«شاهنامه» منهای آنکه توسط فردوسی سروده شده و او قطعا، بهعنوان واحدی انسانی دارای علایقی شخصی بوده، اما اثرش چکیده ادبیات فولکلور شفاهی ایران است که بعدها به آثار منثور و منظوم تبدیل شد و این درخواست دربار بود که چنین کند و روح زمانه بود که به دربار دستور داد کاری برای حفظ این میراث انجام دهد.
هرمز علیپور، شاعر در گفتگو با فرارو بررسی کرد
هیچ کس توقع ندارد بازده ادبیات، هنر و مخصوصا شعر این سالها با دهه چهل و پنجاه یا اصطلاحا دوران طلایی و شکوفایی مقایسه شود. چرا که آن زمان، هم جمعیت کم بود، هم اینکه نسل نیما در صدر و راس امور بودند و دیده میشدند. به همین نسبت نسلهای بعد از آن ها، نسل شاملو، اخوان، فروغ، سپهری و آتشی حضور داشتند. پس از آن نیز نسل سپانلو و دیگران آمدند. اما آنها نتوانستند به شکلی که هم خواص و هم عوام انتظار دارند، خوانده و دیده شوند.