آیا دموکراسی آمریکا در حال سقوط آزاد است؟
دونالد ترامپ با تبدیل قانون به ابزار انتقام، آمریکا را در مسیر اقتدارگرایی و فروپاشی دموکراسی قرار داده است. ضعف نهادها، سکوت اپوزیسیون و تسلیم نخبگان، راه را برای گسترش این روند هموار کرده است. در سیاست خارجی نیز، کارنامهای آکنده از شکست و خیانت، موقعیت جهانی آمریکا را متزلزل ساخته است. اگر مقاومت مؤثری شکل نگیرد، نهتنها آمریکا بلکه نظم جهانی قربانی جاهطلبیهای یک فرد خواهد شد. زمان ایستادگی فرا رسیده است.
آیا اعتراضات خیابانی میتواند اردوغان را به عقبنشینی وادار کند؟
بازداشت اکرم اماماوغلو، شهردار استانبول و رقیب اصلی اردوغان، موجی از اعتراضات بیسابقه را در ترکیه بهراه انداخته و اپوزیسیون را به شکلی کمسابقه متحد کرده است. در حالیکه دولت با سرکوب، سانسور و اقدامات قضایی تلاش میکند صدای مخالفان را خاموش کند، دانشجویان و احزاب اپوزیسیون همچنان مقاومت میکنند. اگرچه مسیر دشوار است، اما اعتراضات اخیر بارقه امیدی برای احیای دموکراسی در ترکیه بهشمار میرود.
اماماوغلو و اردوغان؛ نبردی بر سر آینده نظم سیاسی ترکیه؛
«اکرم اماماوغلو»، شهردار محبوب استانبول با مجموعهای از اتهامات سیاسیسازیشده نظیر فساد و توهین به مقامات مواجه است؛ اتهاماتی که بسیاری آن را تلاشی برای حذف رقیب اصلی رجب طیب اردوغان در انتخابات آینده میدانند. لغو مدرک دانشگاهی او و صدور احکام قضایی بحثبرانگیز، در چارچوب سیستمی صورت میگیرد که پس از کودتای نافرجام ۲۰۱۶ تحت نفوذ کامل اردوغان درآمده است.
ترکیه در سراشیبی اقتدارگرایی؛
در این شرایط، حزب جمهوریخواه خلق تصمیم گرفت کنگره خود را در تاریخ ۲۳ مارس برگزار کند. این حزب از مردم سراسر ترکیه و نه فقط اعضای حزب دعوت کرد تا در این کنگره شرکت کنند و اکرم اماماوغلو را بهعنوان نامزد خود معرفی کنند. در میان موج اعتراضات، «اوزگور اوزل»، رهبر حزب جمهوریخواه خلق گفت: «ما با چیزی جز یک کودتای مدنی روبهرو نیستیم.»
فاصله گرفتن آمریکا از دموکراسیهای غربی؛
دونالد ترامپ با تغییر رویکرد سنتی سیاست خارجی آمریکا، تعهد به ناتو را زیر سؤال برده، کمکهای نظامی به اوکراین را قطع کرده و در سطح جهانی، از مواضع دموکراسی های لیبرال فاصله گرفته است. سیاستهای او که با تمجید از رهبران مستبد همراه است، تقویت اقتدارگرایی در داخل و خارج از آمریکا را دنبال میکند. این رویکرد نهتنها نظم جهانی را متزلزل میکند، بلکه تنشها و رقابت میان رژیمهای دموکراتیک و استبدادی را تشدید کرده است.
سیاست خارجی ترامپ زیر ذرهبین؛
سیاست خارجی دونالد ترامپ تحت تأثیر منطق رئالیسم خام قرار دارد که در آن قدرت و منافع ملی بر اصول اخلاقی اولویت دارد. ترامپ بهجای ترویج دموکراسی ، به تسلط بر قدرتهای ضعیفتر و حفظ موقعیت آمریکا تمرکز دارد. این رویکرد بهویژه در مسائل اوکراین و تهدیدات اقتصادی و نظامیاش مشهود است.
شکاف در قلب ترامپیسم؛
حمایت از ترامپ، که در ابتدا با شعارهای ضدنخبگانی شروع شد، حالا به دست گروههای نخبه و ثروتمند آمریکا هدایت میشود؛ از جمهوریخواهان محافظهکار گرفته تا ملیگرایان اقتصادی و جناح راست فناوری. این گروهها، با وجود اختلافهای عمیق بهخاطر منافع مشترک کنار هم ایستادهاند. با این حال، تضاد منافع و تفاوتهای ایدئولوژیک میان آنها، خطر فروپاشی این ائتلاف را بیشتر کرده است. در این میان، همان طبقه کارگر کمتحصیل که زمانی موتور اصلی حمایت از ترامپ بود، همچنان بیشترین آسیب را تحمل میکند.
تکنو-لیبرترینیسم در برابر بوروکراسی سنتی آمریکا؛
ایلان ماسک و دونالد ترامپ با بهرهگیری از قدرتهای اجرایی و فناوری، ساختار دولت آمریکا را دستخوش تحولات بیسابقهای کردهاند. از تغییر نام نهادهای دولتی و افشاگری درباره ناکارآمدیها تا ترویج روایتهای سیاسی در شبکههای اجتماعی، این تحولات همراه با چالشهای قانونی و اجتماعی بسیاری بودهاند. در نتیجه، ساختار بوروکراتیک فدرال، با اتهامات گسترده به فساد و اسراف مالی، دچار تغییرات چشمگیری شده است.
امیرحسین بانکی پور:
بانکی پور: حکومت اقلیتی که بخواهد بر اساس ترس حاکم شود، موقتی هست ولی ادامه دار نیست!
اقتدارگرایی نوین
دموکراسی آمریکا در برابر تهدیدات اقتدارگرایانه ترامپ با چالشهای جدی مواجه است. تلاش او برای تصاحب نهادهای قضایی، سرکوب رسانهها، تغییر قوانین انتخاباتی و اجرای برنامههای اقتدارگرایانه مانند اخراج مهاجران، دموکراسی را به سمت نظامی غیرلیبرال سوق میدهد. با وجود شکافهای عمیق اجتماعی و کاهش اعتماد عمومی به دموکراسی ، مقاومت نهادهای لیبرال و بسیج مردم میتواند آینده این نظام را تعیین کند.
بحران گرامشیایی: وقتی نظم جهانی در دو راهی فروپاشی و تحول قرار میگیرد
جهان در دوران گذار با فروپاشی نظم کهن و ناتوانی در شکلگیری نظمی نوین مواجه است. سیاست «اول آمریکا»ی ترامپ، با معاملهگرایی و یکجانبهگرایی، میتواند به انزوای استراتژیک آمریکا منجر شود. از چالش با چین و تایوان تا مدیریت جنگ اوکراین و آشفتگی خاورمیانه، ترامپ باید میان کاهش تعهدات و حفظ رهبری جهانی توازن برقرار کند وگرنه اعتماد متحدان و ثبات جهانی آسیب خواهد دید.
بحران اعتماد به دموکراسی یا بازسازی آن؟
در سال ۲۰۲۴، افزایش مشارکت مردمی در انتخابات و بحرانهای جهانی، از تورم تا درگیریهای منطقهای، نشاندهنده نارضایتی عمومی از وضعیت موجود بود. دموکراسی همچنان انعطافپذیری خود را نشان داد، اما خاورمیانه و اوکراین تحولات پیچیدهای را تجربه کردند. سیاستهای آمریکا در قبال روسیه، چین و گروههایی، چون بریکس نشاندهنده چالشهای نظم جهانی تحت سلطه دلار و جستجوی راهحلهای جایگزین توسط کشورهای نوظهور است.
یون سوک یول زیر تیغ استیضاح
بحران اخیر ناشی از اعلام ناگهانی حکومت نظامی توسط یون سوک یول، رئیسجمهور کره جنوبی، آشکارکننده چالشهای عمیق سیاسی و اجتماعی این کشور بود. این اقدام که با واکنش سریع و گسترده مردم، سیاستمداران و نهادهای قانونی مواجه شد، نه تنها اختلافات حزبی و شکنندگی وضعیت سیاسی داخلی را برجسته کرد، بلکه اعتبار بینالمللی کره جنوبی را نیز تحت تأثیر قرار داد.
محمد جواد لاریجانی، مدیر پژوهشگاه دانشهای بنیادی در گفتگو ویژه خبری: در کل منطقه غرب آسیا هیچ دموکراسی به این قوت ایران وجود ندارد. ژست تعاملی ایران مثبت است. اگر مقصود اروپاییها این است که ایران باید سیاستهای سازنده خود را در منطقه رها کند، انتظار بی خودی داشتند. دید مثبتی از رفتار اروپا ندارم به خصوص بعد از همراهی آنها با رژیم صهیونیستی.
جهان در آستانه نظم نوین
انتخاب مجدد دونالد ترامپ و رویکرد او در سیاست خارجی، به ویژه گرایش به ملیگرایی و فاصلهگیری از تعهدات جهانی، میتواند پایههای نظم بینالمللی به رهبری آمریکا را بهطور جدی تضعیف کند. این تغییر رویکرد، با تمرکز بر مسائل داخلی به بهای نادیده گرفتن منافع متحدان، نه تنها احتمال بروز درگیریهای منطقهای و بیثباتی در نقاط حساس جهان را افزایش میدهد، بلکه زمینهساز فرصتهایی برای کشورهایی مانند چین و روسیه است تا نقش رهبری جهانی را بر عهده بگیرند.
نامزد انتخابات ریاستجمهوری از تفاوت دموکراسی غربی و مردمسالاری دینی در مذاکرات دیپلماتیک، سخن گفت.
سرپرست وزارت امور خارجه، گفت: تاکنون، روند خوبی را در برگزاری انتخابات در خارج از کشور شاهد بودهایم و انشاءالله این روند تا انتها ادامه خواهد داشت.
قطبی شدن و بنبست سیاسی چالش بزرگ بعدی است. دموکراسی ها برای عملکرد موثر، نیازمند مدارا و تعامل هستند. با این حال، در بسیاری کشورها، اختلافات سیاسی چنان ریشه دوانده است که برای رهبران گروهها و احزاب دشوار است که نقاط مشترکی پیدا کنند.
پژوهشها حاکی از آن است که نوع جریانات سیاسی بر مسیر بازارهای مالی اثرگذار است. سوال کلیدی این است که کدام جریان سیاسی برای بازارهای مالی مطلوب است؛ سیاستهای قابل پیشبینی دیکتاتوریها یا تطبیق بهتر دموکراسی ها با شرایط اقتصادی؟
وجود اپوزیسیون برای جمهوری اسلامی ایران نکته عجیب و ناآشنایی نیست؛ ۴۴ سال است که اپوزیسیون با هدف براندازی جمهوری اسلامی وجود داشته است.