سفرنامه شاردن را یکی از دقیقترین و واقع بینانهترین توصیفهای اروپائیان از ایرانیان میدانند که تاکنون به نگارش درامده است. شاردن تاجر و سیاح فرانسوی بود که در زمان شاه عباس دوم صفوی به ایران آمد و شرح مشاهدات خود را در سفرنامهای ۱۰ جلدی به ثبت رساند که بارها و بارها ارزش خواندن دارد.
فرارو- ۱۶ نوامبر (مصادف با ۲۶ آبان ماه) سالروز تولد یکی از مشهورترین افراد جهان در عرصه مطالعات ایرانشناسی و خاورشناسی است. در تاریخ ۱۶ نوامبر ۱۶۴۳ ژان شاردن (Jean Chardin) که به نام سِر جان شاردن Sir John Chardin)) نیز شناخته میشود، در پاریس به دنیا آمد. شاردن اگرچه یک تاجر بود اما به واسطه سفرهای دور و دراز خود به ایران عصر صفوی و مهمتر از همه نگارش سفرنامهای مفصل در اینباره به شهرت رسید. سفرنامه شاردن به ایران به باور بسیاری از خاورشناسان یکی از غنیترین منابع هم عصر در شناخت تاریخ اجتماعی ایران در دوره فرمانروایی سلسله صفویه است.
به گزارش فرارو، ژان شاردن نقشی کلیدی در آشنایی اروپاییان با ایران عصر صفوی ایفا کرد. آثار او هنوز هم به عنوان منابع ارزشمند در مطالعات تاریخی و ایرانشناسی استفاده میشود. در این نوشته قصد داریم تا به سفرهای شاردن در ایران و اهمیت سفرنامه او به ایران سخن برانیم.
ژان شاردن در ۱۶ نوامبر ۱۶۴۳در پاریس متولد شد و در همانجا در س خواند. پدرش جواهر و تاجر ثروتمندی بود که فن جواهرسازی را به فرزند خود آموخت. ژان شاردن پس فراگرفتن جواهرسازی در ۲۲ سالگی تصمیم گرفت نخستین سفر تجاری خود را به سمت مشرق زمین آغاز کند. سفرهای ژان شاردن ۶ سال طول کشید که ایران بیشترین توجه را از او گرفت.
ژان شاردن طی دو سفر، در سالهای ۱۶۶۵ میلادی و ۱۶۷۱ میلادی به ایران سفر کرد. شاردن در سال ۱۶۶۵، به عنوان یک تاجر جواهر و با هدف توسعه تجارت خود به ایران سفر کرد. او در این سفر به شهرهای مهمی مانند اصفهان (پایتخت صفویان) رفت و با فرهنگ، هنر و ساختار سیاسی ایران آشنا شد. دربار صفوی، به ویژه شاه عباس دوم، از جواهرات بسیار استقبال میکرد و این موضوع فرصتی برای شاردن بود تا هم از نظر تجاری و هم از نظر علمی و فرهنگی بهرهمند شود.
دومین سفر شاردن به ایران در سال ۱۶۷۱ انجام شد و او این بار مدت بیشتری در ایران ماند. این سفر برای شاردن فرصتی بود تا تحقیقات دقیقتری درباره ایران صفوی انجام دهد و جزئیات زندگی، معماری، و فرهنگ ایرانیان را ثبت کند. در این سفر، او نه تنها به تجارت ادامه داد بلکه یادداشتهای بسیار ارزشمندی جمعآوری کرد که بعدها در کتاب مشهورش منتشر شد.
ژان شاردن پس از دو سفر مهم خود به ایران (۱۶۶۵ و ۱۶۷۱) و مشاهده زندگی، فرهنگ و ساختار سیاسی این کشور، تصمیم گرفت تا تجربیات و مشاهداتش را به صورت یک سفرنامه تدوین کند. دلیل اصلی او برای نوشتن این اثر، ثبت جزئیات دقیق از ایران صفوی و انتقال دانستههایش به مخاطبان اروپایی بود.
شاردن احتمالاً کار بر روی یادداشتها و مشاهداتش را بلافاصله پس از بازگشت از ایران در سال ۱۶۷۷ آغاز کرد و نسخه نخست سفرنامه او در سال ۱۶۸۶ میلادی با عنوان «Voyages de Monsieur le Chevalier Chardin» در پاریس منتشر شد. شاردن نسخههای تکمیلی و مفصلتری از سفرنامه خود ارائه کرد که نسخهای جامعتر در سالهای بعد در آمستردام منتشر شد.
شاردن سفرنامه خود را در ۱۰ جلد منتشر کرد که هر جلد به مبحثی خاص اشاره دارد؛
جلد اول: مقدمات و مسیر سفر که شرح زندگی شاردن، دلایل سفر او، و چگونگی آمادهسازی برای سفر است. در این جلد توضیحاتی درباره مسیر حرکت از اروپا به خاورمیانه، عبور از ترکیه، گرجستان و ارمنستان آمده و اطلاعات اولیه درباره فرهنگها و شرایط جغرافیایی مناطقی که او از آنها عبور کرده است، ذکر شده است.
جلد دوم: ورود به ایران و توصیف عمومی کشور در عصر صفویه است. توصیف شهرها، جادهها و وضعیت امنیت کشور مهمترین بحث این جلد است.
جلد سوم: توصیف ساختار حکومتی و سیاسی صفویان و به ویژه دربار شاه عباس دوم صفوی است. شاردن در این جلد ساختار سیاسی کشور و دیوان سالاری آن را به خوبی و به تفصیل شرح میدهد.
جلد چهارم: فرهنگ و آداب و رسوم ایرانیان شامل طبقات مختلف جامعه، نقش زنان و مردان، سبک لباس پوشیدن، غذاها، و آداب مهمانی و غیره مورد توجه قرار گرفته است.
جلد پنجم: معماری و شهرسازی ایران مورد توجه قرار گرفته است.
جلد ششم: به اقتصاد و تجارت ایران در دوره شاه عباس دوم پرداخته است.
جلد هفتم: به مذهب در ایران و به ویژه نقش تشیع در جامعه و ساختار سیاسی آن پرداخته است.
جلد هشتم: روابط خارجی ایران با کشورهای هند، عثمانی و کشورهای اروپایی را بررسی کرده است.
جلد نهم: شرح سفر شاردن به هند و توصیف فرهنگ، اقتصاد، و سیاست آن منطقه و همچنین مقایسه آن با ایران است.
جلد دهم: یادداشتهای پراکنده شاردن درباره تجربههای شخصیاش در سفراست.
سفرنامه شاردن به دلایل بسیاری یکی از مهمترین کتابهای ایرانشناسی جهان است؛
۱. نشان دادن مولفههای هویت ایرانی
ژان شاردن در سفرنامه خود تلاش کرده است که بدون پیش داوری درباره مردمان ایران بنویسد. او در این دوران مذهب شیعه را جدیترین مولفه هویت در ایران میداند. شاردن برای آشنایی بیشتر با این مولفه با لباس مبدل به مساجد و مراسمهای عزاداری میرفت. در واقع شاردن مذهب شیعه را عامل اتحاد مردمان با حکومت صفویه میدانست.
۲. نوشتن درباره گذشته تاریخی ایران
شاردن به تاریخ باستانی قبل از اسلام نیز علاقه داشته است. به همین دلیل است که در آثار خود و در طول بازدید از شهرها، دلیل نامگذاری شهرها و نام قدیم آن را ذکر کرده بود. شاردن هخامنشیان را پارسیان میدانست و در آثار خود اشارههای زیادی به آنها کرده است. در واقع همین ذهنیت تاریخی او است که توانسته پوندی جالب توجه میان گذشته و امروز خلق کند.
3. اشاره به زندگی روزمره
مهمترین مزیت سفرنامه شاردن اشاره به زندگی روزمره مردم دوران صفوی با جزئیات قابل توجه است. یکی از پیچیدهترین بحثهای پژوهشی تاریخدانان زندگی روزمره مردمان عادی گذشته است. سفرنامه شاردن اینه تمام نمای زندگی مردم عادی دوران صفوی است که میتواند اطلاعات ارزشمندی را به مورخان بدهد.
چند اظهار نظر شاردن درباره ایرانیان
ژان شاردن درباره مردم ایران نوشته است: «من هیچ ملتی را مودبتر از مردم ایران ندیدهام زیرا ادب و نزاکت در میان ایرانیان ذاتی و فطری است. محال است از سوی ایرانیان با رننجش مواجه شوید. قوه تفکرشان سرزنده و الهام بخش است. ایرانیان از حافظه قوی و آزاد برخوردار هستند و با اشتیاق فراوان به سوی کسب علوم و فنون حرکت میکنند.»
شاردن در گزارشی دو خصیصه جالب درباره ایرانیان دوران صفویان گزارش کرده است: «اگر پادشاه ایران یک روز معادل پانصد هزار لیره فرانسوی به یکی از درباریان خود بدهد که در کشور ما برای معیشت چند خانواده تا پایان عمر کافی است. اما این ولخرجیهای خارق العاده در سایر کشورها دیده نمیشود و فقط بین افرادی که در دستگاه دولتی کار میکنند انجام میگیرد و سایر طبقات نه تها ولخرجی ندارند بلکه صرفه جو هستند و ثروت کشور را نیز همان طبقه صرفه جو به وجود آورده اند. مردمان ایران در لباس پوشیدن هرگز از مد پیروی نمیکنند و زمان زیادی لازم است تا ایرانیان تغییری در پوشاک خود دهند. ایرانیان به واقع دوراندیشترین افراد جوامع بشری هستند.»
شاردن در جایی دیگر از سفرنامه خود مینویسد: «به اعتقاد من در تمام دنیا هیچ ملتی در شناختن آبهای زیرزمینی و بهره برداری از آن به اندازه ایرانیان مهارت ندارد.»