رسانهای در گزارشی به انتقاد از نمایندگان مجلس بهدلیل عدم اصلاح قانون بهکارگیری افراد در مشاغل حساس پرداخته که در بخشی از آن به اصالت همسر و فرزندان شهید مصطفی چمران اشاره کرده است.
به هرحال فکر میکنم نزدیک یک ساعت نزد آقای صدر بودم و برایم جالب بود که ایشان پشت میز ننشستند. از قلم من خیلی تعریف کردند. گفتند من مقالات شما را خواندهام. چه قدر زیباست، من افتخار میکنم که شیعه چنین کسانی دارد. اینکه چقدر خوب درباره ولایت و امام حسین (ع) نوشتهاید. ما به شما احتیاج داریم. ما با شما قرارداد میبندیم...
دختر نازپرورده خاندان معروف «جابر» در لبنان بود، اما برخلاف دختران هم سن و سالش دنبال نور میگشت. نوری که آن را در تجملاتِ دنیایی که پدرش برایشان ساخته بود نمیدید و تشنهی درکش بود. پدر غاده، تاجر مرورارید بود؛ از آفریقا تا ژاپن و از آنجا تا هر کجای دنیا.
دکتر چمران در هشت سال مدیریت خود در این مرکز، برای دانشآموزان نه یک مدیر یا فرمانده، بلکه پدر و همراهی دلسوز بود و در شدیدترین و خطرناکترین وضعیت امنیتی نیز شاگردان او علاقهای به ترک مدرسه نداشتند.
یادواره شهید مصطفی چمران و شهدای جنگهای نامنظم، عصر سهشنبه ۳۰ خردادماه ۱۴۰۲ با حضور علیرضا زاکانی شهردار تهران، مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران و جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و شورای شهر تهران در مرکز همایشهای برج میلاد برگزار شد.
چمران با بیان اینکه نمیتوان این سیستم گسترده را به صورت یکجا راه انداخت بلکه بصورت تدریجی باید این کار را انجام داد، گفت: دوستان ما راههای نفوذ را پیدا کردند.
داستان دو نفر
رییس شورای شهر چه کرد؟ دستور داد صورت مساله پاک شود. یعنی به قول خودشان بساط اتوبوسخوابی برچیده شود. مساله از طریق پاک کردن صورت مساله حل شد؟! حتی از یک اظهار همدردی و ناراحتی خشک و خالی نیز دریغ کردند.
میرحسین از اوایل دهه ۴۰ تا امروز نقاشی را نیز به عنوان یکی از علایق خود ادامه داده و نمایشگاههای مختلفی از آثار او از جمله در آکادمی هنر برلین برگزار شده است.
شهید چمران از سختیهای جنگ میگفت و از کمبود امکانات و سلاح مناسب. برای ما تعریف کرد که ۱۲۰۰ نیرویی که در خدمت ایشان بودند فقط حدود ۸۰۰ قبضه تفنگ «برنو» و «ام یک» دارند. ایشان میگفت من چند نفر آرپیجیزن آوردهام که اینها آرپیجیهای خودشان را همراه خود از لبنان آوردهاند.