول کرده‌اند و کم‌تر به فکر تدوین چنین نظریه‌ای بوده‌اند و این همه با وجود مطالباتی چون مهندسی فرهنگی، پیوست‌های فرهنگی یا سبک زندگی و نظایر اینهاست که همواره در حد نظری و لفظ‌پردازی در رسانه‌ها معطل مانده‌اند. در این میان، آنچه بیش از دیگر شاخه‌های فرهنگ مورد غفلت واقع شده است «فرهنگ عمومی» است. فرهنگ‌عمومی بستر و ریشة درخت فرهنگ است و بدون توجه به آن دیگر شاخه‌های هفت‌هنر برگ و بار چندانی نخواهد داشت.

هر چند فرهنگ عمومی در ظاهر کم‌اهمیت به نظر می‌آید اما از منظر کارشناسی سنگ‌بنای فرهنگ هر جامعه است. تا تکلیف‌مان با کلیت فرهنگ و هنر و حدود معروف و مجاز عرف و شرع معین و تشریح نشود هر گونه فعالیت فرهنگی هنری در تقابل با بخشی از جامعه قرار می‌گیرد. از این رو، اهمیت این بخش دست‌کم به لحاظ ساختار اداری در نهادهای تأثیرگذاری چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار فراتر و مهم‌تر از سایر معاونت ها و سازمان‌هاست.

اگر از منظر فضیلت‌طلبی به فرهنگ رفتاری رایج بر جامعه امروز ایران بنگریم و با مُرّ تعالیم ایرانی اسلامی‌مان قیاس کنیم خواهیم دید که بسیاری از رفتارها و عادت‌های عادی که در زندگی اجتماعی ما رواج دارد و به آنها پایبند و وابسته هستیم هم با فرهنگ ایرانی منافات دارد و هم با فرهنگ و معارف اسلامی؛ به عبارت دیگر سبک زندگی ما در حال استحاله شدن است و این استحاله هم در کلام، هم در رفتار و هم در آثاری چون معماری و منظر شهری کاملاً مشهود است.

رذایل و آلودگی‌هایی مثل دروغ گفتن و لاف زدن، تملق، دورویی، ریا، بی‌وفایی و بدعهدی، استهزاء، تهمت، غیبت، تجسس در کار دیگران، پنهان‌کاری، بی‌نظمی و شلختگی، اسراف و افراط، نداشتن روحیة کار جمعی، کاهلی در کار و تمام نکردن یا رها کردن کارهای نیمه‌تمام، فروتنی‌های بیش از حد و تحقیرآمیز و خودبزرگ‌بینی‌های توهم‌انگیز، هیجان‌زدگی و تغییر آنی احوال، رودربایسی‌ها و تعارف‌های دردسرساز، شیفتة تعریف و تمجید بودن، حسادت، زیراب‌زنی و... که از گذشته‌های دور تاکنون با ضعف و شدت در جامعه ما رواج‌ داشته‌اند  و در در دهه‌های اخیر شدت گرفته‌اند برخی از نقاط ضعف فرهنگ رایج در جامعه و مایة تأسف است. تقلید از مظاهر زندگی غربی و تغییر سبک زندگی به سبکی مصرف‌گرا را نیز می‌توان یکی دیگر نقاط ضعف فرهنگ رايج به شمار آورد.

افزایش آمار بزهكاري به‌ویژه قتل، کاهش اعتماد و استحکام بنیان خانواده‌ها و کاهش امنیت درون‌اجتماعی نیز از مظاهر ضعف روزافزون فرهنگ عمومی و غفلت نهادهای متولی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهادهای اجرایی‌ای چون شورای فرهنگ عمومی است.

در یک سو شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان عالی‌ترین نهاد سیاست‌گذار حوزه فرهنگ متشکل از اعضای حقوقی و حقیقی‌ای است که سیاست‌های کلان فرهنگی را تدوین و ابلاغ می‌کند. کم‌توجهی به زیر ساخت‌های حوزة‌ فرهنگ؛ عدم توانایی در تدوین «نظریة فرهنگ و هنر اسلامی» به عنوان سنگ‌بنا و بستر رشد و ارتقای فرهنگ در جامعه؛ سایه سنگین نگرش‌های سیاسی و جناحی و گرفتار شدن به مسائل جزئی به جای سیاست‌های کلان فرهنگی نشان از رکود این شورا دارد و این همه علی‌رغم تأکید مقام معظم رهبری دربارة تدوین پیوست‌های فرهنگی، توجه به سبک زندگی و فرهنگ عمومی است که آخرین‌بار در سفر خراسان جنوبی به آن تأکید کردند و «سبک زندگی» را بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدن‌سازی نوین اسلامی خواندند.

در سوی دیگر نهادهای اجرایی نظیر شورای فرهنگ عمومی و دبیرخانة آن (از زیرمجموعه‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) نیز سالهاست که منفعل و کم‌اثرند و تقریباً هیچ نمود مؤثر فرهنگی در سطح جامعه ندارند و اگر نبود تشکیل جلسات ماهانه بر اساس آیین‌نامة شورا و عرضه مناسبت‌های سالانه_ آن هم به اصرار تولید‌کنندگان تقویم_  این شورا را تعطیل به شمار مي‌آوریم. شورای فرهنگ عمومی به عنوان نهادی که از یک سو با شورای عالی انقلاب فرهنگی مرتبط و از سوی دیگر توان اجرایی و ساختار اداری خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اخذ می‌کند ظرفیت فرهنگ‌سازی و حفظ و حراست از فرهنگ عمومی و گنجینه ارزشمند فضایل فرهنگی را داراست که متأسفانه در این مهم کوتاهی کرده است.

برخی از مهم‌ترین وظایف شورای فرهنگ‌عمومی عبارتند از:

- تجزیه و تحلیل شرایط و جریانات فرهنگی - برنامه‌ریزی و هدایت فرهنگ عمومی - تهیه و تدوین طرح‌هایی برای هماهنگ کردن کوشش‌های فرهنگی هنری و تبلیغی - بررسی آثار فرهنگی مترتب بر سیاست‌ها و اجرای طرح‌ها و برنامه‌های اقتصادی اجتماعی و دیگر وظایفی که در آیین نامه شورای فرهنگ عمومی آمده است.

مهم‌ترین وظایف دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی نیز چنین است: الف-شناخت و اطلاع از وضع فرهنگ عمومی ب- اصلاح و ارتقای فرهنگ عمومی اینها تنها بخشی از وظایف قانونی یکی از نهادهای متولی فرهنگ عمومی است که تقریباً هیچ نماد و نمود بیرونی ندارند و فقط در صفحات آیین‌نامه‌های کاغذی آرمیده‌اند.

آنچه مسلم است فرهنگ‌عمومی به عنوان مهم‌ترین رکن فرهنگ به فراموشی سپرده شده است؛ غفلتی زیان‌بار که عواقب آن به‌تدریج با شکاف‌ها و خلل‌هاي متعدد در فرهنگ رایج جامعه نمایان می‌شود و ملت ما را در میان ملت‌های دیگر انگشت‌نما می‌کند.

به هر روی به ادلّة پیش‌گفته، شورای عالی انقلاب فرهنگی ضعیف و شورای فرهنگ عمومی از خلاقیت به دور و تعطیل است. از این رو به نظر می‌رسد ارکان و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و ساختار و مدیریت شورای فرهنگ عمومی و دبیرخانة این شورا در وزارت ارشاد  نیاز به خانه‌تکانی اساسی دارند.

با استقرار دولت تدبیر و امید و تغییر مدیران اجرایی، بخش حقوقی شورای عالي انقلاب فرهنگی به صورت خودکار خانه‌تکانی خواهد شد و ان‌شاء‌الله با ترمیم و تغییراتی که در اعضای حقیقی هم رخ خواهد داد روح تازه‌ای در مهم‌ترین مرجع سیاست‌گذاری حوزه فرهنگ که در حال حاضر از رکود و نخوت رنج می‌برد دمیده خواهد شد و از پیلة کهنه خویش به در خواهد آمد.

از سوی دیگر، با استقرار وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی و توجه جدی به فرهنگ عمومی به عنوان زیر بنای فرهنگ، بازنگری در شرح وظایف، جايگاه و تغییر مدیریت در شورای فرهنگ عمومی و دبیرخانة آن الزامی است. از مهم‌ترین دلایل ضعف و رکود شورای فرهنگ عمومی در وزارت ارشاد می‌توان به این موارد اشاره کرد:

-    قطع ارتباط مؤثر شورای فرهنگ عمومی با شورای عالی انقلاب فرهنگی
-    توجه نکردن به رسالت‌ اصلی شورا در ارتقای فرهنگ عمومی
-    توجه بیش از اندازه به مسائل خلق الساعه، حاشیه‌ای و سیاسی تبلیغی
-    و مهم‌تر از همه مدیریت راکد، بسته و که به جز خودش کسی را قبول ندارد و در مشورت با صاحب‌نظران و کارشناسان تنگ‌نظر است. مدیریت ابوالمشاغلی که علاوه بر دبیری شورای فرهنگ عمومی همزمان دبیرکلی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور را نیز عهده‌دار است. دو مسئولیت مهم که یکی فدای دیگری و هر دو فدای اعتماد به نفس کاذب یک مدیر شده‌اند.

امیدواریم با رویکرد دولت جدید در حوزة فرهنگ شاهد اتفاقات میمونی در این حوزه زيربنايي باشیم.
ارسال نظرات
پارسایی
۱۰:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۲
بزرگترین دردمن فرهنگ جامعه مون هست بیشترین ضعف رو ما ایرانی ها در این بعد در زندگیمون داریم واقعا" حرف دل ما بود اگر بتونیم ایرادها و اشکالات را رفع کنیم می تونیم در مسیر داشتن یک مملکت خوب امیدوار باشیم. کاشکی در این قضیه کارهای بنیادی و اساسی بشود
ناشناس
۰۸:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۲
فرهنگ در ايران گم شده است.
در ايران الگوي فرهنگي برخي شده اين بازيگر و اون بازيگر ، برخي ديگه شده اين مداح و اون مداح، برخي ديگه هم باري به هر جهت، هر چي خدا بخواد.
فرهنگ سازي عمومي بايد توسط صدا و سيما ، ارگان هاي انتظامي، مدارس، دانشگاه ها و... شروع بشه.بايد به مردم ياد بديم.براي مثال در شهر رشت مردم در پياده رو ها از سمت راست خود حركت مي كنند اما شما يه سر به ميدان انقلاب تهران بزنيد!!
همين مسائل كوچك و خرد ، ايران و ايراني رو ميسازه.
در همه زمينه هاي فرهنگي اجتماعي مشكل و كمبود داريم.
دليلشم اينه كه اون نفراتي كه رتبه هاي بالا در كنكور آوردند در رشته هاي مهندسي رفتند و هيچ كدام در اين رشته ها تحصيل نكردند.مخلص كلام ، آدم خلاق و ايده پرداز و پيگير تو اين زمينه ها كم داريم يا شايد نداريم.!
ناشناس
۱۹:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۳۱
رهبری در سفر آخرشان به خراسان شمالی رفتند نه جنوبی
احمد
۱۶:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۵/۳۰
فرهنگ از وقتی مدیرانش تحصیل کرده های فنی شده همینه مدیریت فعلی فرهنگ عمومی اصلا اعتقادی به مشورت نداره او مدیران میانی دبیر خانه ش که از بدنه ارشاد نیست غمی برای فعال بودن یا نبودن ندارن
هاتف
۱۵:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۵/۳۰
زیربنای فرهنگ جامعه آموزش و پرورش است که در حال حاضر از مشکل ساختاری جدی رنج می برد.برای حل این معضل به مدیریتی قوی با نگاه سیستمی نیازمندیم...
jenifer
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۵/۳۰
درست میشه دوستان ناراحت نباشید.من دارم قول میدم به شما دیگه!!!
ناشناس
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۵/۳۰
وقتی درسی به نام فرهنگ عمومی تو مدارس نباشه و کل مفاهیمی که در مدارس تدریس میشه ارتباطی به زندگی اجتماعی نداشته باشه از نسل آینده هیچ انتظاری نداشته باشین
آقایی
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۵/۳۰
ای برادرآقا سید جمال عزیز! مدیریت ضعیف وسلیقه ای علتش نداشتن علم مدیریت وتفکرات قدیمی ونگاه سنتی به فرهنگه اینقدر آدم تحصیلکرده مدیریت حوزه فرهنگ تو این مملکت زیاده بعد نیروهای فرتوت وپیر با مدارک وعلم نامرتبط سکاندارفرهنگ مملکت میشن نتیجه اش میشه این که الان میبینی؟
ناشناس
۰۹:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۳۰
مردم خودشون هم باید به خودشون بیان ..
علي
۰۹:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۵/۳۰
اي اقا كو گوش شنوا تا اين وضعيت هست اميدي به بهبود فرهنگ نيست
علی
۰۸:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۵/۳۰
اساسی ترین مشکل ما درشرایط فعلی ،مهمتر از اقتصادی ،فرهنگی است،ازخرافات وافراطیگری گرفته تا غرب گرائی وهمچنین دخالت حاکمیت در مساجد ودین مردم مهمترین ناهنچاریهای فرهنگی را بوجود آوردهاست