روزنامه کیهان بهانه جدیدی برای حمله به اصلاح طلبان پیدا کرد.
هشت سال دولت هاشمی، هشت سال دولت خاتمی و هشت سال دولت روحانی فرصت اصلاحی بود که در اختیار امثال حزب کارگزاران سازندگی بود، اما نتیجه چه شد؟ آنچه این روزها وضعیت موجود کشور است، حاصل اصلاحات همین افراد است.
اغلب تحلیلها و فضاسازیها در راستای تخریب تیم مذاکره کننده و سناریونویسیهایی است که درصدد است فارغ از نتیجه گفتگوها دولت سیزدهم را در جایگاه محکوم بنشاند و دیگران را به عنوان قهرمان معرفی کند.
من معتقدم اصلاحطلبان سکولار نباید به راحتی و از موضع طلبکارانه با ما برخورد کنند، همه زیر سر آنهاست، ما این بلاها را از دست شماها داریم میکشیم، حالا این آقایان دلسوز شدند و هر روز هم به دنبال حاشیهسازی برای دولت جدید هستند.
یکی از اهداف اصلاحطلبان، تضعیف ادراک عمومی مثبت نسبت به رئیسی، انحراف افکار عمومی و اساساً به حاشیه بردن عملکرد مثبت دولت سیزدهم طی یک سال گذشته است.
نمیتوان وضع موجود را که حاصل ۴۴ سال جمهوری اسلامی و نظام حکومت دینی است از ولایت فقیه جدا دانست و طبیعتا در ساختاری که در راس آن، ولی فقیه قرار دارد، بیشترین تاثیرگذاری را در راهبردهای حاکمیت و عملکرد مسوولان مربوط به مقام رهبری است و درحالی که آیتالله خامنهای دهها بار بهصراحت از کلیت عملکرد نظام دفاع کردهاند، نمیتوان به اسم مخالفت با وضع موجود تیشه بر ریشه ۴۴ ساله انقلاب زد و آن را در دست فتنهگران یا خائنان یا غربزدهها دانست.
فرمانده نیروی قدس سپاه اظهار داشت: سوم و چهارم خرداد ارتباط مستقیم به مقاومت دارد. اینکه این روزها در کنار یکدیگر قرار میگیرند تفضل الهی است تا فکر کنیم اگر بر مدار مکتب امام (ره) حرکت کردیم، آن گاه ادامه سوم خرداد چهارم خرداد است و اگر به هر دلیلی عقبگرد کردیم، میشویم دوم خردادی.
نظریهپردازان و تحلیلگران اصلاحطلب تقریباً متفقاند که در فاصله رحلت امام (ره) تا پیروزی جریان دوم خرداد، اندیشه و گفتار چپها عمدتاً در سه پایگاه «شاگردان سروش»، «مرکز مطالعات استراتژیک» و «دانشجویان مشغول به تحصیل در خارج از کشور» تولید میشد.
اصولگرایان و اصلاحطلبان به رئیسی چه گفتند؟
فعالان سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب دیشب در ضیافت افطاری آیتالله رئیسی رئیسجمهور حضور یافتند و نقطهنظرات خود را در حوزههای مختلف، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصاد سیاست خارجی منتقل کردند.
روشنفکران ارگانیک نمیتوانند صرفا با دانستن، صدای مردم شوند. دانستن به همراه حس مردم کارساز است. روشنفکران ارگانیک میتوانند «فهم رایج» مردم را به «فهم درست» تبدیل کنند.
او همچنین خبر از دیدارهای اخیر محسن هاشمیرفسنجانی با روحانی و لاریجانی داده و گفته است که بهزودی سیدحسین مرعشی نیز جلسهای را با آقای روحانی خواهد داشت و احزاب همگی دولت در سایه هستند. جلسات مشترکی را درخصوص تشکیل دولت در سایه داشتهایم و صحبتهایی شده است.
مشخص نیست منظور از اصلاحات ساختاری مدنظر اصولگرایان چیست و این اصلاحات قرار است در چه ابعادی و با چه سازوکاری انجام شود؟ و اصلا منظور باهنر از جمهوری دوم چیست؟
کسانی که خسارتهای انبوه و کلان را به ملت و نظام تحمیل کردهاند، بهجای سرافکندگی و پوزش از ملت با بهرهگیری از رسانههای اجارهای حرکت مشترکی را با خمیرمایه دروغپراکنی و اتهامزنی علیه نه فقط دولت، بلکه علیه نظام آغاز کردهاند.
آقای خاتمی هیچگاه نگفته است که رهبر اصلاحات است، اما به هر حال نقشهای کلیدی در پیروزی اصلاحطلبان داشته است.
برخی از این آقایان گویا با طالبان کورس گذاشته باشند و هر روز یک فرمان جدید میدهند؛ به کسانی که عضو کمیسیون بهداشت هستند میگوییم ما زنان امیدی به خیر این مجلس نداریم، شر نرسانید.
کرباسچی گفت: اگر احیانا اختلافنظرهایی در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب به وجود بیاید و بخواهند اشکالاتی را مطرح کنند که در گذشته هم در مورد اعضای حزب کارگزاران و هم درمورد دیگر احزاب شاهد بودیم، به مصلحت نیست و درگیری بیخودی ایجاد میشود.
گفته میشود منتشرکننده نامه محرمانه و پاسخ آن، همان فرد (سعید. آ/ از عناصر فراری مقیم فنلاند) و شبکهای است که پیش از این، فایل صوتی و محرمانه مصاحبه آقای ظریف با مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری را درز داده و منتشر کرده بود.
محمدرضا تاجیک گفت: با تغییر دولت وارد یک دوران جدیدی شدهایم؛ وارد یک نظام تازه که بر اساس آن یک اراده خاص در کشور شکل میگیرد و فضا یکدست میشود. در چنین فضایی حتی خودیهایی که ذرهای اراده از خود دارند، تحمل نمیشوند.
در کانال تلگرامی خود خبر داد
احمد زیدآبادی نوشت: ابلاغیه از طرف شعبۀ ۵ بازپرسی دادسرای اصفهان بود که طبق آن به عنوان «مطلع» باید در روز هفتم دی ماه خودم را به آنجا معرفی کنم در غیر این صورت «جلب» خواهم شد.
مرعشی گفت: نباید در نظامی که تنها سرمایهاش مردم هستند، شرایطی به وجود میآمد که مشارکت کمتر از ۴۰ درصد میشد. بسته سیاستیای که عرضه شد، با منافع ملی در تضاد است، اما ما اصلاحطلبان در برابر این سیاست باید چه میکردیم؟ آیا ما هم باید باعدم مشارکت در انتخابات با تدوینکنندگان چنین سیاستی همراهی میکردیم.