یک سخنران مشهور، بعد از ورود تمام قدش به انتخابات و خروج از سایه، دیگر نتوانست به همان وضعیت برگردد و در آفتاب ماندگار شد. از او به عنوان پدر معنوی جدید جریان تندرو نام برده میشود.
فرارو– حوزه علمیه اگر چه بر یک نهاد دینی اشاره دارد و یک کل منسجم را به ذهن میآورد، اما درون خود جریانهای سیاسی – فکری مختلفی را جای داده است. بعضی از این جریانها در یک مقطع زمانی فرصت ظهور و بروز پیدا میکنند؛ برای مثال جریان فکری مرحوم آیتا... مصباح در دو مقطع زمانی سال ۶۸ – ۶۹ و همچنین بعد از دوم خرداد ۱۳۷۶ فرصت عرض اندام یافت، در سال ۱۳۸۴ با محمود احمدینژاد اوج گرفت و سپس با بروز اختلافات با رئیسجمهوری که اطاعت از او اطاعت از خدا بود، یک جبهه سیاسی مستقل تحت عنوان پایداری را ایجاد کردند.
به گزارش فرارو، در جریان این انتخابات، یک جریان فکری دیگر با محوریت سیدمحمدمهدی میرباقری بیش از پیش در عرصه عمومی مطرح شد. برخی معتقدند که او نسخه جدیدی از مرحوم مصباح است؛ مخالف سازش در داخل و خارج، غربستیز، قائل به برپایی تمدن. برخی تحلیلگران حتی نگاهی فراتر از این را مطرح میکنند. روزنامه هممیهن در این باره نوشت: «خودحقپنداری و دیگرباطلپنداری چنان در اندیشۀ میرباقری موج میزند که برخی حتی در تشبیه او به مرحوم مصباح یزدی هم دچار تردید شدند، چون آیتالله فقید در عین اشتهار به نگاه خاص و نفی پلورالیسم و تکثر دینی در بنیان اندیشه خود به معنی سیاسی کلمه اقتدارگرای مطلق نبود بلکه آن مسیر را برای به قدرت رسیدن و در رقابت با اندیشههای دیگر برگزیده بود درحالیکه در آنچه میرباقری میگوید بنیادگرایی بیهیچ، اما و اگری مشهود است.»
میرباقری همیشه به عنوان یک سخنران مذهبی و کارشناس برنامه سمت خدای شبکه ۳ شناخته میشد؛ حتی کمتر کسی در میان عموم مردم میدانست او نماینده مجلس خبرگان رهبری در دوره پنجم و ششم از البرز و سپس سمنان است. نام او پس از سقوط هلیکوپتر و کلید خوردن انتخابات بیشتر شنیده شد. در آن مقطع، بخشی از جریان بنیادگرا از میرباقری و چند نفر دیگر از جمله علیرضا اعرافی و محسن اراکی دعوت کردند که برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کنند. این درخواست مورد موافقت قرار نگرفت. همان موقع در تحلیلها مطرح شد که این چهرهها، جایگاه خود را بالاتر از درگیر شدن در قوه مجریه و پست ریاستجمهوری میدانند. از سوی دیگر اگر میآمدند و با آرایی پایین شکست میخوردند، وجهه خود را از دست میدادند. این تحلیلها درست یا نادرست باشد، هیچ کدام از این چهرهها حاضر به حضور در انتخابات نشدند.
میرباقری در جریان دور دوم انتخابات، به صورت رسمی پشت سر سعید جلیلی قرار گرفت. در ایام منتهی به مرحله اول، او اعلام کرد که به طور رسمی از هیچ نامزدی حمایت نخواهد کرد. او در این دوره صرفاً به تبیین شاخصها میپرداخت و مطرح میکرد که «اصلح کسی است که راه غیرقابلبازگشت شهید رئیسی را ادامه دهد.»، اما پس از مشخص شدن نتیجه دور اول، به طور رسمی و تمام قد ظرفیتهای خود را به انتخابات معطوف کرد. ۱۰ تیر ۱۴۰۳، بیانیه جمعی از سخنرانان و چهرههای مذهبی در حمایت از سعید جلیلی منتشر شد که نام میرباقری در ابتدای فهرست قرار داشت. ۱۲ تیرماه پیام تصویری میرباقری در حمایت از سعید جلیلی منتشر شد که از هواداران این نامزد انتخابات میخواست معطل ستادها نمانند و به صورت آتش به اختیار و خلاقانه فعالیت کنند. کانال ایتای سیدمحمدمهدی باقری اعلام کرد که این سخنران در ۱۳ تیر ۱۴۰۳ در مسجد امام جعفر صادق (ع) کوی کارمندان شمالی کرج حاضر خواهد شد.
در این دوران، سخنرانیهای میرباقری نیز رنگ و بوی انتخاباتی داشت. او روز ۱۲ تیر در مسجد جمکران درباره تقابل دو اسلام صحبت کرد: «ما در کشاکش بین دو قرائت از اسلام (اسلام ناب و اسلام آمریکایی) هستیم. اسلام آمریکایی به نام حل مشکلات مردم، اشرافیت را حاکم میکند و کشور را وابسته و آویزان به نظام استکباری و تحت نفوذ غرب قرار میدهد. اگر کفران نعمت کنیم و به عقب برگردیم، رنجهای شدیدتر در پیش است.» در این میان چند پست در شبکه ویراستی نیز از او منتشر شد تا این که روز دور دوم انتخابات، در بیاینهای که صادر کرد، نوشت که چرا به جلیلی رای داده است. چون معتقد بود جلیلی راه رئیسی را ادامه خواهد داد، با فساد نظام زالوصفت سرمایه داری مقابله میکند، در مقابل زیادهخواهیها و زورگوییهای استکبار آمریکا و چند دولت اروپایی خواهند ایستاد و آنها را به تسلیم در مقابل ملت سرافراز ایران وادار خواهند کرد و چند دلیل مشابه دیگر.
حمایت تمام قد میرباقری از جلیلی، عقایدش را زیر ذرهبین برد. اردیبهشت امسال بود که پایگاه خبری انتخاب در گزارشی ویدئویی به جریان فکری «آکادمی» پرداخت. آکادمی، اشاره به فرهنگستان علوم اسلامی قم دارد که پس از مرگ موسس آن – سیدمنیرالدین حسینی – توسط میرباقری اداره میشود. این موسسه پیش از تغییر نام به فرهنگستان علوم اسلامی، به آکادمی علوم اسلامی معروف بود. تفکر حاکم بر این موسسه نیز مانند موسسه آیتا... مصباح، معتقد به اسلامی کردن علوم انسانی است و منتقدان معتقدند که پس از فوت او، جریان آکادمی توانست تا حدودی همان تفکر بنیادگرایانه را گسترش دهد، اما شبکهاش به گستردگی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) نیست.
طی روزهای گذشته، برخی اظهانظرهای پیشین میرباقری مورد کنکاش مجدد قرار گرفت. او که دوباره با انتخابات از سایه به آفتاب آمد، این بار نتوانست به سایه برگردد و نظراتش مورد توجه و بررسی قرار گرفت. ضدیت با علوم انسانی، تجدد، توسعه و تقابل تمدنی با غرب از جمله کلیدواژهها و مفاهیمی است که به وفور در سخنرانیهایش استفاده میکند.
میرباقری درباره اسلام فرهنگی و اسلام سیاسی، میگوید: «قبلهتان نیویورک و بازار بورس آمریکاست یا قبلهتان کعبه است؟ من تفاوت دولت آقای رئیسی با دولتهای قبلی را در این میدانم که ایشان قائل به تمدن اسلامی است، اما آنها خیلیهایشان قائل به اسلام سیاسی نیستند؛ قائل به اسلام فرهنگی هستند. مدل قطر را قبول دارند. الگویشان قطر است. الگوی سرمایهداری را قبول کرده و با جهان تعامل میکند، با همکاری غرب ورزش جهانی را به آنجا میآورند (جام جهانی فوتبال) بعد هم به آنها میگویند شراب نخورید، میگویند چشم. [بعد از این]میگویند این بهتر است یا انقلاب اسلامی؟ انقلاب اسلامی دارد زیرآب امریکا را میکشد، نظم جهانی را به هم میریزد، اینها طوفان در فنجان چای میکنند. نظم آمریکایی را قبول کرده، میگوید حالا شراب در کشور ما نخورید. میگویند چشم ما که طرفدار دموکراسی هستیم. هم آنها آدمهای خوبی هستند، هم اینها؛ این اسلام فرهنگی است و آن اسلام سیاسی. کدام بهتر است؟ معلوم است که کدام بهتر است. برای شمایی که رو به آمریکا پایتان را دراز میکنید و شب میخوابید، آن [اسلام فرهنگی]بهتر است و برای کسانی که رو به کعبه میخوابند، این [اسلام سیاسی]بهتر است.» این سخنرانی احتمالاً در یک فضای دانشجویی و در دوران زنده بودن مرحوم رئیسی انجام شده است.
این سخنران مذهبی در برنامه جهانآرای شبکه افق، بعد از اعتراضات سال ۱۴۰۱ گفت: «جناح سیاسی غربگرا که اسم خودشان را گذاشتهاند میانهرو، مرزهای خود را با ایده براندازی روشن نکردهاند و در وسط ایستادهاند. گمان میکنم میخواهند به نام ناجی و جذب تودهها، دوباره به قدرت برگردند. در بعضی نظراتشان، این اتفاقات را ناشی از اسلام حداکثری میدانند، ولی به عکس، اسلام حداقلی میانهرو، مبدأ چالشهای بزرگ است، زیرا توسعه غربی را در معماری و اقتصاد میپذیرند، ولی در پوشش، به همه لوازم غربی آن پایبند نیستند، اینجا مشکل ایجاد میشود.» او ادامه داد: «مخالف تحصیل و اشتغال زنان نیستیم، با الگوی غربی آن مخالفیم. ساختاری درست کردهاند که یک زن، برای تامین معاش باید ۶ صبح از خانه بزند بیرون و ساعتها در تونل مترو و دیگر مکانها بماند، بعد میگوییم باید پوشش او هم کامل باشد، در حالیکه زیرساختها برایش فراهم نیست. آنهایی که اسلام حداقلی را پیاده کردهاند عامل اتفاقات این روزها هستند. بسیاری از افرادی که در سه دهه اخیر جزو تصمیمسازان بودهاند، حالا نشستهاند و ایراد میگیرند در حالیکه حاضر نیستند مسئولیت تصمیمسازیهایشان را بر عهده بگیرند.»
اظهارنظر میرباقری درباره ارتباط میان گرسنگی و ساخت تمدن نیز جنجالآفرین شد. به گزارش رسا، میرباقری روز بیست و سوم تیر در در اختتامیه سلسله نشستهای «ملت ابراهیم» که در دفتر فرهنگی آستان قدس رضوی در قم برگزار شد، با خواندن بخشی از پیام نیمهشعبان امام خمینی (ره) در سال ۱۳۶۸ که فرموده بودند «چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی هستند و گرانی و کمبود بر طبقه مستضعف فشار میآورد، ولی هیچ کس هم نیست که نداند پشت کردن به فرهنگ دوَل دنیای امروز و پایهریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامی با امریکا و شوروی، فشار و سختی و شهادت و گرسنگی را به دنبال دارد و مردم ما این راه را خود انتخاب کردهاند و بهای آن را هم خواهند پرداخت و بر این امر هم افتخار میکنند.» گفت: «مردم ما آماده حرکت به سمت آرمانها هستند و دولتمردان نباید مردم را از آن آرمان غافل کنند. رئیس جمهوری اسلامی باید مسائل کشور را ذیل تحول نظم جهانی پیش ببرد.»
میرباقری در بخش دیگری از صحبتهایش با بیان اینکه دولت رئیسی در راهبرد اساسی و برخورد با مسائل جهانی عنایت داشت که الگوی پیشرفت را نمیشود مستقل از نظم جهانی عنوان کرد، اظهار داشت: «برخی در دنبال کردن گفتگوی با جهان میخواهند خلع سلاح را بپذیرند که بسیار عجیب و غریب است و همچنین ایران را در درون نظم جهانی هضم کرده و مانند ژاپن و آلمان کنند. دشمن نقشه خاورمیانه جدید را منتشر کرده و میخواهد عراق و ایران را تجزیه کند و به هیچ وجه ایران در نظم آنها پایدار نمیماند. نظم کنونی جهانی در حال فروپاشی است و تلاش برای سازگاری در این نظم، شرط بندی بر روی اسب بازنده است.»
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی در واکنش به اظهارنظر میرباقری در باب گرسنگی و ایجاد تمدن نوشت: «اگر ذرهای گرسنگی و سختی در این چهره دیدید مردم را خبر کنید. همین سخنان هم از روی سیری و آسایش است، چون انسان گرسنه و در حال سختی به این حرفها فکر هم نمیکند.» این صحبتهای میرباقری واکنشهای زیادی به خصوص در شبکههای اجتماعی. بخشی از کاربران شبکههای اجتماعی نوشتند که چه ارتباطی میان صحبتهای حضرت امام (ره) یک سال پس از پایان جنگ، با سال ۱۴۰۳ و وضعیت امروز کشور وجود دارد. برخی دیگر که از نسل جوان بودند، این مساله را مطرح کردند که ما چنین انتخابی نکردهایم.
عبدالرضا داوری، مشاور سابق محمود احمدینژاد که این روزها در توئیتر فعال است، تمرکزش را بر زاویه فکری میرباقری و آیتالله خامنهای گذاشت.
جریان مورد حمایت میرباقری به رغم تمام حمایتهای پیدا و پنهان، در انتخابات چهاردهم شکست خورد. اما نه نامزد ناکام و نه پشتیبانان او، رفتاری که نشاندهنده پایان انتخابات باشد، از خود نشان نمیدهند. تفکر تندروها در فاصله از سال ۱۴۰۰ تا امروز، بحرانهایی اجتماعی و محدودیتهایی گسترده را رقم زد که مطالبات مردمی در بخش نه چندان کمی از جامعه برای تغییر آنها به وجود آمد. مسعود پزشکیان نیز با وعده مقابله با رفتارها به میدان آمد و در نهایت پیروز انتخابات شد. باید دید که تقابل این دو جریان فکری که یکی خود را انقلابی میداند و دیگری را خارج از دایره شمول انقلاب، چه رقم خواهد زد.