آینده هیچگاه معلوم نیست و هر آن ممکن است همهچیز زیرورو شود. با این وجود تحلیل کارشناسان اجتماعی میتواند برای پیدا کردن دید بهتر از جامعه راهگشا باشد.
جامعه ایران را یکی از پیشبینیناپذیرترین جوامع میدانند. همایون کاتوزیان، اقتصاددان و تاریخنگار در نظریه «ایران، جامعه کوتاهمدت» میگوید مجموعه شرایط و تحولات تاریخی ویژگیای را در تاریخ و جامعه ایران ساخته که گاهی ردش را در چنین ضربالمثلهایی میتوان پیدا کرد؛ بهطور مثال «از این ستون به اون ستون فرجه» یا «سیب رو که بندازی هوا هزار تا چرخ میخوره».
به گزارش دنیای اقتصاد؛ بنابراین آینده هیچگاه معلوم نیست و هر آن ممکن است همهچیز زیرورو شود. با این وجود تحلیل کارشناسان اجتماعی میتواند برای پیدا کردن دید بهتر از جامعه راهگشا باشد.
محمد رئیسزاده، رئیس کل سازمان نظام پزشکی به «دنیای اقتصاد» میگوید: ما همیشه امیدواریم و شعارمان جز امید نیست. با این وجود پیشبینی من با توجه به نبود زیرساختهای متناسب با حجم دانشجویان پزشکی و پرستاری این است که از نظر فضای آموزشی دانشکدههای پزشکی و بیمارستانهای آموزشی دچار مشکل خواهند شد. به نظر میآید حجم زیادی دانشجو در رشتههای پزشکی و پرستاری داریم که فضاهای آموزشی کنونی پاسخگوی آنها نیستند؛ بنابراین پیشبینی میشود که دانشجویان دچار معضلات رفاهی و همچنین افت کیفیت آموزش خواهند شد.
از سوی دیگر یکی از حوزههایی که به نظر من با مشکل مواجه میشود، حوزه تجهیزات پزشکی و تامین دارو است. اگر چه امسال اقدامات خوبی در این زمینه از سوی دولت صورت گرفت، اما در سال آینده در تامین وسایل جراحی و دارو قطعا با چالشهای بزرگی روبهرو میشویم. یکی دیگر از مشکلات ما در سال آینده بیمه خواهد بود که باید تدابیر مشخصی برای حل آن از سوی مسوولان مربوطه گرفته شود.
علی عرب خردمند، معاون انتظامی سازمان نظام پزشکی هم به «دنیای اقتصاد» درباره چالشی که در سال آینده جامعه پزشکی ایران با آن روبهروست میگوید: به نظر من ورود نامتخصصان به حوزه پزشکی به ویژه پزشکی زیبایی یکی از معضلات پیشروی جامعه پزشکی در سال آینده خواهد بود.
موارد بیشماری شکایت از سوی بیمارانی داشتیم که به دلیل خطای پزشکی به ما مراجعه کردهاند و دچار آسیب جدی شدند. با این حال همچنان نامتخصصان دارند به این حوزه ورود میکنند و معلوم نیست که سال آینده آمار شکایات به ما از سوی بیماران چقدر خواهد شد.
سجاد فتاحی، پژوهشگر آب بر این باور است که یکی از مهمترین مسائلی که در سال آینده همچنان بحرانزا خواهد بود، مقوله «کمبود آب» است. یک سری عوامل نقش موثری در به وجود آوردن بحران آب در ایران دارد. نخستین عامل بحران آب پیشی گرفتن مصارف از منابع آبی است.
این مساله به این معناست که نهادهای سیاستگذار امکان و توانایی برخورد با مصرفکنندگان بزرگ آب را ندارند. به عنوان مثال نهادهای محیطزیستی ابزار و اقتدار لازم برای برخورد با وزارت نفت یا راه و شهرسازی را ندارند. این مساله باعث شده که تعادل قوا بههم بخورد. مصرف آب افزایش پیدا کند و کیفیت منابع آبی افت کنند.
البته کلیت ماجرا برمیگردد به اینکه محیطزیست و منابعطبیعی در اولویت قانونگذاری قرار نگرفتهاند. از سوی دیگر، مسوولان این حوزه عموما تخصص و توانایی لازم را ندارند. در چنین فضایی ضعف ساختاری بیشک باعث بحران آب میشود. اصولا در قوانین ما مساله محیطزیست و منابع طبیعی در اولویت قرار ندارد و میشود آن را قربانی اولویتهای دیگر کرد.
وقتی محیطزیست دارای ضعف ساختاری باشد و اقتدار لازم را نداشته باشد، بنابراین تصمیمات جدی هم برای رفع مشکل بحران آب نمیتواند بگیرد. این در حالی است که این ضعف روی امنیت و روابط بینالمللی ایران با همسایگانش هم تاثیرگذار خواهد شد و ما نمیتوانیم اقتدار زیادی در مناسبات بر سر آب داشته باشیم.
اگرچه کارهایی برای رفع معضل آب انجام شده، اما به همان دلایلی که گفتم بیشترشان کلیشهای و شعاری است و پیشبینی من برای سال آینده افزایش فرونشست زمین و از سر گرفتن تنشهای اجتماعی بر سر آب میان شهرهاست.
سعید معیدفر، جامعهشناس پیشبینیاش از وضعیت اجتماعی سال آینده این است: اگر بخواهیم بر اساس دادهها قضاوت کنیم، قطعا باید مولفههای امسال را مورد بررسی قرار دهیم و اظهارنظر کنیم. مردم احساس گسست از برخی مسوولان دولتی میکنند و در شرایطی که این گسست و بیاعتمادی ادامه پیدا کند، مشکلات و ناکامیها همچنان باقی میماند. این امر باعث میشود که برخی بخواهند از ایران بروند، چرا که افق روشنی برای خود دیگر متصور نیستند.
از سوی دیگر من صحبتهایی با کارشناسان اقتصادی داشتم که خبر از فرار سرمایههای کلان میدادند، مدیران بنگاهها و شرکتهای اقتصادی دیگر نمیتوانند به همین شیوه ادامه دهند و فرار سرمایه بیشتر میشود و همین امر فشارهای اقتصادی بر مردم را هم افزایش میدهد. این فشارها به درون خانوادهها نفوذ کرده و طلاق، خشونت خانگی و قتلهای فامیلی را افزایش میدهد.
معیدفر همچنین درباره گسترش مشکلات مردم با افغانستانیهای مقیم ایران بر این اعتقاد است که این بستگی به سیاستهای دولت در ارتباط با افغانها دارد. تا مدتها حرف این بود که باید حضورشان کنترلشده باشد و، چون این اتفاق نیفتاد مردم نتوانستد تحمل کنند؛ بنابراین مساله میان مردم و افغانها بسیار به تصمیمات دولت در سال آینده برمیگردد.
اینکه چقدر بخواهند با حکومت طالبان ارتباط بیشتری بگیرند یا نوع برخوردشان در مرز با افغانستانیها چگونه است. به هر حال من فکر میکنم که پیچ این مساله در دست حکومت است.
معیدفر همچنین از نگرانیها و امیدهایش میگوید: به نظر من به دلیل مسائل اقتصادی و سیاسی که عنوان شد در جامعه تنشهایی به وجود میآید. از سوی دیگر فکر میکنم که مردم در بزنگاههایی به همگرایی و همدلیهایی میرسند. اینکه این اتفاقات چه آیندهای برای ما رقم میزند مشخص نیست. این میتواند امیدهایی را زنده کند و از سوی دیگر، چون در چنین مواردی کنترل امکانپذیر نیست، ممکن است که نگرانیهای بزرگی ایجاد کند.
سیامک زند رضوی، جامعهشناس بر این عقیده است که از سال ۱۳۹۶ دو وجه جامعه ایران به سرعت و بهشدت هر چه تمامتر وارد بازی نهایی شده است. برخی خواستار حفظ وضع موجود هستند و افرادی تغییر را در برنامه شخصی و اجتماعی خود دارند. نمونه کار گروه اول در ارزیابیشان از واقعه فیلمبرداری از یک مادر در بیمارستان و انکار کل ماجرا خود را نشان میدهد.
در گروه دوم درخواست آزادیهای انسانی، برابری است که میخواهند قانون و کرامت انسانی رعایت شود و حتی حاضر هستند برای رسیدن به چنین وضعیتی هزینه دهند. هر یک از شهروندان امروز جامعه ایران در هر گروه سنی، جنسیتی، وضعیت مالی، اجتماعی و فرهنگی که باشند؛ چه بخواهند و چه نخواهند در این بازی دارند زندگی میکنند و اینها هستند که رویدادهای سال آینده را رقم میزنند. مهم این است که شاید این تنها بازی باشد که نیازی به تماشاگر ندارد.