فرارو– ترور رهبر سیاسی حماس در تهران، ابعاد گوناگونی دارد که پرداختن به آنها مستلزم گذر زمان است. اما در حال حاضر و با توجه به این که شهادت اسماعیل هنیه در جریان تحولات امنیتی منطقه تعریف میشود، میتوان به بخشهایی از مساله پرداخت.
به گزارش فرارو، اقدام ناگهانی اسرائیل برای هدف قرار دادن رئیس دفتر سیاسی حماس یک روز پس از تحلیف رئیسجمهور و در خاک ایران، در صدر اخبار جهان است. تحلیلگران از جنبههای مختلفی به این مساله میپردازند. برخی در حال حاضر تمرکزشان بر وقوع این حمله در خاک ایران است و برخی دیگر، بر تاثیر ترور هنیه بر روند آتشبس در فلسطین و پایان جنگ غزه متمرکز شدهاند. برای بررسی برخی ابعاد این حادثه، با حسن لاسجردی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه گفتگو کردیم.
لاسجردی درباره روند ترورهای اخیر اسرائیل گفت: چه اسرائیل مسئولیت این حمله را بپذیرد و چه آن را کتمان کند، از هدف و شیوهای که گفته میشود برای این اقدام استفاده شده، مشخص میشود که تلآویو دست به ترور اسماعیل هنیه زده است. ذهن به هیچ سمت دیگری نمیرود. یکی از نکات مهم این است که چرا هنیه را در تهران به شهادت رساندند. اسرائیل مدتهاست که نیروهای موثر مقاومت را در نقاط مختلف هدف قرار میدهد. در سوریه، لبنان، عراق شاهد این مساله بودیم و یمن نیز یک استثناء است که صرفاً دست به بمباران زدند. حالا که سراغ تهران آمدند، تلاش میکنند بگویند که بر منطقه مسلط هستند. چون تئوری آنان بر این اساس استوار است که با حذف نیروهای موثر، طرف مقابل آنها یعنی جبهه مقاومت تضعیف خواهد شد. اما برآیند اقدامات آنان از ترور فرماندهان مقاومت تا افسران ارشد نیروی قدس سپاه و وارد نشدن خلل به روند فعالیتهای این جبهه، نشان میدهد که مقاومت توانایی جایگزینی نیروهایی که از دست میدهد را به خوبی دارد.
وی افزود: اسرائیل مدتهاست که به خاطر جنگ غزه، تحت فشار نیروهای سیاسی داخلی و بیرونی قرار دارد. از درون رژیم صهیونیستی، مخالفان نتانیاهو از نظامیان آسیبدیده از جنگ تا فرماندهان ارشد، احزاب مخالف و خانوادههای اسرا با نتانیاهو و دولت او درگیر هستند. از ناحیه بیرونی نیز انواع ملتها، کشورها، سازمانهای بینالمللی و نیروهای مقاومت در یمن، عراق، لبنان و سوریه هر کدام به نحوی مخالفت خود با اسرائیل را نشان میدهند. آنها معتقدند که حداقل در بخش مقاومت، مغز مدیریتی در تهران است و این گروههای مقاومت بازوهای آن هستند. با زدن اسماعیل هنیه در تهران، خواستند این مرکز را مورد هدف قرار بدهند و شاید پیغامی را مخابره کنند.
این تحلیلگر مسائل منطقه خاطرنشان کرد: تحلیل دیگر این است که اسرائیل به خاطر شکست در غزه، به دنبال پیروزی میگردد. این پیروزی را نیز در نقاطی دیگر جستجو میکند. در حال حاضر، ابزار به دست آوردن این پیروزیها، قتلهای هدفمند و حذف چهرههای موثر مقاومت است که نمونههای آن را مثال زدیم.
لاسجردی با تاکید بر این دولت اسرائیل بر بحرانهای منطقهای به خاطر اهداف بلندمدت دامن میزند، گفت: نکته بعدی، زمان این تحولات است. چرا این روزها و در این شرایط دست به این اقدامات میزنند؟ تحلیل من این است که نتانیاهو، بودن و حیات سیاسی خودش را به تحولات امنیتی گره زده است. فعلاً او با این حجم از فشار داخلی و خارجی فقط با جنگ میتواند در قدرت بماند. در صورتی که صلحی اتفاق بیافتد یا آتشبسی برقرار شود، مجبور است که برای عملکرد خود پاسخگو باشد. مثل سال ۲۰۰۶ که پس از جنگ ۳۳ روزه کمیتهای به نام وینوگراد در اسرائیل تشکیل شد تا عملکرد دولتمردان و نظامیان این رژیم در جریان جنگ با حزبالله لبنان را بررسی کند. معتقدم آنها تلاش میکنند تا زمان مشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکا و آمدن رئیسجمهور جدید این جنگ را ادامه دهند تا ببینند در نهایت سیاستهای واشینگتن چه تغییری میکند و چه حمایتهای جدید و بیشتری را میتوانند جلب کنند.