صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۲۱۸۰۰
رایزن فرهنگی پیشین ایران در سوریه:
فرار نخست وزیر بشار اسد، از نظر بسیاری از تحلیل گران نقطه عطفی در تحولات سوریه محسوب می شود. هم از این جهت که نشان می دهد وفاداری حلقه نزدیکان بشار اسد آن چنان که تصور می شد، محکم نیست و هم از این باب که رخنه های امنیتی در سرویس اطلاعاتی را نشان می دهد.
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۰ - ۱۸ مرداد ۱۳۹۱

فرار نخست وزیر بشار اسد، از نظر بسیاری از تحلیل گران نقطه عطفی در تحولات سوریه محسوب می شود. هم از این جهت که نشان می دهد وفاداری حلقه نزدیکان بشار اسد آن چنان که تصور می شد، محکم نیست و هم از این باب که رخنه های امنیتی در سرویس اطلاعاتی را نشان می دهد.

دیپلماسی ایرانی آخرین تحولات سوریه را در گفت و گو با محمد شریعتی دهاقان، رایزن فرهنگی پیشین ایران در سوریه بررسی کرده است:

مهم ترین اتفاقی که در روزهای اخیر در تحولات سوریه مشاهده شده، جدایی نخست وزیر از دولت اسد است. این اتفاق تا چه اندازه اهمیت دارد؟

جدایی نخست وزیر سوریه از این رو اهمیت دارد که در سوریه یک سیستم حزبی حاکم است و این سیستم یک فرد را در تمام مراحل مراقبت می کند و او باید تمام مراحل حزبی بعث و امنیتی و وفاداری را طی کند تا بتواند به نخست وزیری برسد. چرا که نخست وزیر از نظر اجرایی رتبه دوم بعد از رئیس جمهور را داراست و پیشینیه نخست وزیر به دقت بررسی می شود. فرار او بعد از دو ماه نخست وزیری نقطه بسیار مهمی در تحولات سوریه است. چرا که نظام سوریه همواره به دلیل عدم گسست و انسجام داخلی ضرب المثل بوده است. اما اخیرا بعد از جدایی طلاس و سفیر عراق، جدایی نخست وزیر و اعلام پیوستن او به مخالفین اهمیت زیادی دارد.

حتی اعلام شده که خروج او با هماهنگی ارتش آزاد سوریه صورت گرفته است. در واقع این تحولات نشان می دهد که نظام سوریه با مشکلات فراوانی روبرو است. خصوصا این که همواره گفته می شد که در دمشق و حلب آرامش برقرار است و درگیری وجود ندارد و به این دلیل مشکلی وجود ندارد و دولت توانسته بحران را کنترل کند، در حالی که این دو موضوع هم از بین رفته است. یعنی هم در دمشق و هم در حلب تظاهرات ثبت شده و درگیری های مسلحانه رخ داده است. به عبارت دیگر این دو عنصر که بر آن ها تکیه می شد یعنی آرامش در شهرهای بزرگ و دیگری انسجام و عدم گسست در شیرازه حکومت و عدم جدایی افراد وابسته به حاکمیت از دست رفته است. قبلا جدایی های زیادی از ارتش صورت گرفته بود ولی مسئله جدایی سران و افرادی که در راس قدرت بودند، اخیرا به شدت مهم شده و به نظر می رسد که نظام سوریه با مشکلات جدی رو به رو شده است.

شما به دو نکته اشاره کردید که مبنای قدرت بشار اسد به حساب می آمد. آیا این تحولات آغازگر فصلی جدید در سوریه است؟
مفسران، تفسیر های مختلفی دارند. برخی معتقدند که این تحولات آغاز جنگ داخلی حقیقی و جداشدن علوی ها از بدنه اهل سنت وفروپاشی خواهد بود. آن ها پیش بینی می کنند که احتمال به وجود آمدن یک دولت علوی در گوشه ای از سوریه بسیار زیاد است. اما به نظر من احتمال این اتفاق کم است. تاکنون هر که از نظام بشار اسد جدا شده، از افراد اهل سنت بوده است که قبلا با حاکمیت سوریه در یک مسیر قرار گرفته بود. برخی معتقدند این مسئله به این معنی قوی شدن هسته علوی در سوریه و احتمال تشکیل دولت موقت از علویون است. من این را بعید می دانم. امکان حیات برای یک دولت علوی در یک  گوشه سوریه وجود ندارد.

با توجه به شرایط سیاسی کنونی و تحریم های اعمال شده علیه سوریه، وضعیت اقتصادی و زندگی عادی مردم چگونه است؟
زندگی عادی مردم در سوریه با دشواری هایی روبرو شده است. سوریه مرکز فائو در کشت دیم منطقه بود. اخیرا فائو گزارش داده است که یک سوم تا نصف محصول کشاورزی سوریه در این درگیری ها از بین رفته است. مخالفین ادعا می کنند که نصف تا شصت درصد سوریه را در اختیار دارند چرا که روستاها در اختیار مخالفین است و درگیری ها و وضعیت حلب بسیار بالا گرفته است. از سوی دیگر به دلیل گرانی ها در دمشق وضعیت معیشت مردم بسیار سخت شده است. به دلیل این مشکلات و سختی ها بسیاری از مردم سوریه در حال فرار از کشور هستند. پناهندگان فراوانی در کشورهای مجاور سوریه دیده می شود که رقم آنها از صد هزار گذشته است. علامت های ازهم پاشیدگی اقتصادی در سوریه به دیلی این وضعیت دیده می شود. طبقه مرفه و متوسط دمشق و حلب به لبنان پناهنده شده اند و هر روز به سیل پناهندگان در اردن و ترکیه افزوده می شود.

شما به وضع امنیتی اشاره کردید. وضعیت امنیت در سوریه چگونه است؟ ارتش تا چه اندازه می تواند امنیت را برقرار کند؟

به دلیل افزایش درگیری های مخالفین مسلح و ارتش سوریه در حلب امنیت در این شهر به طور کلی از بین رفته است. در روستاها و شهرهای کوچک نیز قبلا امنیت از بین رفته بود. بنابراین سیطره حزب بعث در این مناطق کم شده و گفته می شود هرگاه که جایی تانک یا ارتش نباشد، حزب بعث هم سیطره ای در آن منطقه نخواهد داشت. با این وجود در شهر دمشق امینت و آرامش بیشتر بوده است؛ البته انفجار در ساختمان امنیت ملی سوریه که مسئولان مدیریت بحران در آن مشغول گفتگو و مذاکره بودند بسیار مهم بود و نشان دهنده ضربه به وضعیت امنیتی دمشق بود. این افراد ارکان تصمیم گیری بحران بودند.

ربوده شدن 48 ایرانی در شهر دمشق و در نزدیکی فرودگاه دمشق نیز خبر بسیار بدی در مورد امنیت در این منطقه است. گفته می شود این افراد زائران ایرانی بوده اند که از حرم حضرت زینب به طرف فرودگاه در حرکت بوده اند. این نشان می دهد که امنیت در دمشق با سوال هایی مواجه است. مخالفین سوریه اعلام کرده اند که سه نفر از این گروگان ها در درگیری های نظامی و بمباران های ارتش سوریه کشته شده اند. هرچند سفر این زائران در شرایط کنونی سوریه جای بحث دارد اما به نظر می رسد که همه این ها نشانه عدم امنیت در دمشق است.  البته امیدواریم با تلاش های صورت گرفته از سوی ایران و سفر آقای صالحی به ترکیه و سفر آقای جلیلی به سوریه این افراد آزاد شوند.

علامت دیگر عدم امنیت و عدم حاکمیت کامل دولت بر دمشق فرار نخست وزیر است که با هماهنگی با ارتش آزاد سوریه انجام شده است. گفته شده که این هماهنگی یک ماه در جریان بوده و ارتش متوجه این جریان نشده و وقتی که او همه ارتباطات را قطع کرده و از دمشق فرار کرده است اعلام شد که نخست وزیر برکنار شده است. این مسئله نیز ضعف امنیتی و اطلاعاتی دولت را نشان می دهد.

ارسال نظرات