صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۱۱۶۳۶
در سال گذشته حوادث لیبی قیمت نفت را به 127دلار افزایش داد که برای متوقف کردن بهبود نوپای اقتصاد آمریکا کافی بود. حالا با نفت بالای 120 دلار به ازای هر بشکه و افزایش تنش‌ها با ایران، این نگرانی‌ها دوباره شکل جدیدی به خود گرفته‌اند.
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۲ - ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۱

روش‌های مناسب و نامناسب برای مقابله با افزایش قیمت نفت کدامند؟
اشاره: در سال گذشته حوادث لیبی قیمت نفت را به 127دلار افزایش داد که برای متوقف کردن بهبود نوپای اقتصاد آمریکا کافی بود. حالا با نفت بالای 120 دلار به ازای هر بشکه و افزایش تنش‌ها با ایران، این نگرانی‌ها دوباره شکل جدیدی به خود گرفته‌اند.

از طرف دیگر بنا به اعتقاد تحلیل‌گر نشریه «اکونومیست»، اگرچه اقتصاد آمریکا بیشتر بر خدمات متمرکز بوده و کمتر به صنعت اتکا داشته و در نتیجه قابلیت تحمل قیمت‌های بالاتر انرژی را نسبت به اروپايیان دارد، اما شرایط خاص حاکم بر سیاست‌های آمریکا در سال انتخابات، دولت را مجبور می‌کند که در صورت افزایش محسوس قیمت نفت خام، در برابر آن عکس‌العمل سریع نشان دهد؛ عکس‌العمل‌هایی که ممکن است به دلیل شتاب‌زدگی ناشی از نزدیکی انتخابات، سیاست‌هایی کاملا مخرب باشند و به اقتصاد آمریکا لطمه بزنند.

اما با وجود یک آمریکای درگیر رقابت‌های انتخاباتی و یک اروپای درگیر بحران اقتصادی، ریسک بالای اتخاذ سیاست‌های نسنجیده در برابر افزایش قیمت نفت افزایش می‌یابد و این پرسش را به طور جدی مطرح می‌کند که آیا یک شوک نفتی، دیگر بار اقتصاد جهانی را مختل خواهد نمود؟

برای دومین بار در عرض چهار سال اخیر، امواج قیمت‌های نفت، اقتصاد جهانی را شدیدا تحت تاثیر قرار داده است. اقتصاد جهانی در سال 2008، حتی قبل از نابوديش توسط بحران مالی، با افزایش هزینه هر بشکه نفت خام برنت به 147دلار، رشد بسیار کمی داشت. در سال گذشته اختلالات عرضه به دلیل حوادث لیبی، قیمت نفت را به 127 دلار افزایش داد که برای متوقف کردن بهبود نوپای اقتصاد آمریکا کافی بود. حالا با نفت بالای 120 دلار به ازای هر بشکه و افزایش تنش‌ها با ایران، این نگرانی‌ها دوباره شکل جدیدی به خود گرفته‌اند. آیا یک شوک نفتی، دیگر بار اقتصاد جهانی را مختل خواهد نمود؟

در حال حاضر پاسخ این سوال منفی است. اگرچه قیمت نفت خام به حالت مشکل‌ساز گذشته بازگشته، اما واقعیت این است که اقتصاد جهانی به مقدار کمتری از سطح قیمت نفت و بیشتر از نرخ سرعت افزایش آن تاثیر می‌پذیرد. و تاکنون این سرعت افزایش قیمت، بسیار معتدل بوده است. هم‌اکنون هزینه یک بشکه نفت خام 15 درصد بیش از قیمت آن در اول سال 2012 است. در مقام مقایسه، در اولین فصل سال 2011، قیمت نفت در حدود 35 درصد افزایش یافته بود.



به طور کلی نمی‌توان همه این افزایش را نتیجه مشکلات واقعی یا ذهنی عرضه دانست. در حقیقت اختلالات تولیدی، قیمت‌ها را تحت تاثیر قرار داده‌‌اند. میزان تولید کشورهای غنی از ذخایر نفتی در پایین‌ترین حد پنج سال اخیر قرار دارند. و عربستان سعودی تنها کشور عضو اوپک دارای ذخایر قابل توجه اضافی، در حدود رکورد قبلی تولید می‌کند، اما بخشی از افزایش اخیر تقاضامحور بوده است. به نظر می‌رسد که اقتصاد جهان کمتر از زمان اوایل سال شکننده باشد زیرا که احتمال فاجعه قریب‌الوقوع اتحادیه اروپا کاهش یافته و اقتصاد آمریکا اندکی سر و سامان یافته است. نوعی خوش‌بینی در مورد اقتصاد جهانی که منجر به افزایش قیمت‌های سهام شده است، قیمت نفت را نیز به شکل شناور نگه داشته است.

با این حال این امر نمی‌تواند خبر چندان خوشایندی برای اقتصاد آمریکا باشد. یک خطر و نگرانی درباره عرضه نفت، زمانی اتفاق می‌افتد که روابط با ایران به سمتی پیش رود که ایران برای بستن تنگه هرمز اقدام كند. حتی اگر نیروی دریایی آمریکا اطمینان دهد که این اقدام چندان دوام نیابد، چنین اختلالی تاثیرات بسیار بزرگی در بر خواهد داشت. به یاد داریم که قیمت نفت در مراحل اولیه جنگ اول خلیج فارس به میزان 80 درصد افزایش یافت. یک قیمت نفت 200 دلاری دلیل دیگری برای آمریکا است که اسرائیل را برای عدم حمله به ایران متقاعد کند.

دومین ریسک و خطر این است که سیاست‌گذاران اقتصادی حتی به قیمت‌های نسبتا متعادل نیز واکنش بیش از حد نشان می‌دهند. بانک مرکزی اتحادیه اروپا (ECB) درباره تاثیرات تورمی نفت‌گران، نگرانی زیادتری نسبت به بانک‌های مرکزی سایر نقاط جهان دارد، حداقل نه به اندازه دستمزدهای زیادی که به صورت خودکار به تورم مي‌انجامد.

اقدام سال گذشته آنان در افزایش فریبنده نرخ‌های بهره در پاسخ به افزایش قیمت نفت به سختی به بهبود رکود اقتصادی آنان کمک نمود. بنابراین با وجود کاهش تولید در منطقه یورو، بانک مرکزی اتحادیه اروپا امکان ندارد، آن اشتباه را دوباره تکرار نماید. مساله‌ای که در زمان فعلی اتحادیه اروپا را بیشتر تهدید می‌کند این است که افزایش قیمت‌های نفت آنان را از کاهش بیشتر سیاست‌های پولی بازخواهد داشت. این یک اشتباه خواهد بود. تورم تهدید خیلی کمتری نسبت به یک رکود عمیق برای یک اقتصاد محسوب می‌شود. حداقل نه به خاطر اینکه اقتصادهای ضعیف منطقه یورو همچنین آنهایی هستند که بیشتر به واردات نفت متکی‌اند. بهترین عکس‌العمل در مقابل افزایش قیمت نفت فقط پول ارزان نیست، بلکه ریاضت مالی کمتر نیز، مورد نظر است.

افزایش قیمت نفت در بازارهای نوظهور، تهدید تورمی کمتری نسبت به سال‌های اخیر در بر خواهد داشت. زیرا اقتصاد آنها به وضع آرام خود بازگشته و همچنین قیمت‌های غذا که بخش بزرگی از شاخص تورم را در دنیای کشورهای نوظهور به خود اختصاص می‌دهد، به وضع پایدار خود رسیده است. اما نفت گران ریسک بزرگی به واردکنندگان انرژی که هنوز هم قیمت تولیدات انرژی بر آنها در مقدار ثابتی باقی مانده است، تحمیل می‌کند. هند نمونه‌ای از این کشورها است که دارای حساب جاری و کسری بزرگی بوده و به نفت سفید و دیزل یارانه می‌دهد. این کشور نباید در پاسخ به افزایش قیمت نفت، این یارانه‌ها را افزایش دهد (و البته حزب حاکم طی این اقدام در انتخابات این هفته شکست می‌خورد). بلکه دولت این کشور برای کاهش کسری مالی باید شجاعت لازم را برای کاهش یا قطع یارانه‌های انرژی و سوخت در بودجه خودش داشته باشد.

سیاست‌مدار + قیمت پمپاژ + انتخابات = فاجعه وحشتناک
اگرچه اقتصاد آمریکا بیشتر بر خدمات متمرکز بوده و کمتر به صنعت اتکا داشته و در نتیجه قابلیت تحمل قیمت‌های بالاتر انرژی را نسبت به اروپايیان دارد، اما شرایط خاص حاکم بر سیاست‌های آمریکا در سال انتخابات، دولت را مجبور به عکس‌العمل در برابر قیمت‌های بالای بنزین می‌نماید. یک عکس‌العمل اشتباه به این مساله، کاهش موقتی در مالیات بنزین در اقتصادی است که در حال حاضر هم، در مقایسه با بسیاری از اقتصادهای توسعه‌یافته دنیا، مالیات کمی بابت بنزین دریافت می‌کند (البته مطمئنا در دوره بعدی که قیمت‌ها کاهش یابند فرصتی برای افزایش دوباره مالیات بنزین خواهد بود).

ایده خطرناک‌تر دیگر، افزایش ناشیانه عرضه بنزین از طریق کاهش ذخایر استراتژیک یک کشور، مثلا آمریکا، به منظور تعدیل قیمت بنزین است. باراک اوباما در سال گذشته اقدام به این کار نمود و بدون شک اگر قیمت‌های بنزین و نفت دوباره افزایش یابند دوباره اقدام به این کار خواهد نمود. در زمانی که ریسک ایجاد اختلال عرضه بزرگی از جانب ایران وجود دارد این کار یک بی‌احتیاطی محض است. شانس اینکه از یک شوک نفتی در سال 2007 جلوگیری شود بستگی به آرام بودن آمریکا هم در داخل و هم در خارج خواهد داشت.


ارسال نظرات