دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ همچون اعلام خطر آتشسوزی بوده که بهطور قابلملاحظهای بسیاری از مردم تلاش کردهاند تا آتشسوزی را خاموش کنند و نجات پیدا کنند.
روزنامه نیویورکتایمز با تطبیق تاریخ هشت نوامبر که در تاریخ انقلاب فرانسه معادل ١٨ برومر است، آن را همان کودتای ناپلئون بناپارت نامیده است که جمهوری را به امپراتوری تبدیل کرد و بعد با اشاره به کتابی که مارکس نوشته و جملهای که وی از هگل به عاریت گرفته آن را کمدی نامیده است. هگل نوشته بود هر رویدادی دوبار اتفاق میافتد که بار اول به شکل تراژدی و بار دوم به شکل کمدی است. قبل از هر چیز باید پرسید دلیل این روزنامه برای اینکه صرف اتفاقافتادن دو رویداد در یک روز را ماهیت یکسان آنها بدانیم تا چه اندازه واقعی است؟ من با مقاله این روزنامه شروع کردم؛ زیرا برخی از نشریات ما به جای انعکاس دیدگاههای مخالف، به صورت یکجانبه در دفاع از کلینتون مینویسند و نسخه بدلی این روزنامهها هستند.
اقتصاد، پاشنه آشیل آمریکا شد. هرچقدر ترامپ آسیبپذیریهای اقتصاد ایالاتمتحده را به موقع شناسایی کرد، هیلاری کلینتون و کمپینش در شناخت این نقاط ضعف درجا زدند. تحلیل دادههای آماری مرتبط با انتخابات آمریکا توسط «موسسه پیو» نشان میدهد که علت اصلی پیروزی میلیاردر نیویورکی آشتی طبقه کارگر سفیدپوست «یقهآبیها» با حزب جمهوریخواه بود.