بسیاری معتقدند با توجه به مواضع نزدیکی که لاریجانی هم نسبت به دولت و هم نسبت به حاکمیت دارد و همچنین تجربه دوساله او بهعنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی و مواضع معتدل و واقعگرایانهاش در سیاست خارجی، احتمالاً حتی اگر بهطور رسمی هم در منصب خاصی منصوب نشود، باز هم بهعنوان فردی تأثیرگذار در بعد سیاست خارجی و داخلی، در کنار دولت و حاکمیت نقشآفرینی کند. در واقع، «لاریجانی طبق آرایی که ارائه داده است، بهدنبال برقراری یک توازن سیاسی بوده است؛ به این معنا که ایشان نه قائل به بستن درهای گفتوگو است و نه تعجیل و شتاب در مذاکره را جایز میداند».
علی لاریجانی، رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی و مشاور رهبری، با حضور در برنامه میانتیتر، تحلیل و ارزیابی خود را از تحولات جاری در عرصه سیاست خارجی کشور عنوان کرد. او درباره توافق هستهای نیز نکاتی را بیان کرد. به گفته او «من خودم مذاکرهکننده در مسئله هستهای بودم و معتقدم موضوع هستهای بخشی از توان ملی ماست، اما همه توان ملی ما نیست». ضمن آنکه لاریجانی به صراحت تأکید کرد: «مردم باید زندگی کنند و پیشرفت در زمینههای مختلف حاصل شود».
به گزارش شرق، البته او باور دارد که «اکنون مسئله هستهای جمهوری اسلامی از حد اولیات گذشته است و ما صاحب دانش هستهای به نحو اتم شدهایم. بخشهای مختلفی در زمینههای مختلف توسعه یافتهاند و حالا موقع آن است که با دیپلماسی، فضا را روانتر کنیم و سایر بخشهای کشور را توسعه دهیم». مشاور رهبری با اشاره به اینکه «در مجمع، کار کارشناسی درباره FATF در حال انجام است»، تصریح کرد: «بالاخره یک روز باید به FATF بپیوندیم، در این تردیدی نیست و اگر نپیوندیم، بانکها کار نمیکنند».
این بخش از گفتههای رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی اگرچه میتواند بهمثابه اعلام نظر او درخصوص برخی اقدامات تندروانه و زاویهگیریاش با جریانهای رادیکال داخلی باشد، اما او در عین حال، نکاتی را هم بیان کرد که نشان میدهد علی لاریجانی تعجیل و شتابزدگی در مذاکرات را جایز نمیداند و این نگاه بینابین، باز هم تأییدی بر خاستگاه میانه روی اوست. همچنان که لاریجانی «تصمیم عجولانه دراینباره (مذاکرات) را درست نمیداند» و متذکر میشود «مذاکره سازوکاری دارد و باید پیشنهادهای مدونی وجود داشته باشد».
چهره ارشد سیاسی کشورمان، انتقادها به شروع مذاکرات سریع را با بیان این جملات ادامه میدهد: «الان میبینم خیلیها در رسانههای داخلی، این حرفها را میزنند. ولع بلاوجه نباید در این قضیه داشته باشیم؛ چون کسی چنین پیشنهادی به شما نداده که الان بحث میکنید».
مشاور رهبری، ضمن یادآوری این نکته که «باید درخصوص مذاکرات در سطوحی بالا و با فرصت و دقت بحث صورت بگیرد و سرجایش حرف زده شود»، اذعان دارد: «اینقدر عجولانه و پابرهنه در صحنه دیپلماتیک پریدن و حرفزدن، دیگران را به اشتباه محاسباتی میاندازد». با وجود طرح این نکات، لاریجانی باز هم تکرار کرد که «جمهوری اسلامی همیشه اهل مذاکره بوده است، اما وقتی کسی مذاکره پیشنهاد نداده، راجع به چه چیزی صحبت میکنیم؟».
هرچند برخی رسانهها گفتههای جدید علی لاریجانی را «تیر خلاص به تندروها و پایداریچیها» توصیف کرده و همزمان وی، مخالفت خود را هم با هرگونه شتابزدگی در آغاز مذاکرات عنوان کرده است، اما بیشک ارزیابی و تحلیل مشاور رهبری در حوزه سیاست خارجی در لایه عمیقتر، میتواند شائبهها و گمانهزنیها درباره بازگشت علی لاریجانی به عرصه تصمیمگیری و تصمیمسازی را پررنگتر کند. خاصه آنکه دو دوره ردصلاحیت رئیس اسبق مجلس برای انتخابات ریاستجمهوری، باعث شده بود افکار عمومی و بخش عمدهای از تحلیلگران، حیات سیاسی او را پایانیافته بدانند.
بااینحال، سفر علی لاریجانی در آبانماه سال جاری به لبنان و سوریه و ارسال پیام رهبر انقلاب به مقامات سیاسی این دو کشور، آنهم پیش از سقوط حکومت بشار اسد، مؤیدی بر این واقعیت بود که گزاره «حذف لاریجانی از عرصه سیاستورزی داخلی»، تقریبا انطباقی با واقعیتهای جاری کشور ندارد.
در همین راستا، پیشتر جماران نوشته بود: «سفر اخیر لاریجانی بهعنوان نماینده ویژه رهبری، به لبنان و سوریه در شرایطی که منطقه در پرالتهابترین حالت قرار دارد، به خودی خود امری بسیار حائز اهمیت است، اما آنچه کنشگری سیاسی جدید لاریجانی را درخور توجهتر میکند، مصاحبهای است که او پس از این سفر با سایت رهبری انجام داد. لاریجانی در این مصاحبه اعلام کرد حتی اگر دولت آمریکا برجام را قبول ندارد، میتواند سر توافقی جدید با ایران مذاکره کند».
اعلام چنین نظراتی از سمت لاریجانی بهعنوان مشاور رهبر انقلاب و انتشار آن در سایت رهبری، نشان از احتمال تغییر رویکرد ایران در سیاست خارجی و روابط با غرب دارد؛ رویکردی که ممکن است در ادامه مسیر نیز با حضور و دخالت مستقیم شخص علی لاریجانی دنبال شود. در هفتههای ابتدایی پس از پیروزی پزشکیان در انتخابات، بسیاری گمان میکردند احتمالا جایگاه معاوناولی دولت چهاردهم به لاریجانی سپرده شود که البته بنا بر هر دلیلی رخ نداد.
اکنون نیز مدتهاست گمانهزنیهای بسیاری درباره احتمال انتصاب لاریجانی بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی مطرح میشود و سفر اخیر او به منطقه و سپس اعلام برخی مواضع در قبال ارتباط با غرب، این گمانهزنیها را تقویت کرده است. هرچند خود لاریجانی در مصاحبهای اعلام کرد که احتمال انتصاب او بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی صرفا یک گمانهزنی رسانهای است، اما بسیاری معتقدند با توجه به مواضع نزدیکی که لاریجانی هم نسبت به دولت و هم نسبت به حاکمیت دارد و همچنین تجربه دوساله او بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و مواضع معتدل و واقعگرایانهاش در سیاست خارجی، احتمالا حتی اگر بهطور رسمی هم در منصب خاصی منصوب نشود، باز هم بهعنوان فردی تأثیرگذار در بعد سیاست خارجی و داخلی، در کنار دولت و حاکمیت نقشآفرینی کند. با توجه به این نکات، سعی شد در گفتوگویی با چهرههای نزدیک به علی لاریجانی، هم تحلیلی بین خطوط از گفتههای اخیر او داشته باشیم و هم احتمال بازگشت لاریجانی به عرصه سیاسی را واکاوی کنیم.
در ارزیابی گفتههای دکتر لاریجانی، منصور حقیقتپور در گپوگفتی با اشاره به فضای سیاسی کشور معتقد است: «دکتر لاریجانی به دنبال برقراری یک توازن سیاسی بوده است. به این معنا که ایشان، نه قائل به بستن درهای گفتوگو است و نه تعجیل و شتاب در مذاکره را جایز میداند». بااینحال، این نماینده ادوار مجلس، نکته کلیدی دیگری را هم یادآور میشود و با «رد هرگونه شائبه یا گمانه درباره فضای دوقطبی در کشور» تصریح میکند: «وجود برخی تجمعات کوچک در شهرهای مختلف و اصطلاحا کفنپوشانه ضدمذاکره، دال بر مخالفت نظام جمهوری اسلامی ایران با گفتوگو نیست»؛ چراکه به گفته این فعال سیاسی، «کفنپوشان نماینده حاکمیت نبوده و نخواهند بود» و اتفاقا از منظر حقیقتپور «باید کنکاش و تحلیل عمیقی صورت بگیرد که این جریان قلیل با حمایت چه افرادی دست به چنین اقداماتی زدهاند و اینها نماینده چه جریانهای سیاسی داخلی یا وابسته به خارج هستند».
با چنین قرائتی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم به صراحت عنوان میکند: «اگر نظام جمهوری اسلامی ایران در نهایت به این جمعبندی برسد که برای برونرفت از وضعیت فعلی کشور، مذاکره جایز است، هر فرد و جریانی در مقابل آن بایستد، خیانت کرده است».
البته این چهره سیاسی، عکس آن را هم متذکر میشود که «اگر نظام تصمیمی برای مذاکرات نداشته باشد، هرکسی بخواهد گفتوگویی با غرب انجام دهد، خائن است». در سایه نکات یادشده، منصور حقیقتپور با ارجاعی به توانمندیها، دانش و تجربیات بسیار گرانبهای دکتر علی لاریجانی، خاطرنشان میکند: «اگر تصمیم نهایی نظام بر مذاکره باشد، یکی از بهترین افراد و شایستهترین انتخابها برای این منظور، دکتر لاریجانی خواهد بود»؛ چراکه به باور این چهره سیاسی، «دکتر لاریجانی سرباز نظام است و در چارچوب تصمیمات کلان نظام بهترین عملکرد را خواهد داشت».
حقیقتپور این را هم یادآرو میشود که «در صورت تصمیم نظام بر عدم مذاکره، قطعا دکتر لاریجانی بهعنوان سرباز وطن، ورودی به مذاکرات نخواهد داشت».
در تبیین و تشریح بخش دیگری از گفتههای دکتر لاریجانی، این چهره سیاسی آسیبشناسی هم به تعجیل برخی جریانها درمورد مذاکرات فوری و سریع با غرب و بهویژه آمریکا را هم دارد و «شتابزدگی در امر مذاکره را نادرست میداند».
حقیقتپور این جمله دکتر لاریجانی را که عنوان داشته «وقتی کسی مذاکره پیشنهاد نداده، راجعبه چه چیزی صحبت کنیم و اینقدر عجولانه و پابرهنه در صحنه دیپلماتیک پریدن و حرفزدن، دیگران را به اشتباه محاسباتی میاندازد»، «منطقی و در راستای منافع ملی» تحلیل میکند و در تکمیل آن معتقد است: «آنچه دکتر لاریجانی پیرامون عدم شتاب در امر مذاکره متذکر شد، منطبق با تصمیم نظام است. به این معنا که جریانهای سیاسی، نه جلوتر و نه عقبتر از تصمیمات نظام حرکت نکنند».
با در نظر گرفتن آنچه گفته شد، حقیقتپور تأکید میکند: «پس از آمادگی و تصمیم نهایی نظام برای مذاکره باید طرفهای مقابل درخواست رسمی خود را برای مذاکرات اعلام کنند و پس از بررسی درخواست در شورای عالی امنیت ملی و ارائه راهکارهای متفاوت برای مذاکرات و بعد از تأیید راهکارهای مذاکره از سوی مقام معظم رهبری، میتوان مذاکرات را اجرائی و عملیاتی کرد».
به همین واسطه، این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم، هرگونه عجله و شتاب پیرامون مذاکره با غرب را لاف منافع ملی ارزیابی میکند. با وجود این نکته و با تأکید حقیقتپور: «اگرچه ایران عجلهای برای مذاکرات ندارد، اما اهل گفتوگو، تفاهم، منطق و مداراست و بهجز اسرائیل، جمهوری اسلامی ایران آمادگی مذاکره با هر طرفی بر پایه تأمین منافع ملی را دارد».
با چنین برداشتی، این فعال سیاسی در باب نتیجهگیری، «نه کفنپوشان ضدمذاکره را نماینده نظام میداند و نه از سوی دیگر، تعجیل و شتاب در مذاکره را هم در راستای منافع ملی ارزیابی میکند».
نماینده ادوار مجلس در ادامه درباره طرح برخی شائبهها در مورد انتخاب دکتر لاریجانی به عنوان دبیر شعام یا سپردن مذاکرات به او، پس از این سخنان «نه این احتمالات را رد میکند و نه تأیید» و صرفا بر تواناییها، دانش و تجربه دکتر لاریجانی در عرصه دیپلماسی و مذاکرات تأکید میکند؛ لذا به اذعان حقیقتپور: «در نظام جمهوری اسلامی ایران، مرد مذاکره وجود دارد، اما باید منتظر تصمیم نظام ماند و باید دید که آیا جمهوری اسلامی ایران اساسا ارادهای برای مذاکرات دارد یا خیر».
به همین دلیل، او مجددا هشدار میدهد «نباید جلوتر یا عقبتر از تصمیم نظام حرکت کرد» و به باور این چهره سیاسی: «دکتر لاریجانی چنین روحیه متعادلی دارد». حقیقتپور با اشاره به بخشی از گفتههای رهبر انقلاب دال بر اینکه «میتوان معامله کرد، اما باید دید با چه کسی معامله میکنیم»، هرگونه مذاکره احتمالی با غرب را به معنای تسلیم و عقبنشینی تفسیر نمیکند.
اما درعینحال متذکر میشود: «باید نهایت هوشمندی و دقت را در گفتوگو به کار گرفت». چون از منظر او: «طرف مقابل سابقه بدعهدی، اجرانکردن تعهدات و حتی خروج از توافق را دارد». بااینحال حقیقتپور «ورود به مذاکرات مبتنیبر تصمیم نظام و برپایه تأمین منافع را جایز میداند»؛ چراکه به باور او: «باید به همه دنیا ثابت کرد که جمهوری اسلامی ایران ترسی از مذاکره، تعامل و گفتوگو ندارد و میتوان برای تحقق منافع ملی، مذاکره و حتی توافقی را در دستور کار قرار داد».
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی نیز دیگر چهره سیاسی بود که در تحلیل سخنان علی لاریجانی، از نگاه متوازن و متعادل او میگوید و به اعتقادش: «امثال دکتر لاریجانی کسانی هستند که طی سالها و دهههای اخیر وفاداری خود را به نظام و انقلاب نشان داده و درعینحال ثابت کردهاند که در شرایط خطیر کشور، توان، دانش و تجربه لازم برای حل مسائل و بحرانها را دارند».
به همین واسطه، نماینده ادوار مجلس «سخنان دکتر لاریجانی را مبین و مؤید نگاه متوازن و متعادل و مبتنیبر تأمین منافع و امنیت ملی» توصیف کرده و از دید او: «دکتر لاریجانی در این سخنان خود بر پرهیز از هرگونه افراط و تفریط در حوزه سیاست داخلی و خارجی تأکید کرده است».
از طرف دیگر و به باور این چهره سیاسی: «ارزیابی دکتر لاریجانی درباره پرونده هستهای، نوع مذاکره و مواجهه با آمریکا و دولت ترامپ، تعامل با اروپا و نیز توازن در روابط با شرق، نشان از اشراف و آگاهی بهروز و دقیق وی بر مسائل جاری در سیاست خارجی دارد».
با توجه به نکاتی که عنوان شد، ایمنآبادی ابراز امیدواری میکند: «با بازگشت عقلانیت و منطق، فضایی برای استفاده از فرصتی نظیر دکتر لاریجانی و دیگر چهرههای ارزشمند و دلسوز نظام جمهوری اسلامی ایران مانند حسن روحانی، علیاکبر ناطقنوری، اسحاق جهانگیری، سیدمحمد خاتمی، سیدحسن خمینی و... برای مدیریت وضعیت خطیر و بحرانی کشور فراهم شود». چون به گفته این فعال سیاسی: «نباید فضای مدیریتی کشور را خالی از بزرگان کرد تا شرایط برای مانور کوتولههای سیاسی و بیریشگان ایجاد شود».
این چهره سیاسی در ادامه تحلیل خود، اذعان دارد: «وقتی طی سالهای اخیر، عرصه سیاسی کشور را از این چهرههای دلسوز نظام خالی کردهایم، خود به خود بستر برای کسانی فراهم میشود که اصطلاحا یک شب بیخوابی برای انقلاب و نظام نکشیدهاند».
هرچند نماینده ادوار مجلس، «برخی رادیکالها و کفنپوشان را که طی روزهای اخیر در شهرها و استانهای مختلف کشور دست به برگزاری اجتماعاتی قلیل زدهاند، فاقد جایگاه و پایگاه اصیل سیاسی و مردمی میداند» و در یک مورد مشخص معتقد است: «با وجود تمام تبلیغات گسترده در فضای اجتماعی، گردهمایی تندروها در شهری مانند مشهد زیر ۱۰۰ نفر بود که به شکل کاملا واضح و آشکاری حکایت از عدم استقبال عمومی از این جریان دارد».
در چنین فضایی، بهترین تصمیم از نگاه ایمنآبادی، «بازگشت به منطق، اعتدال و توازن سیاسی و بهرهگیری از چهرههایی مانند علی لاریجانی و سایر بزرگان نظام است». نماینده ادوار مجلس یادآور میشود: «دکتر لاریجانی در سایه گفتههای اخیر خود نه تندروی در شرایط کنونی را درست میداند و نه دفاعی از شتابزدگی در مذاکره دارد».
ایمنآبادی در پاسخ به این سؤال که «گفتههای اخیر لاریجانی میتواند دوباره گمانهزنیها درخصوص انتخاب وی به عنوان دبیر جدید شعام یا سپردن مذاکرات به او را تقویت کند؟»، چنین پاسخ میدهد: «با توجه به اخبار و اطلاعاتی که دارم، دکتر لاریجانی به دنبال هیچ جایگاه، پست و مقامی نیست». این چهره سیاسی در بخش پایانی گفتوگوی خود تأکید میکند: «اگرچه اشتیاق یا تمایلی از سوی دکتر لاریجانی برای حضور در پست و مقامی یا اداره مذاکرات احتمالی دیده نمیشود، اما بهعنوان یک سرباز وفادار وطن و در صورت صلاحدید مقام معظم رهبری و سایر ارکان نظام، وی توان، دانش و تجربه لازم برای انجام هرچه دقیقتر و درستتر وظایف محوله را دارد»؛ و بهجز اسرائیل، جمهوری اسلامی ایران آمادگی مذاکره با هر طرفی برپایه تأمین منافع ملی را دارد».