bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۱۷۰۴۰

زندگی شخصی خانم سخنگو

زندگی شخصی خانم سخنگو

«اگر آدم بگوید آزار نمی‌بیند، درست نیست. واقعیتش من اصلا آن‌قدر‌ها بزرگ نیستم که بگویم آزار ندیدم، ولی پذیرفتم که این آزار‌ها بخشی از این کار است. برای نمونه، من در پاسخ به سؤالی از واژه «لشکرکشی» استفاده کردم. هیچ‌گونه قصدی دال بر خدای نکرده توهین به کسی نبود، ولی واژه‌ای بود که با یک تصویر ذهنی بر زبانم آمد و خب همین واژه حاشیه ایجاد کرد. البته در روز بعد در حیات دولت توضیح دادم، اما جامعه با این واژه ارتباط برقرار نکرد و ناراحت شده بود.»

تاریخ انتشار: ۱۲:۱۶ - ۱۵ دی ۱۴۰۳

فاطمه مهاجرانی؛ چهره‌ای که تا قبل از انتخابات نمی‌شناختیم، این روز‌ها در مقام سخنگویی، صدای دولت است؛ صدایی که اگرچه به مهربانی شهره شده، توانسته به حضور زنان در سیاست اعتبار جدیدی ببخشد.

به گزارش شرق، در این گفتگو مهاجرانی ابعاد شخصی‌تری از زندگی خود ارائه داد که در ادامه آنرا می‌خوانید:

‌اجازه می‌خواهم مصاحبه را با معرفی خود شما شروع کنیم، شناخت افکار عمومی از شما در حد سخنگوی دولت بوده؛ تصویری که این مدت از شما شکل گرفته نگاهی مادرانه و معلم‌گونه و دلسوز وطن که تصویری غریب است از محیط مردانه و رسمی که از پاستور در چهار دهه گذشته دیده‌ایم؛ این نگاه مادرانه و محبت‌آمیز در کجا ریشه دارد، فاطمه مهاجرانی چگونه به اینجا رسیده است؟ و اینکه در محیط مردانه پاستور سخنگوی دولت بودن برای یک زن چه چالش‌هایی داشته است؟

خب من فاطمه مهاجرانی هستم، متولد مرداد ۱۳۴۹ در شهر اراک، خانواده ما چهار فرزند دارد و من فرزند دوم هستم. در واقع یک برادر از من بزرگ‌تر است و یک برادر بعد از من و یک خواهر هم که در واقع ته‌تغاری خانواده است. مرحوم پدرم فرهنگی و استاد دانشگاه بودند و یکی از بهترین معلم‌هایی که من در زندگی داشتم مادر و پدرم بودند، به جهت اینکه انسانیت و ادب را از مادر آموختم اگر چیزی آموخته باشم، البته اگر درخور آموختن این موضوع باشم و علاقه به مطالعه و عمیق نگاه‌کردن به خیلی از موضوعات را از مرحوم پدرم سعی کردم بیاموزم. در خانه ما معمولا کتاب یکی از دم‌دست‌ترین موضوعات بود و همیشه در خانه یک کتابخانه داشتیم. در خانه‌ای رشد کردیم که احترام با ادب و رفتار مهربانانه حاکم بود. اما مثل همه خانه‌ها چالش‌های خودش را هم داشت نه اینکه در فضای خلأ رشد کرده باشم بلکه روی زمین با همه موضوعات زمینی که وجود داشت ما هم زندگی می‌کردیم، سال ۶۸ وارد دانشگاه شدم و در رشته مهندسی مکانیک گرایش سیالات که همه می‌گفتند رشته مردانه‌ای است، تحصیل کردم. خیلی زود ازدواج کردم و در ۲۴سالگی خداوند لطف کرد و یک پسر خیلی نازنین به ما داد و الان به واسطه ازدواج پسرم ما عملا یک دختر هم داریم و به خاطر اینکه عروس دارم، خیلی خوشحالم و خدا را شاکرم.

‌نوه هم دارید؟

خیر؛ اما بسیار مشتاق نوه‌دارشدن هستم.

‌از زندگی مشترکتان راضی هستید؟

همسرم بسیار آدم همراهی است و لازم می‌دانم از همین‌جا بگویم زن‌هایی که رشد اجتماعی می‌کنند، اگر اسم این چیزی که من هستم را رشد بخواهیم بگذاریم، حتما از خانواده‌ای می‌آیند که هم رشدکردن برایشان معنا شده و هم همسرشان حمایتگر بوده؛ یعنی بدون حمایت همسر واقعا امکان این رشد وجود ندارد. اما پرسیدید که این نگاه از کجا می‌آید؟ واقعیتش وقتی آدم مادر می‌شود، همه افرادی را که هم‌سن فرزند خود هستند، مثل شما‌هایی که اینجا هستید، عین فرزند خود می‌بیند و مثلا برخی از اوقات خبرنگاران سؤال‌پیچم می‌کنند که در دلم می‌گویم‌ای جان این‌قدر شیطنت نکنید.

واقعا بدون اغراق این حس مادرانه است. در اینکه چندصباحی این فرصت خدمت از جنس کار سیاسی ایجاد شود، باید چیزی بر آن افزون کرد و این افزونگی از جنس مهربانی، صداقت و احترام و از جنس اعتماد است. از جنس فرارنکردن؛ از جنس ایستادن، از جنس عذرخواهی و از جنس پذیرش است. هیچ موجودی نمی‌تواند در مقابل مهربانی و زیبایی زانو نزند.

‌خانم دکتر، بین توضیحاتتان یک سؤال بپرسم؛ روز‌های اولی که شما به عنوان سخنگوی دولت معرفی شدید، چهره مادرانه و مهربان شما اولین برخورد جامعه با شما بود. این شناخت اولیه بعضا مورد انتقاد هم واقع می‌شد، زیرا جامعه عادت به شرایط رسمی و نگاه مردانه داشت و برایش این تصویر باورپذیر نبود. البته اکنون ماجرا کمی تغییر کرده، اما می‌شود راجع به آن روز‌های اول که در رابطه با همه کنش‌های شما شاهد موجی از توییت‌های تند بودیم، آن روز‌ها و چالش‌ها را برایمان مرور کنید؟ آیا آزار دیدید؟

اگر آدم بگوید آزار نمی‌بیند، درست نیست. واقعیتش من اصلا آن‌قدر‌ها بزرگ نیستم که بگویم آزار ندیدم، ولی پذیرفتم که این آزار‌ها بخشی از این کار است. برای نمونه، من در پاسخ به سؤالی از واژه «لشکرکشی» استفاده کردم. هیچ‌گونه قصدی دال بر خدای نکرده توهین به کسی نبود، ولی واژه‌ای بود که با یک تصویر ذهنی بر زبانم آمد و خب همین واژه حاشیه ایجاد کرد. البته در روز بعد در حیات دولت توضیح دادم، اما جامعه با این واژه ارتباط برقرار نکرد و ناراحت شده بود. وقتی ابزار کار کلام باشد، خیلی باید دقت کنیم. مولانا می‌فرماید: «عالمی را یک سخن ویران کند/ روبهان خفته را شیران کند». وقتی آدم تمام کارش با کلام است، خیلی باید مراقبت کند که کلمه به سمتی نرود که منافع ملی یا انسجام ملی آسیب ببیند یا دلی را بشکند. یکی دیگر از موارد بعد از حمله اسرائیل بود که پنج تا از جوانان عزیز ما به شهادت رسیدند. یک کلیپی آماده شده بود و در انتهای جلسه سخنگویی این کلیپ پخش شد. خب طبیعتا من می‌توانستم به عنوان یک آدم خیلی محکم بایستم، ولی عمدا ترجیح دادم که احساس خودم را به‌عنوان یک زن، یک مادر و به عنوان یک هم‌وطن، مقداری رها بگذارم. طبیعتا وقتی شما موسیقی را می‌شنوید که با صدای عالی همایون شجریان خوانده شده و تصاویری را که مال فرزندان این مرز و بوم هستند و آخرین جمله‌اش این بوده که «تو بخواب ما بیدار هستیم»، طبیعتا تأثربرانگیز بود. در پخش زنده، چون ویدئو پخش نشده بود و فقط چهره من دیده شد، بسیاری فکر کرده بودند که من فقط با این موزیک احساساتی شدم. آن هم یک موج ایجاد کرد و حملاتی شد. به برخی از دوستان گفتم که بگذاریم جامعه این را درک کند که کسی که در کار سیاسی است هم انسان است و احساس دارد و اتفاقا اگر این اشک جاری، اشک یک هم‌وطن در سوگ هم‌وطن دیگرش که یک جوان هم بوده، باشد؛ بنابراین طبیعتا روز‌های اول میزان فشار خیلی زیاد بود، ولی فکر می‌کنم که الان مقداری اوضاع و احوال بهتر شده، با توجه به اینکه طبیعی هم هست، یعنی هر تغییری یک مقدار اوایل تنش دارد.

‌برگردیم به سؤال ابتدایی و معرفی فاطمه مهاجرانی از زبان خودش!

در ادامه مسیر زندگی فوق لیسانس مهندسی مکانیک گرفتم و در یکی از دانشگاه‌های اروپایی فوق لیسانس و دی‌بی‌ای را خواندم و بعد در دانشگاه شهید بهشتی دکتری سیاست‌گذاری بازرگانی را دریافت کردم و اکنون عضو هیئت علمی یکی از دانشگاه‌ها هستم. با افتخار می‌گویم که ذات و ریشه‌ام فرهنگی است و از اینکه از این آب و خاک پرفرهنگ هستم، به خودم می‌بالم و امیدوارم نماینده خوبی برای این مردم فرهیخته باشم، به خصوص برای زنان به جهت اینکه این فرصت همیشه مردانه بوده و الان که در اختیار زن‌هاست امیدوارم نماینده خوبی برای زن‌ها باشم.

‌با توجه به مشغله فعلی، زندگی خانوادگی تحت تأثیر قرار نگرفته است؟

اگر بگویم تحت‌الشعاع قرار نگرفته واقعیت نیست؛ خب خیلی زمان‌های من محدودتر شده ولی خیلی تلاش می‌کنم روال معمول زندگی مثلا میهمان‌کردن عزیزانم یا دورهمی‌های خانوادگی را حفظ کنم، حال من با در جمع بودن خوب می‌شود، وقتی که آدم‌ها را در آغوش می‌گیرم خیلی احساس بهتری پیدا می‌کنم.

‌خانم مهاجرانی تا قبل از دوره چهاردهم ریاست‌جمهوری، زنان در کابینه‌های مختلف حضوری تقریبا نمادین داشتند و حتی اگر معاونتی بوده آن‌قدر که انتظار داشتیم، بروز و ظهور نداشتند که در دولت جدید ما یک سخنگوی دولت داریم؛ صدای واحد دولت را یک خانم قرار است به گوش مردم برساند؛ بنابراین شاید عینی‌ترین و واقعی‌ترین نقشی که به یک خانم می‌شد داد، توسط آقای پزشکیان اتفاق افتاده. با توجه به حاکمیت نگاه مردانه در چهار دهه گذشت در پاستور، نگاه جناب رئیس‌جمهور به حضور شما و زنان در کابینه ‌چگونه است؟

قبل از اینکه حکم بنده را امضا کنند، گفت‌وگوهایی با هم داشتیم، ایشان نگاه پشتیبانی در این خصوص داشتند و دارند و بسیار هم مطمئن بودند از این نگاه حمایتگر، در این مدت هم الحق و الانصاف به جز اخلاق‌مداری و حمایت و صداقت چیزی از ایشان در این زمینه ندیدم. البته همه افرادی هم که در دولت هستند، همین‌گونه رفتار می‌کنند، مثلا در شورای اطلاع‌رسانی آقای حضرتی یا آقای دکتر ربیعی دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور همین‌طور آقای دکتر عارف به عنوان معاون اول و سایر وزرا، آقای حاجی‌میرزایی به عنوان رئیس دفتر، همه ارکان ریاست‌جمهوری به هر حال تلاش می‌کنند که از این فرصت بیشترین بهره‌برداری شود و من به‌خاطر این موضوع خدا را شاکرم.

bato-adv
bato-adv