ترنج

در مورد

غلامرضا ظریفیان

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۲ مطلب

  • معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات و یکی از تحلیل‌گران مسائل دانشگاهی و فرهنگی گفت: «اتفاق تلخی برای دانشجویان رخ داده است. دانشجویی به قتل رسیده و دانشگاهیان حضور پیدا کرده و اعلام کردند که یک دانشگاه امن و نه امنیتی می‌خواهند. دانشجویان درخواست کردند در فضای امن به امور تحصیلی‌شان بپردازند. این مطالبه حق طبیعی دانشجویان است، اما همان رخداد‌هایی که مکرر رخ داده و فضای دانشگاه‌ها را از شکل طبیعی خود خارج می‌سازند، این بار هم بحران‌ساز شد. ناگهان برخی افراد بدون شناسنامه که همواره هم ناشناخته…

  • نمی‌خواهیم کار سیاسی بکنیم؛ می‌خواهیم دانشگاه را سر جای خودش برگردانیم تا گسستی که بین توسعه ملی و توسعه علمی رخ داده و حاصل این ناترازی‌های عظیم در کشور، کاهش اعتماد اجتماعی و بحران محیط زیست است، حل شود.

  • غلامرضا ظریفیان گفت: بازتاب مهاجرت میان نیروی ناراضی توانمند به مراتب خطرناک‌تر از سایر گونه‌های مهاجرت است. این نیروی ناراضی مهاجر، می‌تواند واقعیت‌های دیگری از ایران در کشور مقصد بازتاب دهد. در واقع این نیرو به دلیل توانمندی که دارد، به دلیل علم و دانشی که دارد، ضربات کوبنده‌تری بر پیکره نظام حکمرانی داخلی وارد می‌سازد.

  • غلامرضا ظریفیان گفت: برخی تصور کردند با نوعی تغییر دی‌ان‌ای دانشگاه و برخی از اساتید مسیر به سرانجام می‌رسد، اما اشتباه است. اساسا ذات دانشگاه ذات پرسشگری است و هر نیروی دیگری را هم وارد دانشگاه کنید بعد از مدتی با این ذاتیات پیوند می‌خورد.

  • غلامرضا ظریفیان گفت: اساسا گفتگو شبیه به دیگ زودپز نیست که فکر کنیم با فوریت مسئله را حل کنیم؛ بنابراین طرح گفتگو و اعتماد مردم با سپری شدن زمان زیاد نه با قید فوریت انجام خواهد شد. اگر ادامه‌دار باشد می‌تواند گسترش پیدا کرده و نتیجه بخش شود.

  • اینکه انسان در زندگی شخصی یا دوران جوانی‌اش چگونه می‌زیسته امری خصوصی است و هم به لحاظ شرعی، اخلاقی و عرفی هیچ‌کس حق ورود به ساحت شخصی افراد را ندارد.

  • یک فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: به نظرم باید همچنان تلاش کنیم از فضای اجتماعی استفاده کنیم، مصلحان را همدل کنیم (حتی مصلحان اصولگرا را) که اگر جمهوریت این نظام دچار خدشه شود، نه اصولگرایی خواهد ماند و نه اصلاح‌طلبی و باید اجماع ایجاد کنیم و تجربه امروز ما نشان داده این اجماع‌ها تأثیرگذار است.

  • سعید حجاریان: «فکر می‌کنند یک بار در ایران انقلاب فرهنگی شده، در حالی که در «دولت معجزه» هم انقلاب فرهنگی شد. هم اخراج دانشجو و اساتید بود و هم ماجرای بورسیه‌ها پیش آمد.نباید گذاشت این ماجراها فراموش شود. هر دانشگاهی به فراخور خودش از این ماجراها خبر دارد.» او در پاسخ به دانشجویانی که پلاکاردهایی مبنی بر بازگشت فتنه‌گران و تئوریسین ترور نوشته بودند، گفت: «آنهایی که علیه من شعار می‌دهند گلوله را از مخچه من درآورند تا جوابشان را بدهم.»

  • در جامعه ما «میل به موفقیت از طریق عملکرد» در حد قابل قبولی متناسب با نرم‌های جهانی است. این حاکی از ظرفیت‌های «امید اجتماعی» در ایران است. در پس گلایه‌ها و اعتراض های مردم، سوسوی امید هست اما امیدی لرزان و حیران و سرگردان. چه باید کرد تا این امید، به انرژی سازمان‌یافته درون‌زای اجتماعی برای ساختن ایران تبدیل شود. با همان راه‌حلی که در بالا ذکر شد «امید خاموش اجتماعی» می‌تواند نهادمند، مستقر و شکوفا و اثرگذار شود.

  • جنبش دانشجویی تا اواسط دهه 80 معطوف به سیاست بود اما از اواسط دهه 80 به خاطر تحولاتی که در عرصه فناوری اطلاعات و جهانی شدن رخ داد، جنبش دانشجویی از جنبش معطوف به جنبش سیاست وارد عرصه های وسیع‌تر و گسترده‌تری شد که اصطلاحا به آن جنبش اجتماعی می‌گویند.

تبلیغات