فیلم سینمایی «چ» با محوریت داستانی 2 روز و 2 شب پایانی زندگی شهید مصطفی چمران آخرین كار ابراهیم حاتمیكیا كارگردان نوگرای سینمای جنگ خواهد بود كه حالا چند وقتی است كار فیلمبرداریاش تمام شده و مراحل فنیاش را برای رسیدن به جشنواره سیویكم فجر پشتسر میگذارد.
به گزارش کافه سینما، البته این اتفاق در حالی رخ میدهد كه غیبت فریبرز عربنیا در سكانس آخر فیلم كاری كرد تا حاتمیكیا بدون بازیگر اصلی، «چ» را به پایان برساند و این فیلم كه میتوانست مورد خاص جشنواره فجر آینده باشد با حاشیههایش تمام نگاههای اهالی پرده نقرهای به سینمای حاتمیكیا را دچار چالش كرد.
شاید حالا همه دنبال این هستند كه بدانند چرا حاتمیكیا و عربنیا با هم به مشكل برخوردند و دلیل غیبت آقای ستاره در سكانس پایانی چه بود؟ در حالی كه میشد اول درباره این حرف زد كه حاتمیكیا بعد از ورود به ژانر اجتماعی- و ناكامیاش در این حوزه با اكران نشدن گزارش یك جشن- با بازگشت دوباره به سینمای جنگ فیلم خوبی ساخته یا نه؟
یا اینكه عربنیا چقدر به كاراكتر شهید چمران نزدیك شده و آیا در این نقش دشوار بازی باورپذیر و خوبی ارائه كرده است یا نه؟ اختلاف از كجا شروع شد؟
معمولا ستاره های سینمای ایران - اگر به معنی واقعی كلمه استاری داشته باشیم- با كارگردانهای بزرگ نوعی همكاری خاص دارند به طوری كه یا به آنها اعتقاد كامل دارند و جایگاهشان را میستایند یا اینكه دوست دارند برای یك بار هم كه شده لذت كار كردن با آنها را با وجود دشواریها و مشكلاتی كه دارد بچشند.
این اتفاق البته نیازمند یك كار گروهی روان و مشترك و ایجاد ارتباطی صمیمانه یا حرفهای است تا كار به درستی پیش برود اما ظاهرا این مسئله در مورد حاتمیكیا و عربنیا كه اخلاق خاصی دارند حداقل در فیلم «چ» چندان مصداق نداشته است.
شاید در شروع كار و كلید خوردن تولید فیلم مسئله خاصی بین این بازیگر و كارگردان نامآشنای سینمای ایران نبود اما هرچه پروژه پیش رفت فاصلهها بین این دو نفر بیشتر و بیشتر شد.
داستان از این قرار بود كه در قرارداد عربنیا با تهیهكننده اول این فیلم - كریمی- آمده بود كه جمعه ها برای او تعطیل خواهد بود و كار نمیكند.
ظاهرا عربنیا برای دیدن فرزندش این تایم استراحت را در قراردادش گنجانده بود.
در مقطعی كه عوامل فیلمبرداری برای ادامه كار به شهرستان پاوه رفته بودند عربنیا روز جمعه به تهران برگشت تا فرزندش را ببیند اما ظاهرا فردای آن روز به دلیل مشكلاتی نتوانست سر موعد در محل فیلمبرداری حاضر شود.
این اتفاق آغاز درگیریهای طرفین بود، زیرا ادامه غیبت عربنیا باعث شد عوامل فیلم به تهران برگردند تا پروژه برای 4-3 روز تعطیل شود.
با بازگشت عربنیا به پاوه پس از این غیبت ناخواسته همهچیز طبق روال پیش رفت و ظاهرا روابط این بازیگر با حاتمیكیا و عوامل فیلم خوب بود- انگار كه اصلا اتفاقی رخ نداده باشد- اما اینجا تازه به ابتدای راه فیلمبرداری رسیده بودیم.
عربنیا از كاراكتر چمران تحلیل داشت
آنهایی كه از نزدیك در جریان تولید فیلم و مراحل فیلمبرداری بودهاند میگویند فریبرز عربنیا برای بازی در نقش شهید چمران مطالعه و تحقیق داشت و اینطور نبود كه هرچه كارگردان میگوید بهراحتی بپذیرد و در راه درآوردن این نقش انجامش دهد.
عربنیا برای باورپذیرتر كردن این نقش و نزدیكی به رل واقعیاش مدتها تمرین میكرد اما در زمان فیلمبرداری بعضا با آقای كارگردان دچار اختلافنظرهایی میشد كه این ناشی از همان تحلیلهای شخصی و مطالعاتش بود.
در این میان حاتمیكیا هم با كمی شیطنت و لجبازیهای عجیب درصدد بود آنچه كه خودش میخواهد را از بازیگرش بگیرد و همین اختلاف سلیقههای جزئی باعث اصطكاكهای كوچكی بین بازیگر اصلی و كارگردان فیلم میشد.
برای مثال در صحنهای از فیلم، حاتمیكیا معتقد بود برای به تصویر كشیدن چهره خسته چمران باید قطرات عرق روی پیشانی و چهره عربنیا باشد اما این بازیگر اعتقاد داشت در آن صحنه بهخصوص باید خستگی چمران با جزئیات دیگری نمایش داده شود.
برخورد شدید در اتاق گریم
این فیلم سینمایی در 2 مقطع در تهران - و پادگانی در منطقه افسریه كه به شكل شهر پاوه بازسازی شده بود - و یك بازه زمانی در شهر پاوه فیلمبرداری شد اما در یكی از روزهایی كه كار در تهران پیش میرفت اتفاق عجیبی بین بازیگر اصلی و كارگردان افتاد تا آتش اختلافات بین این دو چهره به اوج خود برسد.
در آن روز بهخصوص حاتمیكیا قصد داشت بعد از انجام مقدمات فیلمبرداری یكی از پلانهای مد نظرش و چیدن دكوپاژ، كار را با عربنیا شروع كند اما او در اتاق گریم حضور داشت.
برای شروع فیلمبرداری به عربنیا پیغام رساندند كه خودش را به محل فیلمبرداری برساند اما ظاهرا او گفته بود در آن زمان نمیتواند خودش را برساند.
هرچند حاتمیكیا خودش گفته بود كه عربنیا باید در اتاق گریم حاضر شود اما با وجود پیغام و پسغامهای رد و بدل شده بین طرفین كه توسط عوامل فیلم انجام شد خبری از عربنیا در محل نشد تا حاتمیكیا با حالتی عصبانی در اتاق گریم حاضر شود و دعوای لفظی شدیدی بین 2 نفر سر بگیرد.
گفته میشود هر دو نفر در این دعوای لفظی كار را به جایی كشاندند كه مجبور به استفاده از لغات عجیبوغریب و نامربوط شدند.
این اتفاق البته در میانههای فیلمبرداری پروژه رخ داد و هنوز میشد «چ» را با ستاره نقش اولش ادامه داد.
حاتمیكیا صدایش میكرد چمران!
دعوایی كه در اتاق گریم رخ داد آنقدر شدید بود كه برخی از عوامل فیلم را به هراس در مورد تعطیلی كار بیندازد اما عربنیا با لبخند و حالتی عادی بازی در فیلم را ادامه داد.
با این حال میشد سردی وحشتناك روابط كارگردان و بازیگر اصلی را در ادامه پلانهایی كه گرفته میشود به وضوح دید.
این سردی روابط به حدی رسید كه بین این 2 نفر حرفی رد و بدل نمیشد و خبری از ارتباط كلامی بین آنها نبود.
جالب اینكه حاتمیكیا وقتی میخواست نام عربنیا را بگوید او را به اسم چمران صدا میكرد یا از دستیارش میخواست كه نحوه كار را به او توضیح دهد.
البته عربنیا هم از این مسئله ناراحت به نظر میرسید اما كار فیلمبرداری «چ» با تمام این سردیها ادامه داشت. در این میان حاتمیكیا هم سعی داشت به شیوه خودش ستاره خاص سینمای ایران را تحت فشار قرار دهد.
در اواخر كار و فیلمبرداریهای صحنههای اكشن، انفجارهای زیادی با تیانتی و مواد منفجره دیگر گرفته شد كه به خواست حاتمیكیا مدام تكرار میشد در صورتی كه بعضا- بهزعم عوامل فیلم - نیازی به تكرار آنها نبود.
در عین حال عربنیا با درك این موضوع كه این تكرارها برای اذیت كردن او گرفته میشود نه بهتر شدن فیلم تا حدودی ناراحت میشد اما كارش را ادامه میداد. با این حال در روزهای پایانی كار، شیطنتهای آقای كارگردان بیشتر شده بود و ادامه این اتفاقات عوامل فیلم را نگران میكرد.
قهر آخر سر پول بود نه دعوا با كارگردان
حالا فیلمبرداری به روزهای آخر و سكانس پایانی رسیده بود كه باید در پاوه گرفته میشد اما به یكباره خبری از عربنیا در محل فیلمبرداری نشد تا سكانس پایانی بدون حضور بازیگر نقش اول گرفته شود؛ اتفاقی كه با توجه به كاراكتر محور بودن فیلم میتواند غیرقابل پذیرش باشد.
با این حال به نظر میرسد دعواهای قبلی و اختلافاتی كه بین كارگردان فیلم و بازیگر اصلی اش به وجود آمده بود باعث شد حاتمیكیا سكانس پایانی را به نوعی فدای این دعوا كند و از تهیهكننده مصرا نخواهد كه هر طور شده عربنیا را برای فیلمبرداری سكانس نهایی به پاوه بیاورد.
ظاهرا قرارداد عربنیا برای شركت در این پروژه به ازای هر ماه كار 60 میلیون تومان بوده و با پایان یافتن زمان قراردادش قرار بوده اگر او 4 روز اضافه كار كند باید متناسب با قیمت قرارداد ماهانهاش برای این 4 روز مزد میگرفته كه تهیهكننده دوم این كار (بنیاد سینمایی فارابی) از این كارصرف نظر میكند و حاتمیكیا سكانس پایانی را بدون عربنیا میگیرد.
نكته جالب اینجاست كه یكی از عوامل فیلم (كرین من) كه مسئول بالا و پایین بردن دوربین فیلمبرداری است جای عربنیا در سكانس پایانی بازی میكند.
این فرد كه «مسعود» نام دارد شبیه به كاراكتر چمران گریم میشود و با گرفتن یك لانگشات(نمای دور) از او غیبت عربنیا جبران میشود.
البته قطعا اینكه این پلان چقدر درآمده و باورپذیر شده باشد مهم است وگرنه با علم به اینكه چمران نهایی خود عربنیا نیست حتما به كار و ذهنیت تماشاگر فیلم لطماتی وارد خواهد كرد.
من ماهی 600 هزار تومن حقوقمه !!!!
تن مارلون براندو تو گور لرزید.
یک دفعه بگید به سفارش عربنیا این مطلب رو نوشتید...
هي خط در ميون نوشته: شيطنت هاي كارگردان شيطنت هاي كارگردان....!