نیامدن مردم تلنگری برای حاکمیت نمیشود.
مباحثه چالشی با سکینه ساداتپاد، دستیار پیگیری حقوق و آزادیهای مدنی
حرف این است که یک راهی باز شود که مردم به حقوقشان برسند، یک ثبات اقتصادی ایجاد شود...، ولی هیچکس حرکت نمیکند و وقتی حرکتی نمیشود یا اتفاق نمیافتد، شما به مجرد اینکه از ادبیات اصلاحطلبانه و مسالمتآمیز حمایت میکنید، خب متهم میشوید که تو هم رفتی دنبال تثبیت این نظام و تو هم داری از استمرار نظام حمایت میکنی و... یعنی حتی کار را برای ماها هم در این وضعیت دشوار کردند.
تقی آزاد ارمکی از بازیگران اصلی در آوردگاههای سیاسی میگوید
مردم و طبقه متوسط طی دهههای اخیر بارها پالس ارسال کردهاند که جامعه به وضع خطرناکی رسیده است. طبقه متوسط هنوز هم معتقد است که باید از مسیر رفتارهای مدنی حرکت و از رفتارهای رادیکال و انقلابی دوری کند. طبقه متوسط، چون قبلا مسیر انقلاب را یک بار طی کرده، دیگر به راحتی به آن تن نمیدهد. در ایران یک لایه از طبقه متوسط اقتصادی و یک لایه فرهنگی و اجتماعی است. طبقه متوسط احساس میکند دهههاست در حال هزینه دادن و مشارکت کردن است، اما دستاوردی کسب نکرده است.
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: وجود عناصر تندرو که گاهی خود را کاتولیکتر از پاپ میدانند و حتی خود را از خداوند باریتعالی هم در ارتباط با مسائل الهی و دینی محقتر و آگاهتر میدانند، مهمترین دلیل تحقق نیافتن حکمرانی خوب در این عرصه است. این عناصر در هر برههای دست به اقداماتی میزنند که جامعه را تحریک میکند و با تحریک مردم، حکمرانی را با چالش روبهرو میکنند
ابراهیم اصغرزاده گفت: نمیشود که همه تقصیرها را فقط به گردن دولت در سایه انداخت. اصلاحطلبان محافظهکار تشخیص نمیدادند که سهم بزرگتر این بنبست محصول امتناع و مقاومت جریان مقابل در برابر هرگونه اصلاحی است؛ و تشخیص نمیدادند که اصلاح ناقص بدتر از بیاصلاحی است.
کیومرث اشتریان مطرح کرد
اگر جامعه را تشنه اندیشهورزی و کنشگری کردید، آماده باشید که توده به هر سرابی دل ببندد و به هر سرایی پای نهد. در این روزهای دامنگستری رسانههای اجتماعی همین حکایت است که تکرار میشود.
یادداشت محمود سریعالقلم
استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی گفت: مادامی که ایرانیها برای یک دیگر جا باز نکنند، با فکرهای گوناگون، طبیعی برخورد نکنند و اِلیت نسازند، هم چنان در فراز و نشیبهای تاریخی مُعلق خواهند بود.
هاشمیطبا مطرح کرد
برای یک کشور و نظام بدترین پدیده آن است که مردم حسرت شرایط دیگر کشورها و زندگی مردم آن را در دل داشته باشند. انکار این امر و اینکه برخی مسئولان با لحن محکم بگویند «خیر چنین نیست و مردم حسرت به دیگر کشورها و مردمشان را در دل ندارند»، مسئلهای را حل نمیکند و بر مسئله میافزاید.
عباس آخوندی گفت: با چند حاکمیت و چند دولت که در آن واحد فرمان میرانند، نمیتوان به یک نتیجه متمرکز و ملموس رسید. در چنین وضعیتی این دولتها مسالهشان تثبیت وضعیت خودشان است. از اینرو، مساله ایران و توسعه ایران اساساً در دستور قرار نمیگیرد. هر دولتی، حرفهای خودش را میزند. مخصوصاً این مجلس جدید که به تنها چیزی که فکر نمیکند توسعه ایران است.
عباس عبدی
عباس عبدی نوشت: چرا از یکدستی احتمالی با آمدن آقای رییسی استقبال میکنم؟ چون در عمل ما نهتنها دو دولت داشتیم، بلکه نهادهای مکمل دولت نیز در تقابل با آن بودند. وضعیت مجلس، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت، دستگاه قضایی، دستگاههای اطلاعاتی و نظامی، حتی نیروهای غیررسمی همه و همه در تقابل با دولت بودند.
مصطفی هاشمی طبا مطرح کرد
هاشمیطبا نوشت: اگر مرگ بر آمریکا گفته و میگوییم این «مرگ بر آمریکا» باید با «زنده باد ایران» (نه در شعار بلکه در زندهماندن ایران) واقعیت عینی به خود گیرد، وگرنه مرگ بر آمریکا که نابودی سرزمینیمان بهدست خودمان را بهدنبال داشته باشد چه ارزشی دارد؟ ممکن است برخی سیاسیون از این حرف عصبانی و آزرده شوند. بگذار چنین باشد، اما شاید به تصمیمات درست برسند.
معالاسف باید گفت، ما در دوران ماقبل تامس هابز به سر میبریم، زیرا حاکمیت ملی، تفکیک قوا و در رأس همه آنها قرارداد پذیرفته نشده است.
یک حقوقدان گفت: داشتن نظام پارلمانی زمانی میتواند مفید باشد که احزاب در آن نقش فعال و تعیینکنندهای داشته باشند؛ حال اینکه با فیلتر نهادهای نظارتی و شورای نگهبان، داشتن حزبهای مختلف و احزاب قوی و شناسنامهدار قطعا امکانپذیر نبوده و تخصصگرایی و عدالتمحوری به انزوا خواهد رفت و جای خود را به قدرتطلبی تکحزبی خواهد داد.
اظهارات احمدینژاد در یک گفتوگوی ویدیویی بار دیگر شعارهایش را در انتخابات ۸۴ به یاد آورد
روز پنجشنبه گفتوگویی تصویری با محمود احمدینژاد منتشر شد که بخشهایی از آن بسیار موردتوجه قرار گرفت؛ نه به دلیل مصاحبه با احمدینژاد که این روزها در هر شبکه و رسانه و پلتفرمی دیده میشود، بلکه بیشتر به همان دلیل همیشگی؛ اظهاراتی که به شعارهای انتخاباتی بر زمین مانده میماند و در نگاه مردم مدام حرف و عملش با یکدیگر در حال قیاس. او از حاکمیت رانده و از مردم مانده، تلاش دارد تا از آب گلآلود این روزها ماهی خود را صید کند.
صالحیاصفهانی عنوان کرد
صالحیاصفهانی عضو دپارتمان اقتصاد دانشگاه ایلینوی گفت: اساسا برای نیل به توسعه، وجود جامعه و حاکمیت ی مردمسالار الزامی نیست و در برخی شرایط ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد؛ برای مثال تجربه چین و ویتنام و چندین کشور دیگر شرق آسیا نشان میدهد که در فقدان مردمسالاری حرکت به طرف توسعه میتواند تحت شرایطی موفق باشد.
عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتگو با فرارو
عبدالله ناصری گفت:در حال حاضر بهترین راهبرد برای اصلاحطلبان این است که ارتباط خود را با جامعه مدنی و فعال اجتماعی تقویت کنند، چرا که جمعیت این افراد خیلی زیاد است و اصلاحطلبان میتوانند از پتانسیل این افراد استفاده کنند، اما باید توجه داشت دیگر نمیتوان تجربه لیست امید را تکرار کرد، بلکه باید در راهبردها تجدید نظر شود و با طرحی نو بر اساس مطالبات و خواستههای جامعه مدنی راهبردهای جدید را در نظر بگیرند.
در گفتگوی فرارو با سعید معیدفر و حسین کنعانی مقدم بررسی شد؛
جامعه شناسان درباره اعتراض های اخیر مردم نسبت به افزایش قیمت بنزین میگویند که انباشت انتظارها و وعدهها باعث شده که اعتماد و رضایت عمومی نسبت به مجموعه حاکمیت کاهش یابد. برخی از فعالان سیاسی هم معتقدند که مجموعه حاکمیت پروژههای بزرگ و مناسبی در دست اقدام داشته، اما چون دولت از این پروژهها استفاده تبلیغاتی کرده، به تبع آن اعتماد عمومی کاهش یافته است.
کثیری از مردم الان به این نتیجه رسیدهاند که مسئولین برای خودشان جیغ و داد میکنند و ماها را سپر بلا قرار دادهاند که به هدفهای خودشان برسند. این شکاف در اعتماد عمومی یک شبه و دو شبه و یک ساله و دو ساله پدید نیامده. این حاصل استمرار یک سوء عملکرد و سوء رفتار مستمر و ۴۰ ساله در سطح مسئولان عالی و بالادست کشور است
جامعهشناس و استاد دانشگاه در تبیین رابطه میان نخبگان و حاکمیت با بیان اینکه اگر قرار است نخبگان در حکومت و اداره سالم یک کشور و حاکمیت نمود داشته باشند، این امر باید به لحاظ ساختاری تعریف شود، گفت: اگر این مسئله بخواهد به صورت جدیتر دنبال شود حتما باید سازوکارهای رسمی آن تعبیه شود تا گوش شنوا برای نخبگان اجبارا، نه اخلاقا، وجود داشته باشد. به عبارتی این توصیه باید به قانون تبدیل شود که متأسفانه باید گفت وجوه ساختاری، زمینه مستعد را برای حضور و ارائه مشورت نخبگان فراهم نکرده است.