یک زن که با همسر خود مشکل داشت او را با با یک لیوان سم به قتل رساند.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۵۵۷۵ مطلب
یک زن که با همسر خود مشکل داشت او را با با یک لیوان سم به قتل رساند.
روانپزشک و مدرس روانپزشکی جنایی، گفت: علم روانپزشکی، هنوز نمیتواند ارتکاب قتل سریالی را یک آسیب روانی یا اختلال شخصیتی بداند، بنابراین، نمیتوان گفت که قاتلان سریالی، بیمارانی هستند که درمان پذیر و قابل بهبود و شایسته بازگشت به جامعهاند.
مردی که مدعی شد که همسرش گمشده، گفت که چند ساعت پس از گمشدن او، عکس جسدی برای او ارسال شده و حدس میزند که جسد خانمش است.
پس از بازداشت زن جوان وی گفت: شوهرم من و دخترم را خیلی اذیت میکرد تا اینکه من با مردی به نام مهیار آشنا شدم و با طرح نقشهای که با دخترم ناهید کشیده بودیم به شوهرم قرص دادیم و وقتی خوابش برد مهیار به خانه آمد و او را داخل خودرواش انداخت و برد و دیگر خبری ازاو نداریم.
مردی که متهم به کشتن دختر ۹سالهاش است به سه سال زندان محکوم شد و همسر چهارم او بار دیگر به اتهام دست داشتن در این جنایت محاکمه میشود.
متهم دریکی از جلسات بازپرسی گفت: شب تا صبح خود خوری میکردم تا این که «ع» با من تماس گرفت و با توهین زشت گفت: نزد پدر زنم و پلیس رفتی چه ... کردی؟ من هم که از این رفتارها عصبانی شده بودم با چاقوی ضامن دار سوار خودروی پدرم شدم و به منزل آنها رفتم. وقتی ضامن دار را به قفسه سینه اش زدم، نمیدانم چاقو را کجا انداختم!
شهرام به جایگاه رفت و با پذیرش اتهامش عنوان کرد: باور کنید من نه مقتول را میشناختم و نه خصومتی با او داشتم. حتی نمیدانستم برای چه باید او را بکشم فقط بهمن به من گفت پیرمردی که در اینجا ساکن است هر روز زیر درخت زیتون ماشینش را پارک میکند تا ورزش کند هرجا احساس کردی شرایط شلیک کردن را داری او را بزن و من هم به خاطر ۲۰۰ میلیون تومان پولی که قرار بود بگیرم این کار را کردم.
مادر مهیار به نام سمیرا تحت بازجویی قرار گرفت و در توضیح ماجرا گفت: چند سالی است که با همسرم اختلاف داشتم تا اینکه با مردی به نام بهروز آشنا شدم و یک روز با حالت قهر بچهام را برداشتم و به خانه بهروز رفتم تا با او زندگی کنم. اما بهروز از همان روزهای اول پسرم را کتک میزد و آزار میداد تا جایی که آخرین بار آنقدر کتکش زد که جانش را گرفت.
متهم گفت: اصلاً نمیخواستم کسی را بکشم. فکرش را هم نمیکردم که امیر مرده باشد. با خودم گفتم یک ضربه چاقو خورده و چند روز در بیمارستان بستری و بعد هم مرخص میشود.