باند گروگانگیران مخوف که در پرونده ربودن یک مرد کارخانهدار دستگیر شدهاند، تاکنون به جرائم زیادی از ربودن کودکان تا قتل اعتراف کردهاند.
۵۰ سال پیش مرد جوانی به خاطر نرقصیدن در عروسی جانش را از دست داد.
مردی که به خاطر پسرش با نگهبان ساختمان درگیر شده بود، در یک نزاع جمعی باعث قتل یک نفر از حاضران دعوا شد.
با اعترافات متهمان و افراد مرتبط با این پرونده جنایی مشخص شد که روز حادثه بیست ویکم دی سال گذشته ۴جوان راننده ۲۶ساله یک دستگاه پراید را به خدمت میگیرند که در یکی از تاکسیهای اینترنتی مشغول فعالیت بود. آنها ابتدا به سمت قلعه خیابان در شهرک شهید باهنر میروند و پس از خرید مقداری مشروبات الکلی به محل زندگی خود در منطقه ایثارگران باز میگردند.
شانزدهم دیماه پارسال گزارش قتل مردی میانسال در خانهاش واقع در شرق تهران به تیم جنایی اعلام شد. او یک برجساز بود که بر اثر خفگی به قتل رسیده بود.
«ماموران پس از بررسی و تحقیقات لازم در کمتر از دو ساعت هویت دو متهم به قتل را شناسایی و پس از هماهنگیهای قضایی، دستگیر کرده و برای تکمیل تحقیقات به مقر انتظامی منتقل کردند.»
فرمانده انتظامی شهرستان بهشهر از تیراندازی منجر به قتل و دستگیری قاتل جوان ۲۹ ساله تنها لحظاتی پس از ارتکاب به جرم خبر داد.
دو سال قبل بهدنبال تماس مردی با مرکز فوریتهای پلیسی مبنی بر اینکه از خانه همسایهاش صدای مشاجره و درگیری میآید، مأموران کلانتری به خانهای در غرب تهران رفته، اما دریافتند مرد جوان همسرش را با چاقو کشته است. بلافاصله جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و شوهر مقتول در محل جنایت بازداشت شد.
پسری که مدعی است برای جلوگیری از تعرض جنسی دوستش او را کشته است، با تایید حکم قصاص از سوی دیوان عالی کشور به مرگ نزدیک شد.
مرد جوانی که در اقدامی هولناک برادر خود را با سلاح ساچمهای در جنوب تهران به قتل رسانده بود، خیلی زود توسط پلیس دستگیر شد.
«به عنوان مسافر سوار بر خودروی مقتول شده و در میانه راه با تهدید چاقو قصد سرقت خودرواش را داشتیم. اما او مقاومت کرد و ما نیز با چاقو او را به قتل رساندیم. جسد مقتول را داخل چاهی در حوالی ورامین انداخته و قصد داشتیم خودرو را اوراق کنیم و بفروشیم که دستگیر شدیم. با اعتراف متهمان، مأموران تیم جنایی به محل چاه رفتند و جسد معلم جوان را دست و پا بسته از چاه بیرون کشیدند.»
مرگ پسر جوان روی تخت بیمارستان در حالی که چندین ضربه چاقو روی پیکرش دیده میشد، پای پلیس جنایی را به ماجرا باز کرد.
شانزدهم دی ماه پارسال گزارش قتل مردی میانسال در خانه اش واقع در شرق تهران به تیم جنایی پایتخت اعلام شد. بررسیها حکایت از این داشت که مرد میانسال بر اثر خفگی به قتل رسیده است.
۳ گروه ویژه از کارآگاهان به سرپرستی سروان اسماعیل عظیمی مقدم عملیات دستگیری را آغاز کردند و در نهایت خودروی متهم را در خیابان خیام مشهد به محاصره درآوردند و او را دوم آذر جاری به دام انداختند.
با دستور قاضی محسن اختیاری از شعبه اول دادسرای امور جنایی، جسد مقتول برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد و متهم نیز برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
«تصمیم گرفتیم گل یا پوچ بازی کنیم. در ابتدا همهچیز شبیه به تفریح و شوخی بود، اما کمکم بازی جدی شد. اصلا نمیدانم چه شد که میان من و آرش بر سر بازی درگیری پیش آمد؛ دعوا بر سرهیچ و پوچ. من، اما نتوانستم خشم خود را کنترل کنم. آنقدر عصبانی بودم که شیشه قلیان را شکستم و چند ضربه به سر آرش زدم.»
«در پی کشف جسد نیمه سوخته فردی در کنار جاده یکی از روستاهای بخش پایین طالقان، بررسی موضوع بلافاصله در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان قرار گرفت. این جسد متعلق به مردی حدودا ۵۵ ساله میباشد که چندی قبل فقدانی وی اعلام شده بود.»
ردزنیهای پلیسی حکایت از آن داشت که داماد ۳۱ ساله پس از این جنایت از تهران خارج شده بنابراین کارآگاهان آموزشهای لازم را به خانواده مرد فراری دادند. تا اینکه مشخص شد وی با خانوادهاش تماس گرفته و از سوی آنها مجاب شده تا خودش را به پلیس معرفی کند. بدین ترتیب او که در حال سفر به یکی از شهرهای مرکزی کشور بود، به تهران بازگشت و تسلیم پلیس شد.
در جلسه دادگاه که پشت درهای بسته برگزار شد، شاکی خواستار اعدام متهم شد. سپس متهم به جایگاه رفت و ادعای تازهای مطرح کرد و گفت: من متأهلم و فرزندی هم دارم. آن روز شاکی با میل خودش سوار ماشینم شد و سر صحبت را باز کرد. قبول دارم قبلاً با او رابطه دوستانه نداشتم، اما رابطه دوستانه ما در ماشین شکل گرفت و من با میل خودش با او وارد رابطه شدم. به همین خاطر اتهام تجاوز به عنف را قبول ندارم. در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
«حسن-ش» متهم پرونده جنایی که با دستورهای ویژه قاضی دکتر صادق صفری تحت تعقیب کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفته بود بالاخره بعد از ۲ماه فرار خود را تسلیم قانون کرد و در حالی که مقابل میز عدالت ایستاده بود به سوالات تخصصی قاضی ویژه قتل عمد مشهد پاسخ داد.