فرامتن اجلاس اتحادیه عرب؛ فرصت تهران در خاورمیانه جدید

جمهوری اسلامی در حال حاضر تلاش میکند کشورهای عربی منطقه از توافق احتمالی میان ایران و آمریکا ترسی نداشته باشند. ترس آنان در ادوار پیشین این بود که حصول توافق باعث رخ دادن برخی تغییرات در سیاستهای منطقهای شود که در نهایت به ضرر منافع آنان باشد. اما در این دور، رایزنیهای فشرده و تماسهای گسترده دیپلماتیک میان ایران و کشورهای عربی جنوب خلیج فارس برقرار است.
فرارو– سیوچهارمین اجلاس سران اتحادیه عرب روز شنبه با حضور ۲۲ رهبر از کشوران عربی در بغداد برگزار شد. این دومین بار پس از سقوط صدام بود که چنین نشست در پایتخت عراق برگزار شد. این گردهمایی با دستور کار بررسی شرایط در غزه، یمن، بحران در سودان و دیگر پروندههای منطقهای با شعار «گفتوگو، همبستگی و توسعه» شکل گرفت.
به گزارش فرارو، فارغ از این که چه کسانی در این اجلاس حضور داشتند و دستور کار آن اجلاس چه بود، بیانیه پایانی آن فرامتنی دارد که به ایران و شرایط امروز خاورمیانه جدید مربوط میشود. در این بیانیه، به غیر از تاکید بر حل و فصل پروندههای بحرانی منطقه از یمن تا لبنان و از سودان تا لیبی، حمایت از مذاکرات ایران و آمریکا نیز گنجانده شده بود. بندی که اگر کنار دیگر تکههای پازل شرایط منطقهای و سیاست خارجی جمهوری اسلامی بگذاریم، شمایلی از آنچه در حال شکلگیری است را به ما نشان میدهد. ادعای امارات درباره جزایر سه گانه ایران نیز در این بیانیه مورد تاکید سران کشورهای عربی قرار گرفت که با واکنش وزارت امور خارجه روبرو شد.
سران عرب در این اجلاس خاطرنشان کردند که از مذاکرات میان ایران و آمریکا تا رسیدن آن به نتایج مثبت حمایت میکنند. آنها همچنین از نقش میانجیگری عمان نیز تقدیر کردند. نقشی که علاوه بر ایجاد یک اعتبار سیاسی برای جهان عرب، در فضای فعلی احتمالاً تا حدی برای آنها اطمینانبخش است.
اول؛ عبور از مخالفت
جهان عرب نیز همچون هر اتحادیه دیگری از کشورهای جهان – مانند اتحادیه اروپا – چند کشور تاثیرگذار دارد که روندها را مدیریت میکنند. مذاکرات هستهای که در نهایت به توافق سال ۲۰۱۵ موسوم به برجام منتهی شد، تقریباً در اوج اختلافات منطقهای میان کشورهای تاثیرگذار عربی و جمهوری اسلامی برگزار میشد. زمانی که این توافق به نتیجه رسید نیز این کشورها در کنار بعضی بازیگران تندروی داخلی در ایران و آمریکا و همچنین اسرائیل تلاش زیادی برای از بین بردن آن کردند.
اما امروز یعنی در سال ۲۰۲۵، شرایط نسبت به یک دهه قبل تفاوت زیادی کرده است. جمهوری اسلامی و کشورهای عربی منطقه توانستند روابط خود را تا حد زیادی بازسازی کنند. رقابتهای دیرین به خصوص در منطقه حوزه مدیترانه با اجبار تن دادن به وقایع، تغییر مسیر داد و تا کنون هیچ طرفی تلاش نکرده وضعیت را بحرانی کند یا بازی را به هم بزند. در لبنان شرایط جدیدی حاکم شده که به نظر میرسد ایران نیز آن را پذیرفته است. در سوریه، ساختار جدیدی در حال شکلگیری است. عراق نیز چنین وضعیتی دارد. به نظر میرسد که کشورهای منطقه ورود خاورمیانه به دوره جدید را تا حد زیادی پذیرفتند. اما در تلاش هستند نقش خود در خاورمیانه جدید را تثبیت و منافع خود را تامین کنند.
دوم؛ تلاش ایران برای افزایش همکاری منطقهای
جمهوری اسلامی در حال حاضر تلاش میکند کشورهای عربی منطقه از توافق احتمالی میان ایران و آمریکا ترسی نداشته باشند. ترس آنان در ادوار پیشین این بود که حصول توافق باعث رخ دادن برخی تغییرات در سیاستهای منطقهای شود که در نهایت به ضرر منافع آنان باشد. اما در این دور، رایزنیهای فشرده و تماسهای گسترده دیپلماتیک میان ایران و کشورهای عربی جنوب خلیج فارس برقرار است. علاوه بر تماسهای تلفنی علنی، سفرهای چندباره فشرده وزیر امور خارجه و همچنین سفر مقامات عربی به تهران، رایزنیهای غیرعلنی نیز احتمالاً در جریان است.
تحلیلی وجود دارد که میگوید کشورهای عربی نقش سازندهای در شکلگیری روند دیپلماتیک جدید میان ایران و آمریکا و تداوم آن دارند. بنا به تعبیر رحمن قهرمانپور، تحلیلگر ارشد سیاست خارجی «کشورهای عربی در حال حاضر اگر به طور کامل موافق مذاکرات و توافق ایران و آمریکا نباشند، مخالف آن نیز نیستند» و دست به سنگاندازی نمیزنند. در این شرایط، فضای مناسبی برای تعریف منافع مشترک اقتصادی و امنیتی برای کشورهای منطقه وجود دارد که ایران میتواند با توجه به شرایط جدید خاورمیانه در آن نقشآفرینی جدی داشته باشد.
محمود سریعالقلم، استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی تعبیری دارد تحت عنوان قفلشدگی اقتصادها در یکدیگر. در صورتی که همکاریهای اقتصادی و امنیتی و در نتیجه منافع مشترک میان ایران و کشورهای عربی منطقه تعریف شود، این قفلشدگی و وابستگی متقابل میتواند جلوی بروز وقایع زیادی را بگیرد. ایران در تلاش است که از رهگذر شرایط فعلی و گفتگوها با آمریکا، همکاریهای اقتصادی با کشورهای منطقه و فرامنطقه تعریف کند.
سوم؛ عبور منطقه از بحران
کشورهای عربی منطقه به خصوص کشورهای جنوب خلیج فارس که محل قرارگیری پایگاهها و نیروی انسانی آمریکایی هستند، در جریان جنگ فرضی میان ایران و آمریکا، بیشترین آسیب را میبینند. جمهوری اسلامی ایران توانایی آسیب زدن و دسترسی به خاک ایالات متحده در فاصله بیش از ۱۰ هزار کیلومتری را ندارد. اما تا شعاع ۲۰۰۰ کیلومتری قدرت مانور و تخریب دارد. بنابراین، بزرگترین نفع برای کشورهای عربی جلوگیری از وقوع بحران در منطقه خلیج فارس است که از یک سو تهدید امنیتی بزرگی برای آنها محسوب میشود، از سوی دیگر امنیت بازارهای انرژی را تهدید میکند و تاثیری جهانی دارد. وقوع جنگ در خلیج فارس، مصداق دقیق باز کردن جعبه پاندورا است که کشورهای عربی جنوب خلیج فارس تلاش میکنند آن را بسته نگه دارند.