صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۳۵۸۰۲
مهدی مطهرنیا در گفتگو با فرارو بررسی کرد:
«در وضعیت کنونی هنوز هم بحران اتمیزه شده ایران و آمریکا در واقعیت امر همچنان وجود دارد. بحران اتمیزه شده ای که به ترتیب از درون به برون هسته پروتونی آن را بحران گفت واژگانی، هسته نوترونی آن را بحران گفتمانی و هسته الکترونی آن را بحران سیاسی میان ایران و آمریکا در بر می گیرد.»
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۷ - ۲۸ آذر ۱۳۹۱
فرارو- یک استاد دانشگاه و آینده پژوه سیاسی گفت: «در وضعیت کنونی هنوز هم بحران اتمیزه شده ایران و آمریکا در واقعیت امر همچنان وجود دارد. بحران اتمیزه شده ای که به ترتیب از درون به برون هسته پروتونی آن را بحران گفت واژگانی، هسته نوترونی آن را بحران گفتمانی و هسته الکترونی آن را بحران سیاسی میان ایران و آمریکا در بر می گیرد.»

پس از اظهارات صریح هیلاری کلینتون مبنی بر آمادگی آمریکا برای مذاکره مستقیم با ایران، اینک سخنگوی وزارت خارجه این کشور مدعي شده است که آمريکا پيشنهاد مشخصي درباره تاريخ و محل گفتگوهای آينده به ايران ارايه داده اما هنوز ايران پاسخی نداده است. ویکتوریا نولاند تاکید کرده است: "ما آماده مذاکره‌ايم اگر ايران بخواهد."

فضای مثبتی که از سوی آمریکا برای مذاکره با ایران دیده می شود ناشی از چیست؟ آیا ایران و آمریکا می توانند به مذاکره مستقیم با یکدیگر بنشینند؟

دکتر مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه، تحلیل گر و آینده پژوه سیاسی در گفتگو با فرارو گفت: «مذاکره میان ایران و آمریکا مقدمه ای بر ارتباط میان این دو کشور است. لذا بسیار زودهنگام است که سلسله رویدادهایی که در چند ماه اخیر در این باره اتفاق افتاده را در چارچوب ارتباط میان ایران و آمریکا مورد توجه قرار دهیم.»

وی اظهار کرد: «از سه دریچه نگرش آینده پژوهانه سیاسی می توان به این موضوع نگاه کرد. دریچه نخست، آینده پژوهی پیش بینانه است که متکی بر نگرش های پوزیتیویستی و همچنین دستیابی به المان هایی است که می توانند در تحلیل روند، آینده این روند را برای ما مشخص کند.»

وی ادامه داد: «دریچه دوم آینده پژوهی تکاملی یا تفسیری است که به جای رویکردهای پوزیتیویستی به اخبار و اطلاعات با دیدگاه تفسیری می نگرد.»

وی افزود: «دریچه سوم نیز آینده پژوهی انتقادی است که انسان و اراده انسان در حال را برای ساخت آینده مورد توجه قرار می دهد.»

این آینده پژوه سیاسی گفت: «از منظر آینده پژوهی پیش بینانه باید گفت مذاکرات میان ایران و آمریکا به عنوان مقدمه ای بر روابط میان این دو کشور با چالش های بسیار زیادی روبرو است.»

وی ادامه داد: «آنچه که در این چالش ها باید مورد توجه قرار گیرد آن است که میان ایران و آمریکا تنها یک اصطکاک عمیق سیاسی وجود ندارد؛ بلکه این اصطکاک در اعماق گفتمانی و گفت واژگانی هم حضور دارد؛ به صورتی که ما دو دیدگاه جهان شناسانه و جهان بینانه و به تبع آن رویکردهای ایدئولوژیک در قالب های متفاوت را در روبروی هم در این مسئله شاهد هستیم.»

وی افزود: «به بیان دیگر با توجه به عملکرد ایران در چارچوب ایدئولوژی انقلاب اسلامی در جهت مبارزه با آمریکا به عنوان پرچمدار سلطه بین المللی در جهان، امروز رودرویی با آمریکا در لایه های گوناگون نظام بین الملل به عنوان اصلی ترین ستون ایدئولوژیک ایران در قالب ارزش های انقلابی بروز کرده است.»

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: «لذا هر گونه مذاکره با آمریکا در این مسیر می تواند تهدید کننده این ستون شکل گرفته در سه دهه اخیر انقلاب اسلامی باشد.»

مطهرنیا گفت: «از سوی دیگر باید پذیرفت که آمریکا هم از دهه 1990 میلادی به بعد با طرح تئوری برخورد تمدن های هانتینگتون و حفظ آن در دکترین پیش دستی آمریکا و نیز تئوری جدید امنیتی آمریکا توسط اوباما، به واقع نگاهی ارزش مدارانه را در چارچوب اصطکاک با ایران در نظام منطقه ای خاورمیانه و نظم  بین المللی پیشاروی خود تصویر کرده است.»

وی ادامه داد: «تفاوت این دو کشور در این است که آمریکا خود را بر اساس نظریات جان دیویی و ویلیام جیمز، پراگماتیست می داند و پراگماتیست ها راحت می توانند مواضع اصولی و ارزشی خود را با توجه به بافت موقعیتی ای که در آن قرار می گیرند بازتعریف کنند.»

وی افزود: «این در حالی است که ایران مواضع ایدئولوژیک خود را در قالب ارزش هایی تعریف می کند که برگرفته از قوانین الهی و حجت های آسمانی است که تزلزل در بنیادهای آنها می تواند در مشروعیت تزلزل ایجاد کند.»

این تحلیل گر مسائل بین الملل اظهار کرد: «لذا اگر امروز ایران وارد مذاکره با آمریکا شود در مرحله نخست باید پاسخگوی این باشد که آیا آمریکای امروز تفاوتی با آمریکای دیروز کرده است؟»

وی تصریح کرد: «به نظر می رسد از منظر آینده پژوهی پیش بینانه، آمریکایی ها در فکر تصویر همین معنا در چارچوب مذاکره ایران با آمریکا می باشد و با شناسایی دقیق چنین نقطه گره ای است که آمریکا پیش دستانه از طریق مراجع غیررسمی و رسمی طرح مذاکره با ایران و حتی مسائل ریزی چون مکان و زمان مذاکره با ایران را نیز مطرح می کند.»

این استاد دانشگاه گفت: «اینجاست که اگر ایران مذاکرات را بپذیرد در واقع از منظر آینده پژوهی پیش بینانه باید به پرسش های مشروعیت پذیر خویش پاسخ گوید و از سوی دیگر افکار عمومی در لایه های مختلف داخلی، منطقه ای و بین المللی، آمریکا را پیروز میدانی خواهند دانست که در قالب تحریم های چندجانبه متنوع متکثر فلج کننده توانسته است ایران را در موضع ضعف به سمت و سوی مذاکره فرا خواند.»

مطهرنیا تاکید کرد: «نفس حضور ایران در مذاکرات در این شرایط به معنای ضعف و شکست خواهد بود. یعنی در بافت موقعیتی ناشی از فشارهای تحریم های چندلایه فزاینده، در افکار عمومی جهان چنین معنایی را بر خواهد انگیخت.»

وی ادامه داد: «مزید بر این، گزارش هایی است که هم اکنون در اخبار و اطلاعات به ذهن می رسد که در چارچوب این گزارش ها نگاه غرب به ایران به گونه ای است که می گوید ایران باید در مذاکرات هسته ای جهت عدول از مواضع به خصوص دهه اخیر خود توجیهی برای افکار عمومی داشته باشد.»

وی افزود: «لذا اخیرا بعد از مذاکرات هسته ای در جنگ رسانه ای غرب علیه ایران شاهد این موضوع هستیم که غرب تمام تلاش خود را بر این معنا قرار داده که بتواند تا حدود زیادی زمینه پرور ایجاد فضای مناسب توجیه ایران برای افکار عمومی در داخل کشور باشد.»

وی تصریح کرد: «لذا می بینیم که غرب از هم اکنون زمزمه هایی را شروع کرده که نشان دهنده آن است که نفس حضور ایران در پای میز مذاکره به معنای پذیرش تاثیرپذیری موفقت بار تحریم ها علیه این کشور است.»

این آینده پژوه سیاسی گفت: «سیگنال های موجود در این تحلیل روند نشان می دهد که با برون یابی این روند در آینده زمان می توان به این نکات دست یافت: اول اینکه نفس حضور ایران در برابر آمریکا به صورت مذاکره مستقیم نمایشگر ایجاد فضای مثبت برای آمریکا در این مسیر است.»

وی ادامه داد: «دوم آنکه وقتی ایران در فضای گفتمانی ناشی از تاثیرگذاری تحریم ها پای میز مذاکره با آمریکا حاضر می شود، مشروعیت ناشی از مبارزه با آمریکا در منطقه خاورمیانه و دیگر مناطق جهان که به صورت یک حقیقت بسیار قابل توجه در افکار عمومی منطقه ای و بین المللی برای ایران در بعضی از مناطق جغرافیایی هدف ارزش آفرین و مزیت دار بود از ایران گرفته خواهد شد.»

وی افزود: «سوم آنکه آمریکا با توجه به حضور ایران در پای میز مذاکره در بافت موقعیتی ناشی از تاثیر تحریم ها بر این باور خواهد بود که در درون مذاکرات می تواند آرام آرام خواسته های خود را بر ایران تحمیل کند.»

مطهرنیا گفت: «آنچه که ایران در ارتباط با مذاکرات هسته ای در مسکو و قبل از آن در بغداد و استانبول مورد توجه قرار داده لغو تحریم ها بوده که به صورت رسمی از سوی مراجع ذیربط در ایران مطرح شده است.»

وی ادامه داد: «این در حالی است که اخبار و اطلاعات موجود به موازات اعلام این مذاکرات مستقیم نشاندهنده آن است که آمریکا در چارچوب 1+5 بسته ای را عرضه می کند که به هیچ وجه لغو تحریم ها به معنایی که ایران افاده می کند در آن دیده نمی شود.»

وی خاطرنشان کرد: «لذا می بینیم که در وضعیت کنونی هنوز هم بحران اتمیزه شده ایران و آمریکا در واقعیت امر همچنان وجود دارد. بحران اتمیزه شده ای که به ترتیب از درون به برون هسته پروتونی آن را بحران گفت واژگانی، هسته نوترونی آن را بحران گفتمانی و هسته الکترونی آن را بحران سیاسی میان ایران و آمریکا در بر می گیرد.»

این استاد دانشگاه ادامه داد: «لذا شکافت این هسته توسط آمریکا از بیرون به درون بیش از آنکه آمریکا را در محل خطرات ناشی از ورود به این مذاکره قرار دهد؛ ایران را در معرض پیامدهای ناشی از ورود به مذاکره قرار می دهد.»

وی افزود: «هرچند که تاکید دارم ایران عمق استراتژیک ادامه قدرت قرن بیستمی آمریکا در قرن 21 میلادی است و از سوی دیگر می توان گفت با توجه به سیگنال های موجود و پیش ران هایی که می توان در این زمینه در چارچوب آینده زمان به آن توجه کرد، آمریکا می تواند یکی از مهم ترین شریک های ایران در نظم نوین آینده جهانی باشد.»

وی در پایان تاکید کرد: «اما چالش میان این دو کشور در چارچوب بحران اتمیزه شده میان آنها بسیار بالا و حل آن به صورتی که هر دو کشور بتوانند با در نظر داشت مواضع اصولی خود به این اهداف دست پیدا کنند بسیار مشکل خواهد بود.»
ارسال نظرات