«نوسفراتو»ی اگرز مثل نسخه اولیه این داستان متمرکز بر زنی جوان به نام «الن» و زندگی او و همسرش توماس هاتر در شهر کوچکی در آلمان به نام ویسبرگ است. وقتی پیشنهادی بسیار پرصرفه از سوی آقای «ناک» کارفرمای توماس هاتر به او میرسد که در آن از او خواسته میشود خانهشان را به یک «کنت» انزواطلب و مرموز به نام اورولوک بفروشد، هاتر میپذیرد و تقاضاهای چند باره الن از توماس برای صرفنظر کردن از این قضیه و ماندن در همان منزل اثری روی توماس نمیگذارد و او را از پذیرش پیشنهاد اورلوک پشیمان نمیکند.