تلویزیون سابقه طولانی را در ساخت سریالهای تاریخی داشته است. در هفتههای اخیر سریالهای تاریخی مهیار عیار و سوجان به کنداکتور شبکههای آن اضافه شده است.
فرارو- در هفتههای اخیر سریالهای تاریخی جدیدی به جدول پخش شبکههای تلویزیونی اضافه شدهاند. سریال مهیار عیار به کارگردانی سید جمال سید حاتمی و سوجان به کارگردانی حسین تبریزی جدید ترین سریالهای تاریخی تلویزیون هستند. ساخت سریالهای تاریخی بعد از انقلاب با سربداران آغاز شد و مهیار عیار نیز آخرین اثر تا به الان است.
به گزارش فرارو، بعد از انقلاب اسلامی، آثار تاریخی زیادی ساخته شدند که هر یک روایتگر بخشی از تاریخ بودهاند و با استقبال بینندگان نیز مواجه شدهاند. به همین دلیل سریالهای مهیار عیار و سوجان رقبای زیادی دارند. حال باید دید سریال های سوجان و مهیار عیار میتوانند با رقبای خود رقابت کنند.
سریال «سوجان» داستان زندگی دختری به نام سوجان را در سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۵۷ در جنگلهای سرسبز گیلان روایت میکند. سریال به کارگردانی حسین تبریزی و نویسندگی فریدون حسنپور و با بازی بهزاد فراهانی، ثریا قاسمی، مهران رجبی، بهنام تشکر برای پخش در شبکه ۱ تولید شده است و در میان ماجراهای خانوادگی و عاشقانه نگاه جامعهشناسانهای به تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوران معاصر دارد.
قصه از جایی شروع میشود که مادربزرگ داستان زندگیاش را برای نوهاش تعریف میکند. داستان سریال بین حال و گذشته مانده است و نتوانسته به آن انسجام بخشد. در جایی شاید بتوانیم سوجان را کسلکننده بدانیم؛ چون در سالهای اخیر سریالهایی با همین موضوع و فضا کارگردانی و تولید شده است. ژانر تاریخی در سریال بهدرستی پرداخته نشده است و وقایع تاریخی با داستان سریال همخوانی ندارد. نظرات مردم در صفحات مجازی نشان میدهد سوجان روند و ریتم کندی دارد و حوصله سر بر شده است و در مقایسه با سایر سریالهای مشابه ارزش دیدن ندارد.
این روزها سریال «مهیار عیار» اثر جدید سید جمال سید حاتمی و محمدرضا محمدی نیکو این روزها از شبکه سوم به روی آنتن میرود. سریال روایتگر تاریخ دوران صفویه در شهرهای یزد و اصفهان است و درباره راهزنی به اسم مهیار است که تا پای چوبه دار میرود؛ اما نجات پیدا میکند. او بعد از خلاص شدن از چوبه دار به عیاری روی میآورد و با مشکلات مردم اصفهان همراه شده و هر بار داستان جدیدی از جوانمردیاش روایت میشود. فضا و دکور سریال شباهت زیادی به سریال مستوران دارد، انگار دکور همان سریال برای مهیار عیار استفاده شده است. برخلاف بازی خوب بازیگران زن، ظاهرشان بهخاطر عملهای زیبایی شباهتی به زنان تاریخی ایرانی ندارد. این سریال قرار بود که رقیب سریالهای شبکه خانگی باشد؛ اما نظرات مردم نشان میدهد حتی با داستان جدید هم نتوانسته است مخاطبان را جذب کند.
تاریخ ایران همیشه پر از فراز و نشیب بوده است به همین دلیل موضوعات و حوادث تاریخی دستمایه کارگردانان و فیلمنامهنویسان برای ساخت فیلم شده است و هرساله آثار تاریخی جدیدی از شبکههای تلویزیون پخش میشود. به همین دلیل مهیار عیار و سوجان رقبای مهمی داشته و دارند؛ از سربداران تا در چشم باد.
محمدعلی نجفی و کیهان رهگذر در سال ۱۳۶۳ سریالی بر اساس قیام سربداران به رهبری شیخ حسن جوری در خراسان ساختند و نام آن را نیز سربداران گذاشتند. امین تارخ، سوسن تسلیمی، علی نصیریان و محمدعلی کشاورز هنرمندان توانای کشور نیز بازیگران اصلی آن بودند. تیتراژ و موسیقی زیبای فرهاد فخرالدینی برای شما تداعیکننده قرن هشتم هجری است. صحنهها، دکور، لباس و همه چیز شما را به دل تاریخ میبرد، گویی که در قرن هشتم زندگی میکنید. دیالوگهای کیهان رهگذر گویی که از زمان حال به گذشته رفتهاند و شما حتی بعد از ۴۰ سال با آنها همذات پنداری میکنید.
در سال ۱۳۷۵ پخش سریال امام علی به کارگردانی داوود میرباقری و با بازی داریوش ارجمند، مهدی فتحی و ویشکا آسایش از شبکه ۱ تلویزیون پخش شد. سریالی که در آن زمان مهمترین اثر تاریخی و مذهبی تلویزیون بود. میرباقری با چیرهدستی تمام در نوشتن و کارگردانی، اثری را ساخت که بعد از هزار سال به یکی از قهرمانان مسلمانان جان دوباره بخشید.
دیالوگها از دل تاریخ صدر اسلام میآید وبا بازی شکوهمند بازیگران، قصه برای ما روایت میشود. انگار وقتی پای موسیقی سریالهای تاریخی به میان میآید باید انتظار دیدن نام فخرالدینی را داشته باشیم. او حجاز ۱۴۰۰ سال پیش را با موسیقی ایرانی میآمیزد و آنقدر دلنشین و زیبا اجرا شده است که یکی از بهترین آثار موسیقایی تلویزیون بعد از انقلاب است. متن و بازیگری در بالاترین سطح خود بوده است و همچنان نیز نمیتوان سریالی به آن کیفیت پیدا کرد.
«منصور ادیبان، روزنامهنگار تازه از فرنگ برگشته است و به پیشنهاد بزرگان شهر باهدف بهترشدن وضعیت مردم تصمیم میگیرد وارد عرصه رقابت انتخابات مجلس شود؛ اما هیچچیز طبق پیشبینی رخ نمیدهد.» این خلاصه داستان کیف انگلیسی به کارگردانی سید ضیا الدین است و بازی علی مصفا، هدیه تهرانی، محمدرضا شریفینیا و فرهاد اصلانی است که در سال ۱۳۷۸ از شبکه ۱ پخش شد. فرهاد فخرالدینی و علیرضا قربانی در اولین تجربه همکاری خود قطعه بهیادماندنی «گشته خزان نوبهار من» را تیتراژ کیف انگلیسی آماده کردند و لحظات خوبی را برای مخاطب رقم میزند.
ضیا الدین بر اتفاقات دهه ۱۳۲۰ ایران متمرکز شده بود و روند اضمحلال و نابودی روزنامهنگاری را روایت میکند که در بازگشت به وطن سودای خدمت و قدرت را دارد. علی مصفا و همسرش که اولینبار با هم در قاب تلویزیون ظاهر شدند بهترین بازی را از خود ارائه دادند و یک قصه عاشقانه را از درون سالهای پر از التهاب ایران برای ما روایت کردند.
اگر داستان جذاب و دراماتیک کیف انگلیسی را فاکتور بگیریم این سریال در بخشهای فنی نیز یکی از بهترین و دقیقترین سریالهای تمام دوران تلویزیون است؛ از شخصیتپردازی درست با بازیهای روان و پخته گرفته تا چهرهپردازی و کارگردانی دقیق همه بهقاعده و درست هستند.
کوچک جنگلی یکی از سریالهای تلویزیون به کارگردانی بهروز افخمی و با بازی علیرضا مجلل، مهدی هاشمی و داوود رشیدی بود که در سال ۱۳۶۶ تولید و پخش شد. «کوچک جنگلی» سریال تاریخی با درونمایههای سیاسی و اجتماعی است که به زندگی میرزا کوچکخان جنگلی و مبارزات او با استعمار روسیه و انگلستان میپردازد. افخمی با کنار هم قراردادن تعداد زیادی از بازیگران توانمند و پشتصحنه کاربلد، یکی از ماندگارترین آثار تاریخی ایران را ساخت.
بازیهای باورپذیر علی مجلل، مهدی هاشمی و داوود رشیدی در کنار فیلمبرداری درست نعمت حقیقی و دوبلاژ علی کسمایی دستبهدست هم داد تا تصویر نسبتاً روشن و دقیق از میرزا کوچکخان جنگلی روایت شود. موسیقی تیتراژ برگرفته از ادبیات شفاهی گیلان به شمار میرود و در بعضی نقلقولها به خواهر میرزا نسبتدادهشده است و در سال ۱۴۰۰ در فهرست آثار ناملموس کشور ثبت شد. کوچک جنگلی در سالهای جنگهای تحمیلی از تلویزیون پخش شد و موردتوجه مردمی قرار گرفت که جان و مال را در راه دفاع از کشور پیشکش کرده بودند.
سریال روزی روزگاری داستان راهزنی معروف به نام مراد بیگ است که در یک دعوا مجروح شده و توسط یک زن روستایی نجات پیدا کرده و در طول داستان تبدیل به فردی صالح میشود. امرالله احمد جو با استفاده از تجربیات زیست خود و با بازی درخشان خسرو شکیبایی و ژاله علو یک از شاهکارهای تلویزیون ایران را نوشت و کارگردانی کرد. چلهنشینی مراد بیک نزد خاله لیلا و نشان دادن تلفیق عرفان و زندگی ایرانی از ویژگیهای مهم روزی روزگاری است. احمدجو با به تصویر کشیدن روستائیان، بخشی از آدمهای گمشده دوران رضاخان، قصهای جدید روایت میکند. ژاله علو، خسرو شکیبایی و سایر بازیگران، درخشانترین بازی خود را ارائه دادهاند و عوامل صحنه نیز در کار خود بهترین بودند. گرچه ما بارها صحنههای نبرد و کریخوانی را در سریال میبینیم؛ اما عاری از هر گونه خشونت و بددهنی است.
داستان در چشم باد، روایت بخش مهمی از تاریخ معاصر ایران است که از قیام میرزا کوچکخان جنگلی آغاز میشود و تا آزادسازی خرمشهر در دل زندگی بیژن ایرانی و خانوادهاش ادامه دارد. مسعود جعفری جوزانی با ترکیب بهترین بازیگران ایران مانند سعید نیکپور، پارسا پیروزفر، محمود پاکنیت و ماهچهره خلیلی به حق یکی از ماندگارترین آثار تاریخی کشور را ساخته است. حسین علیزاده نیز با قطعه خاطره یکی از بهترین تیتراژهای تلویزیون ایران را ساخته است. جوزانی توانسته است در دل روایت اصلی خردهروایتهای ملی و مذهبی را بگنجاند و لحظههای پر فراز و نشیب تاریخ ایران را با دیالوگهای غنی به تصویر بکشد. بازی بازیگران بسیار روان و باورپذیر است و شما لحظاتی احساس میکنید در حال تماشای یک فیلم مستند هستید. در تمام طول سریال تلاش شده است فضا طوری طراحی شود که نمایانگر احوالات مردم آن روزگار باشد و هر بار شما از دیدن سریال لذت میبرید.
پخش سریال روزگار قریب در سال ۱۳۸۶ در تلویزیون آغاز شد. سریالی که بر اساس زندگی دکتر محمد قریب، بنیانگذار پزشکی نوین اطفال در کشور ساخته شد. کیانوش عیاری با استفاده از بازیگران درجه یک مانند مهدی هاشمی، مهران رجبی داستان زندگی دکتر قریب را به بهترین شکل ارائه میدهد. او به بهانه دکتر قریب مهمترین وقایع دوران زندگی او از قحطی زمان جنگ جهانی دوم، بیماری تیفوس، کودتای رضاخان، ملی شدن صنعت نفت و تلخی زندگی فرودستان را روایت میکند. شاید کمتر کارگردانی را پیدا کنیم که اینگونه عمیق درد و مرگ مردم کوچه و بازار را به تصویر میکشد.
سریالهای تاریخی همیشه جایگاه ویژهای در تولیدات فیلم و سریال تلویزیون داشتهاند دهه ۸۰ را میتوان دوران شاخص سریالهای تاریخی بدانیم و برخی از این آثار مانند در چشم باد و سربداران و… توانستهاند جای خود را در دل مخاطب باز کنند و صحنههای شاد و تلخی را برای آنها یادآور شوند. سریالهایی که با بهترین کادر بازیگری و عوامل پشتصحنه تولید شده است؛ اما در سالهای اخیر سریالهای تاریخی روند تکراری و یکنواختی را به خود گرفته است و حتی استفاده از بازیگران توانا نیز به کیفیت آنها نیفزوده است و انگاری برای خالی نبودن عریضه تولید میشوند و مردم از تماشای آنها لذت نمیبرند.