دختر جوانی که نجات پیدا کرده بود به مأموران گفت: در بزرگراه رانندگی میکردم که موتورسواری به کنار خودروام آمد و گفت عقب ماشینم آتش گرفته من هم از ترس کنار بزرگراه ایستادم و بهسرعت پیاده شدم. در حالی که میخواستم عقب ماشینم را ببینم او به من گفت ممکن است ماشینت منفجر شود و از من خواست تا برای نجات جانم به فضای سبز حاشیه بزرگراه بروم به محض اینکه به فضای سبز رفتم به من حمله کرد و متوجه شدم او دروغ گفته و یک آزارگر است. یک لحظه جیغ و داد کردم و دو رهگذر به دادم رسیدند و او را دستگیر کردند.