ترنج موبایل
کد خبر: ۸۶۴۳۵۱

گفت‌و‌گو با استاد ابراهیم حقیقی به بهانه برپایی نمایشگاه نقاشی «بروید گل و بشکفد نوبهار»

نقاشی راه خودش را می‌رود مقصد معلوم نیست

نقاشی راه خودش را می‌رود مقصد معلوم نیست

«در گرافیک مقصد معلوم است، اما در نقاشی این‌طور نیست، آغاز می‌کنیم و جلو می‌رویم. وقتی کار آن‌طور که می‌خواهیم نمی‌شود، رنگ سفید می‌زنیم و از اول شروع کرده یا یک گوشه را پاک و رنگ را عوض می‌کنیم. نقاشی راه خودش را می‌رود، مقصد معلوم نیست. هر چقدر طول بکشد، اثر مشخص می‌کند کار کجا تمام می‌شود و اعلام می‌کند کافی است؛ کنارمی رود و کار بعدی شروع می‌شود. »

تبلیغات
تبلیغات

ابراهیم حقیقی یکی از چهره‌های اثرگذار و چندوجهی هنر معاصر ایران است؛ هنرمندی که نه‌تنها در عرصه طراحی گرافیک خوش درخشیده، بلکه با نگاهی ژرف و تجربه‌گرایانه در حوزه‌های نقاشی‌خط، عکاسی و حتی سینما، ردپایی پررنگ از خود بر جای گذاشته است. نگاه او به هنر، نگاهی ایستا یا محدود به یک رسانه نیست، بلکه همواره در حال کشف، ترکیب و بازتعریف مرزهای میان هنرهای تجسمی است.

به گزارش ایران، حقیقی فارغ‌التحصیل رشته معماری از دانشگاه تهران است، اما مسیر هنری‌اش تنها به یک حوزه محدود نمانده و از طراحی صحنه و تیتراژ فیلم‌ها تا تجربه‌های عمیق در نقاشی‌خط و عکاسی، تنوع و گستره نگاه او به هنر، نشان از ذهنی پویا و سیری‌ناپذیر دارد. ویژگی برجسته آثار او، نوعی نگاه ترکیبی و چندرسانه‌ای است؛ چنانکه گاه نمی‌توان میان یک نقاشی، یک اثر گرافیکی یا حتی یک ترکیب‌بندی عکاسانه در آثارش مرزی قائل شد.

در سال‌های اخیر ابراهیم حقیقی بیش از پیش به جنبه‌های شخصی‌تر و شاعرانه‌تر هنر پرداخته است. آثار نقاشی‌خط او که ترکیبی است از سنت خوشنویسی ایرانی با بیانی مدرن و تجسمی، نمونه‌ای برجسته از این رویکرد است. به بهانه برپایی نمایشگاه نقاشی «بروید گل و بشکفد نوبهار» ابراهیم حقیقی، گفت‌وگویی با او انجام شده است که می‌خوانید. 

استاد حقیقی! در جایی گفتید نقاشی‌هایتان آبستره شده یعنی قالب و فضای فیگوراتیو گنجایش حمل فضای ذهنی متأخر شما را نداشته است که از شیوه آبستره بهره برده‌اید. بفرمایید شیوه بیان آبستره چه امکان ویژه‌ای را در مقایسه با بیان فیگوراتیو پیش پای شما گذاشته است؟ 

آثار قبلی را هم شاید نشود فیگوراتیو نام گذاشت، چون در تداوم خط‌نگاره‌ها بودند؛ نوشته‌هایی که در حقیقت خوانایی‌شان بیشتر بود. در این نمایشگاه سعی کردم آن خوانایی‌ها کمتر و آثار، آبستره‌تر و نقاشانه‌تر شود. 

با توجه به اخبار و رویدادهای حال حاضر که حاکی از حوادث سخت و همراه با غم و اندوه است، در این نمایشگاه با به‌کارگیری رنگ‌ها، فرم‌ها، ضربه قلم و رنگ‌های گرمی که به خدمت گرفتید، فضای امید و روشنی را به مخاطب القا کردید که امیدآفرین باشد. چه اتفاقی می‌افتد که بیانتان در قالب آبستره و میوه‌های رنگی مثل هندوانه، سیب و انار نوعی رقص، سماع و شعف را در مخاطب ایجاد می‌کند؟ 

امیدوارم که مخاطب بعد از دیدن نمایشگاه روحیه‌اش شاد شده باشد. در حقیقت قوت و صراحت نمایشگاه قبلی، راوی حس فضای موجود بود که تلخی آن به خاطر فضای تاریک و تلخ کارها بود. اما در این نمایشگاه برعکس رفتار کردم که این تجربه برآمده از نقاشی‌های پاستل دوران کرونا بود که اسمش را گذاشته بودم دلتنگی و تنهایی‌های نرفتن به طبیعت و غم از دست دادن عزیزان‌مان. متوجه شدم که باید برای نجات خودم و بیننده برعکس رفتار کنم، یعنی دوباره به طبیعت برگردم تا با عکس‌ها و نقاشی‌ها شاد شوند و به ذوق بیایند. 

از آن موقع بود که حس کردم در زمانه اندوه و تلخی بهتر است رفتار امیدبخشانه داشته باشم، هم برای نجات خودم که در خلوتم نقاشی می‌کشم و هم برای آن‌هایی که نقاشی‌ها را می‌بینند، بازخوردها همین بود. کسانی که آمدند، ابراز خوشحالی داشتند از اینکه در یک ضیافت رنگ شرکت کردند و حالشان بهتر شده است. 

آیا این نقاشی‌ها ریشه در خاطرات کودکی‌تان دارد؛ تابستان‌ها و بهارهای رنگی را گذرانده‌اید که الان اصرار دارید مخاطب فضای ذهنی شما را بازخوانی کند یا نمایشگاه برای شما نوستالژی است؛ مخاطب را کجا دعوت می‌کنید تا با شما در فصل بهار و تابستان هندوانه بخورد؟ 

من وقتی نقاشی می‌کشم به مخاطب کاری ندارم چون او می‌تواند هر جایی که می‌خواهد، برود؛ تفاوت نقاشی و گرافیک در همین است. در گرافیک مقصد معلوم است، اما در نقاشی این‌طور نیست، آغاز می‌کنیم و جلو می‌رویم. وقتی کار آن‌طور که می‌خواهیم نمی‌شود، رنگ سفید می‌زنیم و از اول شروع کرده یا یک گوشه را پاک و رنگ را عوض می‌کنیم. نقاشی راه خودش را می‌رود، مقصد معلوم نیست. هر چقدر طول بکشد، اثر مشخص می‌کند کار کجا تمام می‌شود و اعلام می‌کند کافی است؛ کنارمی رود و کار بعدی شروع می‌شود. این نقاشی‌ها لزوماً در تابستان کار نشده‌اند حتی دقیقاً هندوانه‌ها را زمستان کشیدم. هیچ نوستالژی‌ای نبود، فقط حس رنگ بود و از رنگ آغاز شد. 

خواب برای شما همیشه فرصتی است تا برای کارهای‌تان تصویرسازی کنید. در این نمایشگاه هم تحت‌تأثیر تصویرسازی در خواب بودید؟ 

هر کاری که می‌کنم همین‌طور است. وقتی کار بیرون تمام می‌شود و سر بر بالین می‌گذارم، در بیداری‌های نیمه‌شب فکر کردن آغاز می‌شود و مغز خستگی‌هایش ته‌نشین شده و غصه‌ها را تحمل کرده و در این زمان است که بیشتر می‌فهمم و می‌دانم که چه کار باید بکنم. طبیعتاً بخشی را ناخودآگاه به من می‌گوید و راه می‌برد و قسمتی هم به قصدی که باید انجام دهم تبدیل می‌شود. 

از شما شنیده شده است که در نقاشی‌های‌تان بازیگوشی‌ای وجود دارد که خودتان کمتر متوجه آن می‌شوید. در این نمایشگاه چطور دست به بازیگوشی زدید؛ بازیگوشی‌ای که به نوعی کشف و شهود نقاش و هنرمند به حساب می‌آید؟ 

خصلت پرتاب‌های رنگ و جوهر بازیگوشی است و به جدی بودن رنگ اکرلیک نیست، چون اکرلیک باید کنترل شده باشد. 

خوبی جوهر این است که وقتی در یک وسعت پهن می‌گذارمش و رنگ غیر از رنگ اولیه می‌زنم، تا خیس است و آبدار یک مسیری را رنگ دوم می‌رود که اصلاً تحت کنترل من نیست و شیرینی کار وقت کنترل کردنش است و همین‌طور برای رنگ سوم که کجا حفظش کنم و بگذارم برود و خشکش کنم که نرود، اینها همه‌اش بازی است. 

برخی معتقدند هر کسی نقاشی‌های شما را ببیند متوجه می‌شود این نقاشی کار یک ایرانی است. شما در این نمایشگاه از همان سبک ترکیبی تصویر خوشنویسی ایرانی با بیانی مدرن پیروی کردید؟ 

به خاطر خط فارسی است، چون این خط‌نگاره‌ها جزو یافته‌هایم بود که در این نمایشگاه هم آن را ادامه دادم. خط فارسی یکی از زیباترین خط‌های جهان است که ظرفیت بصری بسیار زیادی دارد. ما پرشکوه‌ترین اشعار را در این زبان داریم که بیش از هزار سال است درکش می‌کنیم و می‌فهمیم. این زبان زنده و شکوفاست و از لحاظ بصری هم ظرفیت بالایی در نوشتار دارد. 

با این نظر که آثار این نمایشگاه نوعی موسیقی تجسمی را ترسیم می‌کند، موافق هستید؟ 

من با این موافقم که هر کسی هر نظری دارد، می‌تواند ابراز کند. 

به نظر شما آیا هنرمندان امروز بیشتر دنبال جلب‌توجه سفارش‌دهنده هستند و به جنبه‌های زیبایی‌شناسانه توجهی ندارند و به همین خاطر است که سواد بصری مردم در بازدید از گالری‌ها تنزل کرده است؟ 

من در نقاشی به سفارش اعتقاد ندارم، مگر آنکه بخواهد کاربردی در یک معماری داشته باشد و تبدیل به یک فرسک دیواری شود یا مثل کاری که آقای احصایی برای دانشکده الهیات و همچنین برای سازمان ملل کردند. آن یک کاری است که با ابعاد خاصی به نقاش سفارش شده که آن را طراحی کند، ولی بازهم نزدیک به رفتار گرافیک است. من سفارش از جانب سفارش‌دهنده نقاشی را خیلی پذیرا نیستم. 

نمایشگاه نقاشی‌های ابراهیم حقیقی تا ۲۳ اردیبهشت‌ماه در گالری سهراب به نشانی خیابان سمیه، بین مفتح و رامسر، شماره ۱۴۲ برقرار است.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات