اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدهاند که «انتخابات»، تنها عرصه سیاستورزی اصلاحطلبان نیست و اصلاحطلبان باید علاوه بر «اصلاحات دولتمحور و قدرتمحور» که این سالها به آن نظر داشتهاند، «اصلاحات جامعهمحور» را نیز مدنظر داشته و حتی تمرکز بیشتر خود را بر این راهبرد متمرکز کنند.
وضعیت اصلاحطلبی در یک بنبست نسبی است. اصلاحطلبان زمانی میتوانند حضور موثر پیدا کنند که حدی از راه و مسیر، از طرف سیستم باز باشد در غیر این صورت چه کاری میتوانند انجام دهند؟ حالا فضای سیاسی شبیه به دهه ۴۰ و نیمه دوم دهه ۵۰ شده که گروههای سیاسی از فعالیت کنار کشیدند. اما اگر مسیر اندکی هم باز باشد بهتر میتوانند حرف بزنند و فعالیت کنند که میتوان یه سالهای ۷۶ و اوایل دهه ۸۰ اشاره کرد.
محمد عطریانفر عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی گفت: داستان این است که ما دچار نوعی بیعملی سیاسی شدیم. مردم به این نتیجه رسیدهاند که جریان اصلاحات تکالیف سیاسی خود را انجام نمیدهد و همیشه دوست دارد قدرت را بدون کوچکترین دشواری و بهطور رایگان به دست بیاورد.
سید محمد حسینی، در واکنش به اظهارات اخیر برخی از اصلاحطلبان مبنی بر اینکه رئیسی باید گزارش عملکرد ۱۰۰ روزه دولت را ارائه دهد، گفت: دولت برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت برای رفع مشکلات کشور دارد.
«جبهه اصلاحات پس از شکست قاطع سیاسی و ناتوانی مطلق در آوردن مردم به پای صندوقهای رای در خرداد ۱۴۰۰، پیش از هر اقدامی از جمله موضعگیری درباره برجام یا سایر امور، باید ابتدا موجودیت خود را بازنگری و تحلیل کند.»
سیاست ائتلافی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم هم مانند انتخابات ۹۲ در ظاهر فرصتساز، ولی در باطن فرصتسوز بود. اصلاحطلبان با نیروهایی وارد مجلس شدند که رسما اصولگرا بودند و صرفا جبهه اصلاحات را نردبانی برای ورود به مجلس فرض کردند.
این نخستین نشست رییسی در قامت رییسجمهوری با اصحاب رسانههای اصلاحطلب بود. هر چند او پیش از برگزاری انتخابات نیز در نشستی مشابه با برخی از این مدیران رسانه دیدار کرد. مدیرانی که بعضا در نشست اخیر نیز حاضر بوده و برخی نیز حضور نداشتند، اما چگونگی برخورد رییسی ازسوی هر دو گروه مثبت ارزیابی شده است.
روحانی درسهایی را به اصلاحطلبان آموخت از جمله اینکه وامگیری از جریان غیروابسته به اصلاحطلب به مثابه ابزاری برای ماندن در حیات سیاسی کشور نهتنها چارهساز نیست که بنیانافکن است.
اصلاحطلبان در ائتلافهای استراتژیک خود چندان کامیاب نبودهاند و این گزاره را بسیاری از شخصیتهای اصلاحطلب تصدیق میکنند؛ اما اکنون محمود صادقی، از اعضای جبهه اصلاحات ایران، گفته است که امکان ایجاد ائتلافی جدید وجود دارد.
محمود دعایی گفت: من نسبت به آقای خاتمی اعتقاد ویژهای دارم؛ مثل عاشق یا شیفته. در ایشان ویژگیهایی را سراغ دارم که جزء آرمانهای ما هستند و جزء آرزوهایم است که همه کس داشته باشند.
احمد زیدآبادی
زیدآبادی نوشت: اگر محرک اصلی کنشِ اصلاحطلبان همچنان کسبِ سهمی از قدرتِ رسمی چه از راه جلب اعتماد نظام و چه از طریق برانگیختنِ افکارِ عمومی از راه رفتارهای تبلیغاتی و عامهپسند باشد، به گمانم سرنوشت غمانگیزی برای آنها رقم خواهد خورد.
در گفتگو با آذر منصوری مطرح شد
سخنگوی جبهه اصلاحات ایران گفت: انتخابات ۱۴۰۰ نقطهعطفی برای اصلاحطلبان بود که دیگر نمیتوان بر سر حمایت از نامزد نیابتی به جمعبندی رسید. به نظر من نتیجه انتخابات اخیر باعث میشود دیگر مجموع اصلاحطلبان مجاب به تکرار حمایت از نامزدهای غیراصلاحطلب نشوند.
«محمدعلی ابطحی» پاسخ داد
ابطحی در مورد حضور محوری خاتمی در جریان اصلاحات گفت: حسنی که جریان اصلاحطلبی دارد و در مقایسه با رقبایش شاید بینظیر است همین وجود رهبری کاریزماتیک و سنتی در بین آنهاست که مورد علاقه و پذیرش همه آنهاست حتی اگر به آن نقد داشته باشند.
مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی پس از یازده سال در نشستهای جداگانه سخنرانی کردند
سیدمحمد خاتمی، رییس دولت اصلاحات که اگرچه این سالها بهرغم پارهای از محدودیتها در برخی محافل عمومی شبیه به این حاضر شده، اما از حدود یک دهه پیش تا شامگاه پنجشنبه هفتهای که پشت سر گذاشتیم، دستکم در این سطح امکان سخنرانی نداشته است.
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: رد صلاحیت مسئلهای است که در فضای سیاسی کشور نقش مهمی ایفا میکند و راهکارش اصلاح این تفسیر موسع شورای نگهبان از سال ۷۴ از اصل ۹۹ قانون اساسی است.
کروبی گفت: از خداوند تبارک و تعالی میخواهم که همهی ارادتمندان اسلام را توفیق بدهد که بتوانند این حرکت عظیمی که امام بوجود آورد را در مسیری قرارش بدهند که انشالله ادامه پیدا کند؛ اصل نظام محفوظ بماند و انشالله عیوب و نواقصش برطرف شود.
درست است که حضور در قدرت اسباب حفاظت از اصلاحات است، اما مشخص نیست حضور در قدرت در شرایطی که جامعه اقبالی به اصلاحطلبان نشان ندهد، با چه سازوکاری میسر میشود؟
به نظر میرسد خاموشی دوران مرید و مرادی لزوما از سرِ نبودِ شخصیتهای کاریزماتیک نباشد و بیشتر ناظر به دورانی است که حرف شخص دیگر محور تصمیمگیری مردم نیست و مردم اگر با دلایل واضح قانع به مشارکت سیاسی نشوند، خواه هریک از شخصیتها و احزاب هرچه بگویند، وقعی به سخنان آنان نمینهند.
میرلوحی مطرح کرد
فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: زمانی که آقای احمدی نژاد روی کار آمد من سیزده ماه حقوق نداشتم، اما آقای یزدی بلافاصله در قوه قضاییه ۸۰ مشاور داشت و آقای رفیق دوست هم حقوقهای قابل توجهی به آنها از بنیاد پراخت میکرد.
پس از شکست سیاسی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم عارف و موسوی لاری بدون اعلام رسانهای و در اعتراض به عملکرد احزاب اصلاحطلب از ریاست و نایبرئیسی «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» (شعسا) استعفا دادند و عملاً این شورا منحل شد.