فرارو- حمله ایران به خاک اسرائیل انجام شد؛ حملهای که با دهها موشک بالستیک، کروز و پهپاد صورت گرفت و در پاسخ به اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی علیه ایران از جمله حمله به ساختمان کنسولگری ایران، صورت گرفت.
به گزارش فرارو، رژیم صهیونیستی تلاش کرد در برابر این حمله اقدامی انجام دهد؛ اقدامی که البته از سوی بسیاری از تحلیلگران منطقهای و حتی سران اسرائیلی، بسیار ضعیف و نشان دهنده شکست این رژیم بود.
ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در شبکه ایکس طی واکنشی تلویحی، حمله پهپادی اسرائیل را «ضعیف» خواند. اما به جز او، بیشتر مقامهای اسرائیلی درباره حمله سکوت کرده اند. هاآرتص در تحلیلی در خصوص این حمله نوشت: «حمله خاموش اسرائیل گویای آن است که نتانیاهو در قبال ایران استراتژی ندارد.» نکته مهم در این میان، سکوت مقامات اسرائیل در خصوص پذیرفتن مسئولیت حمله است.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران درباره حمله اسرائیل به شبکه خبری ان بی سی آمریکا گفته است: «سیستم پدافند ما سیستم هوشمندی است. به محض اینکه هر ۲ یا ۳ ریزپرندهها در آسمان اصفهان ظاهر شدند، مورد هدف قرار گرفته و ساقط شدند. آمادگی نیروهای مسلح ما صد درصدی است. اگر رژیم اسرائیل ماجراجویی بکند و بخواهد عملیاتی روی ایران انجام بدهد، پاسخ ما متفاوت از قبل خواهد بود. پاسخ قبلی ما حداقلی و محدود بود. ما فقط دو مرکز نظامی و پایگاه نظامی آنها را مورد هدف قرار دادیم: پایگاه هوایی نواتیم و یک پایگاه استخباراتی و تجسسی در بلندیهای جولان اشغالی. هر دو پایگاه در حمله به سفارت ایران در دمشق نقش داشتند. اگر رژیم اسرائیل اقدام ماجراجویانهای انجام ندهد، ایران اقدام جدیدی روی رژیم نخواهد داشت. البته شب گذشته در رسانههای آمریکا و برخی از متحدین رژیم اسرائیل هیاهویی به راه انداخته شد و گفته شد رژیم اسرائیل یک پایگاه هوایی در شهر اصفهان را مورد هدف قرار داده است. خیر؛ صرفاً ریزپرندههایی بودند که ممکن است فیلمبرداری یا کار تجسس کنند.»
دو مقام آمریکایی به سی ان ان گفته اند: «اسرائیل پنجشنبه گفته بود حمله ایران را تلافی میکنیم، نه تائید کردیم و نه چراغ سبز نشان دادیم. ایالات متحده از اسرائیل خواسته بود به حمله آخر ایران پاسخ ندهد.» سی ان ان در مطلبی دیگر مدعی شده که تنشها بین ایران و اسرائیل، موقتا پایان یافته است.
با توجه به این شرایط، پرسشهایی مطرح است، مهدی مطهرنیا، تحلیلگر سیاسی و آینده پژوه در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
مهدی مطهرنیا به فرارو گفت: «آن چه که میان ایران و اسرائیل در جریان است، نوعی «صلح مسلح» است که نشان میدهد هر دوطرف به آستانه رودرویی مستقیم رسیده اند. فراموش نکنیم که «جنگ نامتعادل» در دهه ۱۳۸۰، علیه ایران با محوریت پرونده هسته ای، ایران را در معرض «جنگ معلق» قرار داد. ایران از سال ۱۳۸۲ که پرونده هستهای مطرح شد در مسیر جنگ نامتعادل قرار گرفت، در این طرح، تلاش میشد، تهران به عنوان یک قدرت تهدید برانگیز در نظم و نظام منطقهای و بین المللی معرفی شود و جامعه مورد هدف یعنی اسرائیل به عنوان جامعه مورد تهدید تهران، در این باره بزرگ نمایی میکرد. در هفتم اکتبر، ضدواقعهای رخ داد که اسرائیل از آن، بهره برد و تلاش کرد ایران را از «جنگ سایهها» خارج کرده و از خلوت نهان خود به محیط شلوغ منازعه بکشاند. ماجرای حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، اوج تلاش این کشور برای رسیدن به هدفش تلقی میشود. در همین راستا، اسرائیل با ترور ۷ تن از اعضای اصلی سپاه قدس ایران، دعوتنامه جنگ مستقیم را در میانه جنگ معلق بین ایران و اسرائیل با رهبری ایالات متحده آمریکا و نیت و اجرای تل آویو به نمایش گذاشت.»
وی افزود: « حمله تهران علیه تل آویو و اقدام نظامی «وعده صادق»، جنگی را که با شدت علیه ایران آغاز شده بود وارد یک چالش آشکار کرد، چرا که با وجود این که تهران در این حمله تمایلی نداشت که زمینههای بروز یک اقدام جنگی را به طور کامل به نمایش بگذارد، اما سیستم دفاعی ضدهوایی اسرائیل و گنبد آهنین و امنیت آن را به چالش و رقابت دعوت کرد.»
این تحلیلگر ارشد روابط بین الملل گفت: «من باور دارم که نمیتوان تقلیل گرایانه یا خوشبینانه به تحرکات اسرائیل نگاه کرد. در روزهایی که شاهد جنگ غزه و عملیات طوفان الاقصی هستیم، اگرچه بایدن از حزب دموکرات بر سر کار است، اما با تمام توان خود از تل آویو حمایت کرده و شاهد آن هستیم که با وجود نقدهایی که بایدن درباره عملکرد تل اویو در قبال تهران دارد و گاه به عنوان میانجی بین دو طرف وارد عمل میشود، بدون تردید رویکرد و سناریویی در دستور کار قرار میدهد تا با یک تیر دو نشان زده و بتواند در مرحله نخست نزدیک شدن دولتهای عربی با اسرائیل را رقم بزند و در مرحله دوم فضایی ایجاد کند که دولت فلسطینی/اسرائیلی، حتی با وجود تندروهای حزب لیکود تشکیل شود.»
وی در ادامه گفت: «احتمال حمله بزرگ به رفح بالا است و تا کنون نیز حملات متعددی علیه رفح در جریان بوده و نمیتوان گفت تا کنون رفح از آماج حملات اسرائیل در امان مانده است، اما میتوان گفت تا کنون حملات به رفح همه جانبه و وسیع یا نابودکننده و ویرانگر نبوده است. لذا، حمله همه جانبه به رفح، میتواند به عنوان یک ابزار در دست نتانیاهو در نظر گرفته شود. بنابراین بازی نتانیاهو بازی پیچیدهای نیست. او در حال بخش بندی گزینهها در جهت ماندگاری دولت خود و تعیین حرکت بعدی اسرائیل است.»
این کارشناس روابط بین الملل گفت: «باید بپذیریم که نتانیاهو درگیر مسائل بسیار مهم داخلی و منطقهای است. اکنون ماجرای غزه و نسل کشی فاجعه باری که در غزه اتفاق افتاده است، افکار عمومی در جهان را آزرده است تا حدی که شاهد اشکهای رئیس شورای امنیت سازمان ملل متحد در هنگام قرائت بیانیه دولت خودگردان فلسطین در شورای امنیت بودیم. فشار افکار عمومی و نوع برخورد اسرائیل با غیرنظامیان بر کل اسرائیل فشار میآورد و لذا اسرائیل به دنبال استفاده از همه اهرمها برای اعمال فشار بیشتر بر ایالات متحده است تا بتواند تحرکات خود را توجیه کند. درز اطلاعات مرتبط با دیدار سران آلمان و اسرائیل نیز نشان میدهد؛ با وجود این که آلمان از اسرائیل حمایت میکند، اما در ارتباط با مسائل حقوق بشری و فشاری که به مردم بیگناه وارد میشود، موضعی آشکار علیه نتانیاهو دارد.»