مادر 61 ساله و پسر 35 ساله اش از مهرماه سال 90 به ورامین آمده اند و تا به امروز در بوستان مسافر خیرآباد ورامین ساکنند؛ این در حالی است که تنها نیاز این مادر و پسر آواره، کارت معالجه و مسکن است.
به گزارش خبرنگار مهر، مادر 61 ساله که از سال 60 به استخدام آموزش و پرورش درآمده و در تهران تدریس می کرده، حوالی سال 75 بازخرید شده و اکنون به واسطه برخی نامرادیهای زندگی، ساکن بوستانی پر از مخاطره شده تا آلاچیقی کوچک و بی در و پیکر، سرپناه خودش و فرزندش باشد.
وی که دیپلم طبیعی دارد، پدرش و مادر معلولش را به ترتیب در سالهای 61 و 71 از دست داده است؛ برادرش نیمه فلج است و چهار فرزند دانشگاهی دارد، خواهرش شوهر دارد و درگیر مشکلات شخصی زندگی؛ یک برادرش نیز فوت کرده است.
این زن 61 ساله حدود سه سال با شوهرش زندگی کرد و در سال 1356 صاحب پسری شد که کارشناس فیزیک است ولی از همان سال پایانی دانشگاه(حدود سال 1374) دچار افسردگی شده و این روزها در کنار مادرش، در گوشه ای از بوستان مسافر خیرآباد ورامین ساکن است.
طلاق و حضانت تنها پسر زوج جدا شده، شروع دردسرهای مادری شده که مجبور بود، به دلیل عدم شایستگی شوهرش برای نگهداری فرزند، زندگی را به کام خودش تلخ کند.
لزوم یاری رسانی مردم و مسئولاناز آنجا که پسر 35 ساله، دچار افسردگی بوده و حتی کنترل ادرار و ... خود را نیز از دست داده و در آلاچیقی از آلاچیقهای بوستان مسافر خیرآباد ورامین به همراه مادرش ساکن است، لزوم یاری مسئولان و مردم محسوس است.
سرقت تمام مدارک هویتی مادر و پسر در ماههای اخیر - همان هنگام که در بوستان ساکن بودند - باعث شده تا بهزیستی ورامین نیز نتواند این مادر و پسر را تحت پوشش قرار دهد.
از سوی دیگر، مأموران شهرداری به واسطه مسئولیتهایی که دارند، هر روز به آنها اخطارهایی برای ترک بوستان مسافر می دهند، اما سئوال مهمی پیش رو قرار می گیرد.
شورای شهر و شهرداری مسئولیت قانونی خود را فراموش کرده اندبه راستی مسئولیت شورای اسلامی و شهرداری ورامین که طبق قانون باید به افراد بی خانمان - به هر دلیلی - کمک کرده و سرپناهی برای آنها تهیه کنند، چه می شود؟
نهادهای مسئول، اگر مدرک هویتی برای مادر و پسری که وضعشان از نوع زندگیشان معلوم است، وجود نداشت، باید از یاری رسانی به آنها سرباز بزنند؟
عجیب است که ماههای زیاد سکونت این مادر و پسر آواره و محروم در بوستان مسافر، توجه هیچ مسئولی را به خود جلب نکرده تا به یاری او بشتابند.
مادر 61 ساله ای که بزرگترین دغدغه اش، سر پناه مناسبی برای رسیدگی بهتر به فرزند بیمارش است، از مسئولان توقع دارد که کوچکترین حمایتها را از وی و پسرش داشته باشند و حداقل کارت معالجه ای برای پسرش و امکان تأمین مسکن استیجاری را برایشان فراهم کنند.
بهانه احتمالی مسئولان ورامینشاید بهانه ای پیش روی مسئولان باشد و آن، اینکه این مادر و پسر اهل ورامین نیستند و از تهران آمده اند ولی باید توجه داشت که آنها در حال حاضر در ورامین هستند و وظیفه مسئولان این شهرستان است که پیگیر امور آنها باشند.
ضمن اینکه دلیل آمدن آنها به ورامین، ارزانتر بودن مسکن و ... در این شهرستان بوده که نسبت به قیمتها در پایتخت، قابل توجیه است.
مادر و پسر آواره ساکن در بوستان مسافر، اگر چه سرمای سخت زمستان و هوای معتدل بهاری را پشت سر گذاشته اند ولی بعید است طاقت گرمای سخت تابستان را داشته باشند.
علاوه بر این، احتمال ابتلای این مادر و پسر به انواع بیماریهای واگیردار و همچنین لزوم رسیدگی به اوضاع نظافتی و خورد و خوراک آنان، همت و یاری مسئولان، اعم از شهرداری و شورای شهر، فرمانداری، نماینده شهرستان در مجلس و مسئولان بهزیستی را می طلبد.
عدم امنیت کافی برای این مادر 61 ساله و پسر 35 ساله نیز از مواردی است که باید با توجه به بیماری افسردگی پسر جوان، رسیدگی شود و مورد توجه ویژه مسئولان باشد.
مشکلات عدیده ای که به واسطه عدم وسع مالی این مادر و پسر و عدم وجود امکانات رفاهی برای آنها وجود دارد، یاری هر چه سریعتر مسئولان و مردم خیّر و نیکوکار شهرستان ورامین را می طلبد.
امروزه اگه فقط یک سالن کوچک راه بندازه با 1000 مرغ تخم گذار در امد روزانه اش می شود 1000 ضرب در 200 تومان که برابر 200000 و در امد ماهیانه اش می شود 6 میلیون تومان
زندگی، خیییییییییییییییییلی نامردی، خیلی
کاش یه مشکن مهرم به این بدبختا و اونایی که مثل این دو تا جهانی نشدن می دادن..
اگر این گزارش در بحبوهه انتخابات مجلس منتشر میشد قطعا کمکهای بسیاری از طرف تمام کاندیداهای تهران و ورامین صورت میگرفت!
البته هنوز دیر نشده و نمایندگان تهران و ورامین میتوانند تنها 1% از بودجه اختصاص یافته 450 میلیون تومان جهت تجهیز دفتر نمایندگان را به این امر خداپسندانه اختصاص دهند و در دوره بعدی انتخابات, انشاءاله مردم جبران خواهند کرد.
شعور داده باید هرکسی به فکر فردای خود هم باشدخدا شاهد و گواه است که اگر به فکر فردای خود نباشیم کسی پاسخ گو نیست . این خانم می گوید معلم بوده باز خرید کرده
پولش را چه کرده . به قولی یکی از نظر دهندگان بیخود قضاوت نکنیم آن هم عجولانه. بله مشکل همیشه هست و دست از سر هیچ کس بر نمی دارد در همه حال . از خدا می خواهیم که تا دم مرگ دین و ایمان مار ا حفظ کند.
خدمت همه کاربران/ضمن ابرازهمدردی برای همه مشاهده کنندگان این اتفاق ودعا برای سروسامان گرفتن این مادروفرزند
میخواستم عرض کنم،این احساسات وعواطف گرمی که نسبت به همنوع ابراز میشود خیلی قابل تقدیر است اماهرمصیبت سمائی وارضی که برای یک بنده خدارخ میدهد،مسؤلیتش بامسؤلین این مملکت است؟شهرداری ورامین همینکه اجازه داده اند آنهادرآلاچیقی اسکان داشته باشند،یک همکاری ویاری است.
فرض کنیم فردا اگریک مسؤل دولتی آمدبرای اینها خانه ووسائل اولیه زندگی رافراهم کرد،تضمینی هست که مردم دیگری که که خواسته وناخواسته گرفتار مشکلات مسکن وآذوقه هستند ویابیماریهای صعب العلاج هستندبه پارکها هجوم نیاورند!؟همان اتفاقی که دراول انقلاب دربعضی ازشهرها افتاد!
شکوفایی اقتصادی ریشه کن تمامی مشکلات است اصلی ترین مسئول شکوفایی اقتصادی دولت و حکومت است تا تولید افزایش ، بیکاری کاهش و رفاه اجتماعی افزایش یابد ... به نظر شما مقصر اصلی کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ای مسئولان کشور به فکر مردم باشید .
ضمنا مسئولان فعلا سرگرم هستند،لطفا ازشون انتظار نداشته باشید.
اصلا نمی تونم تصور کنم تو ذهن این پسر 35 ساله چی می گذره، حتما هر روز زندگی از 1000 بار مردن براش سخت تره.
خدایا خودت کمکشون کن...
ای کاش کنار این خبر شماره حسابی ( یا نحوه کمک رسانی دیگری ) را اعلام میکردین تا همه کمک کنیم . شاید یک نفر نتونه از پس این کار بر بیاد اما اگه 1 درصد مردم هم کمک کنن خیلی پول جمع میشه . تو رو خدا در این زمینه ها نحوه کمک رسانی رو هم اعلام کنین .
مقصر اصلی مادر این پسر است زیرا نوشته شده مشکل روانی ما حصل طلاق است که فرزند از این طلاق زجر می کشد و این مادرش است که نتوانست با شوهرش توافق داشته باشد و موجب این بلا شده است که باید محاکمه گردد. البته این نمونه است بلکه اکثر زنان همینطورند و با ایجاد مشکلات بفکر طلاق هستند تا شاید شوهری مفیدتر پیدا کنند و خوشبختانه در این تصور شکست می خورند.
ضمنا با عرض پوزش بسیار، شما سعی کن قاضی نشی برادر که همه مردمو بیچاره میکنی