صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۱۵۶۳۹
وزیر اقتصاد و دارایی لطف کنند آمار تولید ناخالص داخلی کشور را تا پایان سال 90 منتشر کنند تا همه مردم آگاه شوند.
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۵ - ۲۴ خرداد ۱۳۹۱

                    

فرارو- شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد با حضور در جلسه علنی روز سه شنبه مجلس گزارشی در خصوص وضعیت اقتصادی کشور ارائه کرد. وی در ابتدا گفت: رهبر انقلاب سال گذشته اشاره کردند که دشمنان به دنبال این هستند که نهادهای آماری ما را بی اعتبار کنند تا منابع دروغین آماری خود را جا بیندازند؛ لذا در جهت انتشار آمار درست و در جهت اینکه خودمان با آنها همراه نشویم باید وحدت داشته باشیم.

وی در ادامه گفت: طی 5 سال گذشته تولید ناخالص داخلی ایران از 241 میلیارد دلار به 482 میلیارد دلار رسیده است که این آمار بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول است.

حسینی افزود: بر اساس این گزارش جی دی پی ایران بر اساس قدرت برابری خرید از مرز هزار میلیارد دلار گذشته است و موقعیت ایران به عنوان هفدهمین اقتصاد بزرگ دنیا تثبیت شده است.

آقایان متاسفانه واقعیت را نمی گویند. وزیر اقتصاد و دارایی لطف کنند آمار تولید ناخالص داخلی کشور را تا پایان سال 90 منتشر کنند تا همه مردم آگاه شوند. همچنین بگویند که از چه محاسبه ای به این عدد رسیدند. در حالی که اکنون این اطلاعات اصلا وجود ندارد جز در ویکی پدیا که گزارشات بانک جهانی و صندوق بین المللی پول موجود است که البته اطلاعات آنها را هم ایران می دهد.

محمد رضا پازوکی کارشناس ارشد برنامه ریزی سیستم های اقتصادی با بیان مطلب بالا در گفتگو با فرارو دیدگاه خود در مورد سخنان وزیر اقتصاد را چنین بیان کرد.

•     آماری که آقای حسینی ارائه کردند اگر درست باشد باید پرسید بر اساس کدام گزارش ارائه شده است. اکنون آخرین گزارش اقتصادی رسمی کشور که سازمان برنامه بیرون داده مربوط به سال 1388 است. در این گزارش هنوز نرخ رشد سال 1387 که نیم درصد است به صورت برآورد می باشد. بنابراین اگر وزیر اقتصاد معتقد است آمارها باید شفاف باشد چرا این آمارهای شفاف را به اطلاع کارشناسان و مردم نمی رسانند.

•    نکته دوم این است که ما هنگامی که در طول 1000 کیلومتر از مرزهای خود با دشمن خارجی در حال جنگ بودیم اطلاعات مثلا سال 60 در سال 61 چاپ می شد؛ در حالی که اکنون ما در سال 91 هستیم و تنها اطلاعات سال 88 چاپ شده و تازه در اطلاعات سال 88، اطلاعات سال 87 به صورت برآورد است. بنابراین این موضوع نشان می دهد که سیاست اقتصادی کارگزارانی مانند آقای حسینی بر اساس شفافیت با مردم نیست.

•    این آماری که ایشان ارائه می دهد اتفاقا آماری است که سی آی ای و آی ام اس می دهند. اگر آمار سازمان سیا و صندوق بین المللی پول قابل قبول است، پس باید به آمارهای منفی که آنها ارائه می دهند نیز استناد شود. نمی شود اطلاعات خوبی که به نفع ما می دهد را قبول کنیم اما اطلاعات دیگری که می دهد را رد کنیم.

•    از این گذشته بحث دیگر این است که اصلا اطلاعات سازمان سیا، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی تا سال 2010 منتشر شده است و اطلاعات سال 2011 برآورد می باشد و تازه اطلاعات این مراکز را نیز خود وزارت اقتصاد و دارایی ایران به آنها می دهد. این مراکز که در ایران دفتری ندارند. یعنی ایران سالانه گزارش تولید ناخالص داخلی خود را به صندوق بین المللی پول می دهد و این صندوق و همچنین بانک جهانی بر اساس این آمار، کشورها را رتبه بندی می کنند.

•    سوال دیگری که در اینجا مطرح می شود این است که چرا وزارت اقتصاد و دارایی که در واقع مسئول سیاست های مالی کشور است و سیستم بانکی کشور نیز زیر نظر آن می باشد اطلاعات را منتشر نمی کند؟

•    قبل از دولت آقای احمدی نژاد، در سایت بانک مرکزی www.cbi.ir تمام اطلاعات اقتصادی از جمله وضعیت پولی کشور، شاخص های پولی و مالی، وضعیت سیستم بانکی و ... وجود داشت. اما اکنون متاسفانه حتی در بانک مرکزی فقط تا بهمن 1389 اطلاعات وجود دارد. حتی هنوز اطلاعات پایان سال 1389 را ارائه نداده اند. بنابراین این موضوع نشان می دهد که مردم را محرم نمی دانند.

•    برآورد بهترین کارشناسان کشور این است که نرخ رشد سال 90 زیر سه و نیم درصد است؛ در حالی که آقای حسینی آمار دیگری را ارائه کردند. از ایشان باید پرسید این آمار را از کجا آورده و کجا چاپ کرده است. بالاخره باید این اطلاعات را جایی چاپ کرد تا مستند باشد. این موضوعات اطلاعات محرمانه و طبقه بندی کشور که نیست.

•    یکی از مشکلات کنونی مسئولین این است که واقعیت ها را به مقامات تصمیم گیرنده نمی گویند که این موضوع اثرات انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور است.

•    یکی از خدمات بسیار بزرگی که سازمان مدیریت و برنامه ریزی به کشور کرد گزارش اولیه ای بود که به نخست وزیر وقت داد و ایشان این گزارش را خدمت حضرت امام برد که منتج به پذیرش قطعنامه 598 شد. این موضوع یکی از کارکردهای مثبت این سازمان بود؛ چرا که روند اقتصاد کشور را زیر نظر داشت و بر اساس آن گزارش داد که اقتصاد به ته دیگ خورده است و اگر به خوبی بررسی نکنیم می تواند عواقب خطرناکی برای اقتصاد کشور در بر داشته باشد.

آقای حسینی تصویر واقعی از اقتصاد ایران نمی دهد
•    اما اکنون آقایان متاسفانه واقعیت را نمی گویند. وزیر اقتصاد و دارایی لطف کنند آمار تولید ناخالص داخلی کشور را تا پایان سال 90 منتشر کنند تا همه مردم آگاه شوند. همچنین بگویند که از چه محاسبه ای به این عدد رسیدند. در حالی که اکنون این اطلاعات اصلا وجود ندارد جز در ویکی پدیا که گزارشات بانک جهانی و صندوق بین المللی پول موجود است که البته اطلاعات آنها را هم ایران می دهد.

•    به اعتقاد من آقای حسینی تصویر واقعی از اقتصاد ایران نمی دهد. اگر این اقتصاد طبق گفته ایشان رشد بالای شش درصد داشته پس چرا وضعیت بیکاری اینچنین است؟

•    آقای دکتر پرویز داوودی می گفت سالانه بالغ بر یازده میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی در کشور صورت می گیرد؛ پس چرا اکنون آماری که آقای حسینی ارائه دادند زیر پنج میلیارد دلار است؟

•    به اعتقاد من موضوعی که اکنون مثل خوره اقتصاد کشور را دچار مشکل کرده و عواقب خطرناکی را پیش رو قرار داده این است که نظام سازمان برنامه و بودجه منحل و دولت از یک بازوی کارآمد کارشناسی محروم شده است. در نتیجه نظام تصمیم سازی کشور دچار خدشه شده و انحلال این نظام تصمیم سازی (سازمان برنامه و بودجه) باعث شده نظام تصمیم گیر مایل نباشد واقعیت ها و آمارهای منفی را بشنود.

•    هدف برنامه چهارم این بوده که نرخ رشد در ایران هشت درصد شود ولی عملا نصف این عدد تحقق پیدا کرده است. یعنی هدف برنامه تحقق پیدا نکرده است. حال آقای حسینی از کجا می گوید نرخ رشد چنین و چنان شده است. ایشان بروند گزارش برنامه را بخوانند.

•    طبق قانون برنامه چهارساله چهارم که اجرای آن در زمان دولت آقای احمدی نژاد بوده (یعنی بین سال های 84 تا 88) به طور متوسط نرخ رشد سالانه تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در ایران قرار بوده دوازده و دو دهم درصد باشد؛ در حالی که عملا پنج و نیم درصد اتفاق افتاده است. این آمار در صفحه 187 گزارش اقتصادی رسمی کشور در سال 1388 ذکر شده است.

تحقق فقط چهل و پنج درصد هدف سرمایه گذاری
•    این امر بدین معنا است که فقط چهل و پنج درصد هدف سرمایه گذاری تحقق پیدا کرده است. به همین دلیل هدف برنامه در نرخ رشد که هشت درصد بوده تحقق پیدا نکرده است. حال چگونه می شود کشوری پنجاه درصد اهداف برنامه اش تحقق نیابد اما جزو قدرت های برتر اقتصادی جهان باشد! این موضوع با عقل جور در نمی آید.

•    مهمتر از این از سال 84 تا پایان سال 90 ما بالغ بر پانصد میلیارد دلار ارز فروخته ایم و با این وجود نیز حتی اهداف برنامه پنجم نیز تحقق پیدا نکرده است. یعنی در برنامه پنجم نیز که قرار است نرخ رشد هشت درصد باشد، در سال 89 پنج و نیم درصد بوده و برآورد سال 90 سه و نیم درصد و در سال 91 هم بیشتر از این نخواهد بود.

•    تنها اتفاقی که در این سال ها افتاده واردات به شدت افزایش یافته است. یعنی واردات، نرخ رشد تورم، نرخ رشد نقدینگی افزایش یافته و نرخ رشد سرمایه گذاری کاهش پیدا کرده است. من بعید می دانم کشوری که چنین وضعیت اقتصادی دارد حتی در منطقه خود جزو قدرت های اقتصادی باشد.

•    طبق سند چشم انداز ما باید هرساله گزارش ماده 158 برنامه چهارم را منتشر کنیم. در حالی که تاکنون هنوز هیچ گزارشی در مورد سند چشم انداز یعنی مقایسه شاخص های کلان اقتصادی میان ایران و کشورهای حوزه منطقه آسیای جنوب غرب منتشر نشده است. گزارش هایی که از بانک جهانی، صندوق بین المللی پوا و دیگر موسسات معتبر بین المللی وجود دارد نشان می دهد فاصله ما با این کشورها در شاخص های کلان اقتصادی نه تنها کمتر نشده، بلکه بیشتر شده است. اکنون حتی در منطقه خاورمیانه وضعیت نرخ رشد کشورهایی مانند ترکیه و آذربایجان نیز از ما بهتر است.

•    اطلاعات و آمارهای مربوط به مشکلاتی که اکنون در کشور وجود دارد قطعا ظرف چهار و پنج سال آینده منتشر خواهد شد و آن موقع است که به اعتقاد من و بر اساس دیدگاه اسلامی قطعا عده ای که واقعیت ها را به جامعه نگفتند باید مورد محاکمه قرار بگیرند.

آمارهای مربوط به سال های 87، 88، 89 و 90 کجاست؟
•    بنده به عنوان یک کارشناس اقتصادی از آقای حسینی یک سوال دارم. آمارهای مربوط به سال های 87، 88، 89 و 90 کجاست؟ چون می خواهم بروم مطالعه کنم. اکنون در گزارش سال 87 نوشته شده آمارهای مربوط به سال های 87 و 88 مقدماتی است.

•    بنده خوشحال می شوم که جزو کشورهای قدرتمند اقتصادی باشیم؛ اما واقعیت این است که نرخ رشد اقتصادی زمانی بالا می رود که نرخ رشد سرمایه گذاری آن کشور افزایش پیدا کند. یعنی شاخص های اقتصادی یکدیگر را حمایت می کنند. نمی شود نرخ رشد سرمایه گذاری در کشوری روند کاهشی داشته باشد؛ ولی تولید ناخالص داخلی افزایش پیدا کند. من نمی توانم این موضوع درک کنم.

•    آقای حسینی در زمینه سرمایه گذاری خارجی فرمودند بیش از چهار میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی داشته ایم. ایشان لطفا پاسخ دهند این چهار میلیارد دلار در کدام پروژه و با کدام کشور بوده است؟ این اطلاعات که موضوع محرمانه ای نیست. اما باید عرض کنم از بدو تاریخ برنامه ریزی در ایران تاکنون سرمایه گذاری مستقیم خارجی (اف بی آی) در ایران به دو میلیارد دلار نمی رسد. چگونه ایشان می گویند سال گذشته بیش از چهار میلیارد دلار سرمایه گذاری شده است؟! ایشان لطف کنند برای آگاهی افکار عمومی بگویند این چهار میلیارد دلار سرمایه گذاری مستقیم خارجی (و نه بای بک) با کدام کشور و در کدام پروژه بوده است؟

•    من با این صحبت بعضی از مسئولین که می گویند تحریم به نفع ایران است کاملا مخالفم. تحریم امری است که دشمنان به ما تحمیل می کنند و نه تنها به نفع ما نیست بلکه زیانبار است. دشمن چیزی را که به نفع ما باشد انجام نمی دهد. البته من به لحاظ اقتصادی عرض می کنم و به لحاظ سیاسی تخصصی ندارم. بنابراین در شرایط تحریم هزینه های تولید بالا می رود.

•    اگر ما بخش خصوصی کارآمد می خواهیم و خواستار اجرا شدن اصل 44 قانون اساسی هستیم، دولت باید اطلاعات اقتصادی را به صورت شفاف منتشر کند. این شفافیت مثل نان شب برای اقتصادهایی مانند اقتصاد ما واجب است.

•    ما اکنون وقتی در کنفرانس های بین المللی شرکت می کنیم و می گوئیم نرخ تورم در ایران مثلا بیست و یک و هشت دهم درصد است تعجب می کنند. این موضوع برای ما معمولی شده است. در حالی که باید گفت اقتصادهای ناسلامت نرخ تورم دورقمی دارند. شما بروید نرخ تورم و نرخ بیکاری کشورهای اروپایی و آمریکا که با بحران اقتصادی روبرو هستند را ببینید و با ایران مقایسه کنید.

•    بنابراین یکی از موضوعاتی که باعث ایجاد مشکل برای اقتصاد ایران می شود عدم شفافیت اطلاعات است. بنده خاضعانه از مسئولین دولتی خواهش می کنم این اطلاعات و آمار را منتشر کنند. اینطور نیست که اگر منتشر نکنند دنیا از واقعیت اقتصاد ایران خبر نخواهد داشت. این اطلاعات و آمار هم به هیچ وجه من الوجوهی جزء اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده نیست.

•    تمام شاخص های کلان اقتصادی مانند نرخ رشد اقتصادی، نرخ رشد سرمایه گذاری، نرخ تورم، نرخ بیکاری و ... در حدود پنجاه درصد اهداف برنامه چهارم تحقق پیدا کرده است. شما برنامه چهارم را با برنامه اول، دوم و سوم مقایسه کنید. برنامه چهارم ضعیف ترین برنامه ای بوده که بعد از انقلاب در ایران اجرا شده است. در حالی که از نظر ادبیات (اهداف، استراتژی ها، چشم انداز) برنامه چهارم یکی از بهترین برنامه های بعد از انقلاب کشور است اما در اجرا ضعیف ترین برنامه بوده است.

•    بنابراین تنها خواسته من به عنوان یک کمک کارشناس اقتصادی از آقای حسینی این است که ایشان لطف کنند آمار رسمی نرخ رشد اقتصادی سال های 87، 88، 89 و 90 کشور را منتشر کنند. یا بانک مرکزی یا مرکز آمار ایران که طبق قانون مسئول انتشار این آمار و ارقام است این اطلاعات را منتشر کنند.

•    در طول تاریخ ایران سابقه نداشته که اکنون سال 91 باشد اما هنوز گزارش سال 89 منتشر نشده است.

•    به اعتقاد من مشکل اقتصاد ایران در حال حاضر بحران عقلانیت در نظام تصمیم گیری کشور است که به واسطه ارائه اطلاعات غلط ایجاد شده است. 


ارسال نظرات
احمد
۰۸:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۸
كدام اقتصاد ايران هفد همين اقتصاد بر تر است حسيني وزير اقتصاد بايد خجالت بكشد اين اقتصاد كمر ملت ايران را شكست نمايندگان مجلس قبل در حق ملت خيانت كردند بهمين خاطر مردم تو دهنشان زدند وبه انها راي ندادند تا مجددا وزير اقتصاد را تاييد نكنند و با اندك پولي خريداري نشوند