بيهيچ تعارفي تقريبا تمام كساني كه نام شبكه ملي اطلاعات را ميشنوند آن را پروژهاي براي مسدودسازي اينترنت در ايران ميدانند. علت چنين ترادف معنايي در ذهن مردم نيز به نخستين روز معرفي اين طرح در كشور باز ميگردد. شبكه ملي اطلاعات كه نام قبلياش اينترنت ملي بود از ابتدا گنگ و مبهم مطرح شد. در نتيجه مقاومتها و مخالفتها با آن نيز شروع شد.
تنها مدافع اين طرح مجري آن بود كه بازهم توضيحات نصف و نيمه چيزي از عطش و ابهام منتقدان و كاربران كم نميكرد.
مقاومتها در برابر اين پروژه ميلياردي زماني بيشتر شد كه اينترنت ملي با اسامي ديگري همچون اينترنت پاك و اينترنت حلال نيز معرفي شد. همينها كافي بود تا ظن كاربران اينترنت را به يقين تبديل كند كه بله صورت مساله روشن شد، گويي قرار است بلايي سر اينترنت فعلي بيايد تا از ناپاكي در بيايد.
القاب جديد اينترنت ملي نگرانيها را نه تنها كم نكرد، بلكه افزايش نيز داد و كار را تا جايي برد كه مجري كلان طرح يعني وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات رسما استفاده از كليه اسامي قبلي را منسوخ اعلام كرده و نام اين پروژه را شبكه ملي اطلاعات گذاشتند.
شبكه ملي اطلاعات به زبان ساده
شبکه ملي اطلاعات در واقع متشکل از زیرساختهای ارتباطی، مراکز داده داخلی دولتی و غير دولتي و همچنين زيرساختهاي نرمافزاری است که در سراسر کشور مستقر است. اين شبكه ظرفیت لازم برای «نگهداری و تبادل امن اطلاعات داخلی در کشور به منظور توسعه خدمات الکترونیکي» و «دسترسي به اینترنت» از طريق بستر ارتباطي باند پهن سراسری براي کاربران خانگی، کسبوکارها و دستگاههای اجرایی را فراهم میكند.
طبيعي است كه با برخي از توضيحاتي كه در بالا آمد شايد چيزي دستگيرتان نشده باشد. به هر تقدير اين توضيح نيمه فني شبكه ملي اطلاعات بود. اما براي روشن شدن موضوع به زبان ساده يك مثال كمك ميكند. اگر شما از تهران قصد سفر به اصفهان را داشته باشيد هيچگاه از تهران به اروپا سپس جايي در كاليفرنياي آمريكا و از آنجا دور نميزنيد و به سمت اصفهان راه نميافتيد. اگر چنين كاري كنيد گذشته از صرف هزينه و زمان طولاني و استهلاك خودرو با مشكلات ديگر همچون احتمال دستبرد در طول مسير و خرابي راهها نيز مواجه خواهيد شد.
اما اين درست اتفاقي است كه هماكنون در فضاي مجازي ايران در حال وقوع است. يعني زمانيكه شما در تهران به همكار كنار دست خود يك ايميل ارسال ميكنيد ايميل شما به سرورهايي در آمريكا رفته و سپس به سمت ايران بازگشته و به دست همكار شما ميرسد. در خصوص مطالعه متن بسياري از سايتهاي داخلي نيز اتفاق مشابهي رخ ميدهد.
شايد بگوييد خب اشكال اين كار كجاست اين اتفاق به قدري سريع رخ ميدهد كه اين تفاسيري كه در پي آمد اصلا احساس نميشود. اما دست نگه داريد. واقعيت آن است كه سرعت تبادل اطلاعات در داخل كشور و از طريق شبكه ملي اطلاعات دهها و بلكه صدها برابر بيشتر ميشود. در ثاني ذهن خود را تنها روي ارسال ايميل يا بازكردن يك سايت معطوف نكنيد. اين سرعت بالا را زماني با جسم و روحتان حس خواهيد كرد که در کنار قریب به 25 میلیون نفر سرگرم دانلود يك فايل صوتي، تصويري يا يك نرمافزار هستيد. اينجاست كه قدر سرعت گرانبها ميشود.
اما يادتان نرود موضوع در اين ميان فقط سرعت نبود، ما در مثال مذكور با مسائلي همچون استهلاك، هزينه (آنهم از نوع ارزي كه حالش روشن است)، احتمال دستبرد و خرابيهاي ميانه راه نيز مواجهيم.
به هر حال ما هم اکنون برای دسترسی به چیزی که در اتاق کناری ما قرار دارد مجبور به سیر در دور دنیا هستیم که در این میان امکان دستبرد یا کپیبرداری از اطلاعات ما وجود دارد. این اطلاعات از جهات بیشمار دیگری نیز ذیقیمت محسوب شده و از سوی دیگر همواره امکان نفوذ به منابع داخلی کشور را نیز فراهم میآورد.
البته مواردی که گفته شد بخش کوچکی از سود حاصله از راهاندازی شبکه ملی اطلاعات بوده و انتقال ترافیک به داخل کشور سود زیادی را هم نصیب مصرفکننده، عرضه کننده خدمات اینترنتی، تولیدکنندگان محتوا و خدمات مبتنی بر وب میکند.
بقیه هم اینترنت ملی دارند؟
این پرسشی است که ذهن بسیاری از کاربران ایرانی را به خود مشغول کرده است. زمانی که حرف از شبکه ملی اطلاعات میشود بسیاری از نگاهها به سمت چین و نحوه تعامل این کشور با اینترنت باز میگردد و گفته میشود شبکه ملی اطلاعات حتما از سیاستها و اقدامات چینیها الگو گرفته شده است.
بله چینیها سیاستهای بسیار گسترده و خاصی در مواجهه با دنیای مجازی دارند و برای خود نیز سبک خاصی در مدیریت اینترنت دارند، الگوی شبکه ملی اطلاعات ایران نیز البته هیچ شباهتی با آنچه در چین میگذرد ندارد.
اما در سایر کشورها چه میگذرد. آنچه ما در کشورمان با نام شبکه ملی اطلاعات میشناسیم در دنیا عناوین دیگری همچون شبکه ملی پهنباند (NBN) یا شبکه دولت الکترونیکی شناخته میشود که گذشته از تفاوت اسمی در عمل ساختار و عملکرد یکسانی با آنچه در ایران در حال وقوع است دارد.
در سال 1993 دولت كانادا طرحي را براي افزايش توسعه باند پهن و ميزان اتصال شهروندان پايهريزي كرد. کرهجنوبي در اواخر دهه 90 طراحي شبكه پهن باند را با سرعت 2 مگابایت بر ثانیه براي هر فرد آغاز كرد. دولت سوئد در سال 1999 سیاست توسعه شبكه هاي فيبر (باندپهن) را اجرایی كرد. دولت آلمان نیز در سال 1999 طرح « D21باند پهن» را براي حمايت و گسترش جامعه اطلاعاتي، به اجرا درآورد. دولت فرانسه نیز در سال 2001 راهبرد ملي با عنوان «پهنباند براي همه» را توسعه داد كه تمركز آن بر گسترش باند پهن در نواحي روستايي بود. انگلیس، هلند، استرالیا، هند، قطر و این اواخر عربستان سعودی نیز شبکههایی مشابه دارند.
بد نیست بدانید امروزه کم نیستند سایتهایی در کشور آمریکا که دسترسی به آن سایتها برای افراد خارج از این کشور غیر ممکن بوده و تنها بر بستر شبکه داخلی و برای آمریکاییهای داخل کشور در دسترس است. بخش قابل توجهی از اقدامات دولتها در این خصوص مصون نگاه داشتن فضای مجازی و خدمات داخلی از حملات خارجی از یکسو و پایدار نگاه داشتن کل شبکه از سوی دیگر است.
اینترنت قطع میشود یا نه؟
همه اینها که گفته شد یک طرف، پرسش اصلی خوانندگان این مطلب که مهمترین دغدغه ایشان نیز به شمار میرود همچنان باقی است. شاید شما هم به این نتیجه رسیده باشید که خب قبول شبکه ملی اطلاعات خوب است اما تکلیف اینترنت چه میشود، تعطیل میشود یا نه؟
اینترنت در کشور تاکنون به دلایل متعددی قطع شده است. از لنگر کشتیهایی که به طرز فوقالعادهای مستقیما روی فیبرنوری اتصال ایران افتاده و منجر به قطع آن میشد و اتفاق عجیبتر از آن، کوسههایی که علاقه خاصی به طعم فیبرنوری مسیر ایران داشته و با جویدن و خوردن آن اینترنت را قطع میکردند تا بیلهای مکانیکی پیمانکاران وزارت راه و شهرداریها که بدون توجه به حریم فیبرنوری و در هنگام عملیات عمرانی فیبرنوری را قطع میکردند، همه از جمله دلایل فنی قطع اینترنت کشور به شمار میروند.
قطعا شما هم خبر اخیر بسیاری از رسانهها به نقل از معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات را شنیدید که قول قطعی داد که اینترنت ایران دیگر هرگز قطع نخواهد شد. بسیاری از روزنامهها که کمتر با مقوله اطلاعات و فناوری اطلاعات آشنا بودند مشتاقانه این موضوع را با آب و تاب و تیترهای درشت منعکس کردند و بسیاری از مردم نیز آن روز روزنامههای مذکور را خریدند تا ببینند داستان از چه قرار است.
موضوع ساده و پنهان در سخنان این مقام مسوول و البته زیرک، آن است که قطع اینترنت از نظر فنی دیگر غیرممکن است، چرا که مثلا مسیرهای جایگزین و موازی زیادی پیشبینی و فراهم شده که در صورت قطع یک مسیر، بلافاصله مسیر دیگری فعال شده و این موضوع مانع قطع کامل یا افت محسوس اینترنت در ایران میشود.
اما واقعیت آن است که اینترنت در ایران تنها به علت مسائل فنی دچار قطعی و اختلال نشده و مسائل غیر فنی نیز در آن دخیل بوده و هست. از این رو باید گفت شبکه ملی اطلاعات لزوما منجر به قطعی یا با هدف قطع کردن اینترنت طراحی نشده و ارتباط مستقیمی با این مقوله ندارد.
شبکه ملی اطلاعات باشد یا نباشد در زمان مقتضی و در صورت لزوم و صلاحدید اینترنت به دلایل فنی یا غیرفنی با قطعی یا اختلال مواجه خواهد شد.