![فریدون جیرانی: فراستی ضد سینمای روشنفکرانه شد فریدون جیرانی: فراستی ضد سینمای روشنفکرانه شد](https://cdn.fararu.com/files/fa/news/1403/11/20/2432370_412.jpg)
«در شهر مِهر و مدارا و اندیشه، روا نیست گروهی محدود و انگشتشمار، هنرمندان و علاقهمندان به هنر را به گروگان بگیرند و با جبر زور و جزم مغز، مروارید «لیان» را در صدف تنگنظری و تعصب خویش پنهان سازند و درخشش این گوهر زیبا را از مردم دریغ دارند. سالیانی پیش از این، با حمایت و قاطعیت یکی از استانداران پیشین استان بوشهر و برخورد جدی با خواست غیر قانونی گروه بنبست و فشار، تابوی اجرای گروه «لیان» در استان برای مدتی ولو کوتاه شکسته شد، ولی با گذشت زمان، دوباره این ممنوعیت شبههدار اعمال گردید.»
عصرایران طی یادداشتی نوشت: محسن شریفیان افتخار موسیقی و فرهنگ بوشهر است. او به عنوان الگویی تأثیرگذار، با همت و تلاشی پیگیر و مستمر، ارج و هویتی جدید و در خور توجه به موسیقی بوشهر و حتی موسیقی نواحی ایران بخشیده است. شریفیان با اعتماد به نفس و باور به پتانسیل فرهنگ فولکلور و ویژگی منحصر بهفرد سازهای بومی، با اجراهایی فاخر در بهترین سالنهای کشور و جهان، موسیقی محلی بوشهر را از روزن محافل محدود و نهایتاً جشنوارهای بیرون کشید، بیش از پیش به آن شخصیت داد و موجب اعتلا و تغییر نگاه دیگران به موسیقی و نوازندگان محلی شد.
و البته که این جایگاه کنونی به سادگی و بیهزینه به دست نیامد؛ علاوه بر سدها و سنگاندازیهایی که همگان کم و بیش طی سالیان گذشته شاهد بودهاند، شریفیان دشواریها، نومیدیها، بیتوجهیها و زمینخوردنهایی را از سر گذرانده که هر کدام برای عطا به لقا بخشیدنِ فعالیت هنری یک هنرمند کفایت میکرد.
شریفیان عاشق ایران و زادگاهش بوشهر است. اصلاً این که ما به عنوان یک بوشهری، این خاک دامنگیر را دوست داریم، به خاطر وجود انسانهایی دلداده همچون آتشیها، صغیریها، حمیدیها، زنگنهها، نبیپورها، زنگوییها و شریفیانها و دیگر بزرگانیست که از ژرفای جان، ریشهی اندیشه در فرهنگ بوشهر دوانیده، از داشتههای این اقلیم سیراب میشوند و علیرغم اینکه میتوانند در شرایطی بهتر در جایی دیگر از این کشور و حتی جهان مأوا گزینند، اما چراغشان در این خانه میسوزد.
این نوازنده به عنوان هنرمندی دغدغهمند و متعهد، در دفاع از کشور و استان خود اعم از دفاع از تمامیت ارضی، نام خلیج فارس، اقشار مختلف مردم، شهدای میهن و… کنشهایی در خور و تأثیرگذار بروز میدهد و به همین خاطر گاه آماج توهین و تهمت افرادی قرار گرفته است که نیتی بیراه در سر دارند و مغرضانه مسائل دیگری را هدف قرار دادهاند.
شریفیان بارها انبان سازش را از شمیم خوش بوشهر لبریز کرده و با دم گرم و هنر اعجابانگیز خود، مخاطبان و علاقهمندان موسیقی را در جایجای کشور و جهان از لذت و شعف گوش سپردن به موسیقی اصیل بوشهر سرریز ساخته و به راستی سفیر فرهنگی شایستهای برای بوشهر، جنوب و ایران بوده است.
پنجشنبهشب هفتهی گذشته، یکی دیگر از آن شبهایی بود که محسن شریفیان در برنامهی پرمخاطب «۱۰۰۱» شبکهی «نسیم» حاضر شد و به معرفی بوشهر و جنوب پرداخت و ما بار دیگر به خاطر بوشهری بودنمان سر افراشتیم و به خود بالیدیم که نمایندهای آگاه و شایسته، بوشهر و آن فرهنگ خاص و یگانهاش را به درستی در سطح ملّی به ایرانیان معرفی میکند.
و اما در بخش پایانی برنامه، پس از آن که محسن شریفیان با نوای حزین نیانبان، به مادر یکی از شهدای این سرزمین ادای دِین کرد و از پسِ خیسی چشمها فضایی احساسی شکل گرفت، محمد بحرانی صداپیشهی شخصیت عروسکی جنابخان دهان باز کرد و خواست وزیر فرهنگ و ارشاد را مخاطب قرار دهد که با ممانعت و خواهش محسن شریفیان برای مطرح نکردن موضوع مواجه شد. البته ما بوشهریها میتوانستیم نشنیده حدس بزنیم که جنابخانِ محبوب، قصد داشت بهعدم اعطای مجوز به گروه «لیان» برای اجرای کنسرت در بوشهر اشاره کند.
رهبر گروه موسیقی «لیان» میتوانست سکوت کند تا خواست قلبی و آرزویش از دهان جنابخان گفته شود و یا حتی خود نیز آن سخنان را پی بگیرد و سفرهی دل بگشاید تا از بالاترین مقام فرهنگی کشور دستور و مجوز اجرای کنسرت در شهر و استان بوشهر را دریافت کند، اما چنین نکرد.
شاید اگر در زمان و موقعیتی دیگر این خواسته مطرح میشد، شریفیان مخالفتی نمیکرد، اما اینکه بلافاصله پس از بحث شهدا چنین موضوعی عنوان میشد، برای جلوگیری از هرگونه شائبهی سوء استفاده از جایگاه والای شهیدان برای نیل به مقصود شخصی، از این کار سر باز زد و در ادامه نیز بر پایین نیاوردن جایگاه شهیدان و خرج نکردن از اهالی ایثار و اخلاص به خاطر مسائل سخیف دنیوی و جناحی و… تأکید کرد. چه بسا این گفته، طعن و تعریضی به همان کسانی بود که با درک و نگرشی غلط، هر جا کم میآورند برای پیشبرد اهداف سخیف و حداقلی خود، نام شهدا و خانوادهی شهدا را عَلَم میکنند و از ایشان مایه میگذارند!
عدم اجرای گروه موسیقی «لیان» و صادر نشدن مجوز برای این گروه در زادگاهشان بوشهر، از جمله موارد غیر قابل درک و بدون پشتوانهی منطقی است که تعجب و پرسشهای بیپاسخی را در اذهان عموم مردم این استان ایجاد کرده است. در حالی که دیگر گروههای محلی همان موسیقی را حتی شادتر و مهیجتر در جایجای بوشهر و در هر کوچه و پسکوچه و سالن و مراسمی اجرا میکنند و خود گروه «لیان» نیز در تمامی استانها با انبوه مخاطبان به روی صحنه میرود، مشخص نیست به کدام دلیل و از سر کدام لجاجت و عُقده، فقط و فقط مردم بوشهر باید از لذت دیدن اجرای گروه موسیقی «لیان» محروم باشند؟
در شهر مِهر و مدارا و اندیشه، روا نیست گروهی محدود و انگشتشمار، هنرمندان و علاقهمندان به هنر را به گروگان بگیرند و با جبر زور و جزم مغز، مروارید «لیان» را در صدف تنگنظری و تعصب خویش پنهان سازند و درخشش این گوهر زیبا را از مردم دریغ دارند.
سالیانی پیش از این، با حمایت و قاطعیت یکی از استانداران پیشین استان بوشهر و برخورد جدی با خواست غیر قانونی گروه بنبست و فشار، تابوی اجرای گروه «لیان» در استان برای مدتی ولو کوتاه شکسته شد، ولی با گذشت زمان، دوباره این ممنوعیت شبههدار اعمال گردید. هماینک از استاندار فعلی بوشهر که خود از علاقهمندان به فرهنگ و هنر است، انتظار میرود با کمرنگ کردن حساسیتهای بیخود و پاک کردن خط قرمزهای مندرآوردی و مسخره و سلیقهای، با بیتوجهی به اراده و خواست اقلیت قانونستیز، شجاعانه مُهر باطل بر این ممنوعیتها و نبایدها و مانع آمدنها بزند و در مقابله با ایشان، حامی اهل هنر و فرهنگ باشد.
نویسنده: محسن قیصیزاده