
حسن هانیزاده با بیان اینکه «هدف هیئت تحریرالشام این است که علویها را به کلی از سوریه اخراج کند و بر همین اساس آنها مجبورند از خود دفاع کنند» گفت: «این درگیریها نوعی انتقامگیری از سوی هیئت تحریرالشام از علویها بوده؛ زیرا بسیاری از وزرا، افراد نظامی و مسئولان دستگاه امنیتی حکومت بشار اسد توسط این گروه در طول ماههای گذشته ترور شدهاند.»
حسن هانیزاده، کارشناس مسائل منطقه، در گفتگویی به تشریح ریشههای درگیریهای اخیر در سوریه و کشتار غیرنظامیان توسط هیئت تحریرالشام پرداخت.
به گزارش ایلنا، وی گفت: اخیراً اخباری از کشتار علویان سوریه توسط حکومت تحت فرمان ابومحمد الجولانی منتشر شده و در این راستا باید توجه داشت که طایفه علوی سوریه، یکی از ریشهدارترین اقلیتهای مذهبی-قومی در این کشور است که از ۱۹۷۰ به قدرت رسید. پیش از آن، این طایفه به عنوان یک اقلیت حاشیهنشین و فاقد قدرت تلقی میشد، اما با به قدرت رسیدن حافظ اسد، علویها توانستند در ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی سوریه ایفای نقش کنند.
طایفه دُروزیها نیز اقلیت دیگری با حدود ۵۰۰ هزار نفر جمعیت هستند که عموماً در شهر سویدا و ارتفاعات اشغالی جولان زندگی میکنند و بخشی از آنها در جولان اشغالی، تابعیت اسرائیل را پذیرفتهاند. این اقلیت دُروزی که در جنوب سوریه سکونت دارند، به دلیل شرایط خاص مذهبی و قومی خود، نوعی وابستگی به قدرتهای منطقهای دارند و اسرائیل تلاش میکند تا این قومیت را از کشورهای عربی مانند لبنان و سوریه، به اراضی اشغالی جدا کند. به همین دلیل، پس از سرنگونی دولت بشار اسد، فشارها از سوی هیأٔت تحریرالشام نسبت به طایفههای علوی و دُروزی افزایش یافت.
وی ادامه داد: از زمان سقوط دولت بشار اسد، بیش از پنج هزار نفر از شخصیتهای تأثیرگذار علوی، از جمله نخبگان این طایفه، توسط هیأت تحریرالشام ترور شدهاند و بهانه این اقدامات، نقش این افراد در ساختار سیاسی، نظامی و امنیتی سوریه عنوان شده است. پس از این ترورها، گفته میشود که اسرائیل لیستی از افراد نخبه، بهویژه دانشمندان هستهای، در اختیار هیأت تحریرالشام و ابومحمد جولانی، رئیس دولت موقت سوریه، قرار داده تا این افراد را ترور کنند. طایفه علوی مدتی سکوت کرد، اما اکنون با توجه به فشارهایی که بر آن وارد شده، واکنش نشان داده است.
علویهایی که در ساحل سوریه یعنی در شهرهای طرطوس و لاذقیه سکونت دارند، همواره مورد تعرض هیأت تحریرالشام قرار گرفتهاند و تلاش شده تا آنها را به سمت لبنان کوچ اجباری دهند، اما اخیراً شخصیتهای تأثیرگذار طایفه علوی به تجاوزات هیأت تحریرالشام واکنش نشان دادهاند و درگیریها از هفته گذشته آغاز شده که در عرض دو روز، حداقل ۳۰۰ نفر از غیرنظامیان و علویها کشته شدهاند.
دُروزیها نیز در سویدا شورای نظامی تشکیل دادهاند و رژیم صهیونیستی هم به بهانه حمایت از دُروزیها، بخشی از خاک سوریه را به سمت درعا و سویدا اشغال کرده است. مجموعه این عوامل نشان میدهد که سوریه وارد مرحله خطرناکی شده و احتمال بروز جنگ داخلی و تجزیه این کشور وجود دارد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: باید توجه داشت که رفتار تیم جولانی نیز در این میان تأثیرگذار بوده است؛ اگرچه برخی معتقدند که این تحولات صرفاً ناشی از تحریکات داخلی است و برخی دیگر، دخالت روسیه را در این اتفاقات محتمل میدانند. این نوعی انتقامگیری از سوی هیأت تحریرالشام از علویها بوده، زیرا بسیاری از وزرا، افراد نظامی و مسئولان دستگاه امنیتی حکومت بشار اسد توسط این گروه در طول ماههای گذشته ترور شدهاند. همچنین، ترکیه در تشدید فشار علیه علویها نقش داشته است؛ چراکه آنها احساس میکنند که علویهای سوریه امتدادی از علویهای ترکیه هستند.
ترکیه بیشترین جمعیت علویها را دارد (حدود ۱۵ میلیون نفر) و جمعیت علویهای سوریه نیز حدود چهار میلیون نفر است و این دو گروه رگههای ارتباطی با یکدیگر دارند. ترکیه در تشویق هیأت تحریرالشام در سرکوب علویها قطعاً نقش داشته است، زیرا اهداف مشخصی در سوریه دارد. در حال حاضر، بیشتر افراد تأثیرگذار علوی، به دلیل فشار هیأت تحریرالشام، به پایگاه حمیمیم پناهنده شدهاند و در پایگاه روسیه حضور دارند.
فشارها در این مناطق زیاد است و هدف هیأت تحریرالشام این است که علویها را بهکلی از سوریه اخراج کند و بر همین اساس علویها مجبورند از خود دفاع کنند و همین مسأله موجب خواهد شد که یک جنگ داخلی مشابه آنچه که در لبنان در جنگ ۱۵ ساله طایفهای و مذهبی رخ داد، در سوریه تکرار شود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: رژیم صهیونیستی نیز از این فضا برای تجزیه سوریه استفاده میکند. بنابراین، سناریویی که وجود دارد این است که جنگ داخلی در سوریه شکل بگیرد و پس از آن، سوریه به چند کشور تقسیم شود. در این راستا نشستی در اردن با محوریت چالشهای امنیتی سوریه برگزار شده است، اما تحلیل این نشست در شرایط کنونی، نیازمند توجه به نگرش طایفهای و مذهبی کشورهای عربی منطقه نسبت به سوریه و بهویژه طایفه علوی است.
تلقی کشورهای عربی این است که علویها امتدادی از تشیع و تشیع نیز امتدادی از ایران است؛ لذا تمام تحریکاتی که از سوی هیأت تحریرالشام صورت میگیرد، با کمک کشورهای عربی منطقه انجام میشود. سقوط دولت بشار اسد نیز معلول این است که کشورهای عربی نگاه ویژهای نسبت به علویها و شیعیان دارند و شیعیان را کانون نفوذ ایران میدانند. اکنون که علویها در لاذقیه و طرطوس و ساحل سوریه مورد حمله قرار گرفتهاند، احتمالاً شیعیان در حمص و حلب نیز مورد حملات گاه و بیگاه هیأت تحریرالشام قرار خواهند گرفت.
بنابراین، نشستهایی که ترکیه و اردن در آن حضور دارند، چندان خروجی مثبت نخواهد داشت و باید جامعه جهانی به کمک اقلیت علوی و اقلیت دُروزی بشتابد. البته دُروزیها به دلیل حمایت رژیم صهیونیستی، از یک پشتوانه و عقبه محکمی برخوردار هستند، اما علویها تنها هستند و فاقد عقبه کمکی هستند و لذا بیشترین فشارها متوجه آنها است و هدف، خارج کردن آنها از ساحل سوریه است.