ترویج کلیدواژههایی درجهت ارعاب مردم از جمله حربههای ضدمشارکتی معاندان برای عدمحضور مردم در انتخابات بهحساب میآید.
همشهری در گزارشی با این عنوان نوشت: تنها ۲ روز دیگر تا برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورایاسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگانرهبری زمان باقی مانده و همهجا سخن از انتخابات است، اما بدخواهان خارجی و تحریمطلبان داخلی با در دستورکار قرار دادن رویکردهای خصمانه، میکوشند مردم را از رفتن پای صندوقهای رأی منصرف کنند.
به موازات اینکه طی روزهای اخیر لحظه به لحظه تنور رقابتهای انتخاباتی داغتر شده و جریانها و احزاب مختلف با گفتمانها و گرایشهای متفاوت، با همه توان به میدان آمدهاند تا نظر افکار عمومی را برای کسب آرای بیشتر جلب کنند، معاندان و دشمنان هم با همه توان وارد صحنه شدهاند تا بلکه سدی در مقابل برگزاری انتخابات پرشور ایجاد کنند.
این رویکرد که برای افزایش میزان تأثیرگذاری بر جامعه، همه ابزارهای رسانهای و سیاسی خود را به صحنه آورده، با انواع شگردها، از تهدید و ارعاب مردم گرفته تا طرح استدلالهای مختلف سیاسی - اقتصادی میکوشد اینگونه جلوه دهد که شرکت در انتخابات تأثیری بر سرنوشت مردم و کشور نخواهد داشت.
اگرچه اتخاذ چنین رویکردی ازسوی دشمنان پیشرفت و آبادانی ایران مسبوق به سابقه بوده و طی دهههای گذشته از عمر جمهوریاسلامی همواره شاهد نمودهای مختلفی از آن بودهایم، اما بهنظر میرسد استفاده از ابزارها و شگردهای چندوجهی برای تبلیغات پرحجم ضدانتخاباتی، وجه تمایز عملکرد ضدانقلاب در مواجهه با انتخابات ۱۱اسفندماه۱۴۰۲ باشد؛ موضوعی که در ادامه به بررسی زوایای مختلف آن میپردازیم.
«تهدید رایدهندگان» درخصوص تبعات حضور در پای صندوقهای رأی یکی از محوریترین کلیدواژههایی است که طی روزهای اخیر ازسوی رسانهها و جریانهای معاند بهکار گرفته شدهاست؛ راهکاری که با چاشنی دروغپردازی و نقلقولهای غیرواقعی همراه شده است. «افرادی که در انتخابات شرکت نکنند، جریمه میشوند و از برخی حقوق اجتماعی محروم خواهند شد»؛ این نقلقول وارونه از یک مسئول دولتی، از تبلیغات تهدیدمحور رسانههای معاند برای ارعاب افکارعمومی است.
معاندان با انتشار وسیع چنین روایتهای مجعولی تلاش کردند اینگونه جلوه دهند که «جمهوریاسلامی با تهدید میخواهد از مردم رأی بگیرد.» همچنین ترویج کلیدواژههایی درجهت ارعاب مردم و بالا بردن هزینه شرکت در انتخابات برای قشرهای مختلف جامعه، از دیگر حربههای ضدمشارکت ازسوی جریانهای معاند محسوب میشود. رسانهها و چهرههای معاند با استفاده گسترده از فضایمجازی و شبکههای اجتماعی میکوشند حضور در پای صندوقهای رأی را به «مزدوری برای نظام»، «رای به ادامه وضع موجود»، «رای به ادامه محدودیتهای اجتماعی»، «ادامه بحرانهای زیستمحیطی بهویژه در حوزه آب و آلودگی هوا»، «استمرار تحریمها و فشارهای خارجی» و... تعبیر کنند.
میتوان ترساندن مردم از حملات تروریستی به صندوقهای رأی را نیز از دیگر کلیدواژههایی دانست که این روزها با هدف ارعاب مردم بهمنظور عدمشرکت در انتخابات در رسانهها و شبکههای اجتماعی جریان معاند منتشر میشود.
علاوه بر رویکردهای «ارعابمحور»، تبلیغات استدلالی را نیز باید وجه دیگری از رویکردهای ضدمشارکتی رسانهها و جریانهای معاند دانست. آنها تلاش دارند با وارونهنمایی حقایق و برجسته کردن برخی مشکلات موجود در کشور و درنهایت، «القای انسداد در حاکمیت» رأی مردم را بیاثر جلوه دهند و جامعه را از حضور در پای صندوقهای رأی منصرف کنند. دراین میان اما، پیگیری کلانراهبرد «القای انسداد» با چند کلیدواژه اصلی پیگیری میشود.
یکی از این کلیدواژهها، القای «انسداد اقتصادی» است؛ این رویکرد میکوشد با القای شبهه وجود «بحران مسکن»، «تورم»، «توزیع ناعادلانه ثروت ملی»، «وضعیت بازار خودرو» و... حضور در پای صندوقهای رای را بیفایده جلوه دهد؛ این درحالیاست که واقعیتهای میدانی و آمارهای منتشر شده از انجام اقدامهای گسترده باهدف گرهگشایی از حوزههای پیشگفته حکایت دارد. القای «شکاف میان مردم و حاکمیت» با این هدف که نگاه حاکمیت به رأی مردم «ابزاری» است، از دیگر رویکردهای تبلیغی جریان معاند است.
«القای بحران در کشور»، «وجود فساد درمیان مدیران»، «القای یأس عمومی از انتخابات»، «فقدان آزادیهای اجتماعی»، «انتخابات مهندسی شده» و... از دیگر کلیدواژههای مطرح شده در حوزه طرح استدلالهای ضدمشارکتی ازسوی رسانهها و جریانهای معاند بهشمار میرود.
تلاش برای منصرف کردن مردم نسبت به حضور در پای صندوقهای رأی با محوریت «تهدید» و «ارعاب» این روزها به شاکله اصلی تبلیغات سیاسی رسانههای دشمن و جریانهای معاند تبدیل شدهاست؛ رویکردی که بهنظر میرسد جریانهای معاند با وجود همه کشاکشها و اختلافات داخلی، روی بهکارگیری آن اتفاقنظر دارند؛ از جریانهای تجزیهطلب گرفته تا رسانههای فارسیزبان وابسته به لندن، تلآویو و واشنگتن و شبکههای اجتماعی جریان تحریمیهای انتخابات، ازجمله رسانههایی هستند که این روزها تبلیغات پرحجمی را برای عدممشارکت در انتخابات بهکار گرفتهاند.
در چنین شرایطی است که طی روزهای اخیر شاهد بودهایم شبکههای تلویزیونی و سایتهای خبری وابسته به جریان تجزیهطلب مستقر در اقلیم کردستان عراق تبلیغات ضدمشارکتی گستردهای را آغاز کردهاند. آنها میکوشند با تخریب چهره کاندیداهای حاضر در رقابتهای انتخاباتی در شهرهای کردنشین کشور، رایدهندگان را «مزدوران نظام» معرفی کنند؛ راهبردی که آشکارا خط ارعاب را پیگیری میکند.
چنین رویکردی را طی روزهای اخیر ازسوی برخی شبکههای تلویزیونی ضدشیعه با تمرکز ویژه روی ارعاب شهروندان اهل سنت در نقاط مختلف کشور و بهویژه استان سیستانوبلوچستان شاهد بودهایم. شبکههای تلویزیونی فارسیزبان خارجنشینی مانند «ایراناینترنشنال»، «بی. بی. سی فارسی» و «منوتو» هم طی یکی، دوماه اخیر تبلیغات پرحجمی را دراین زمینه آغاز کردهاند و با پخش ویژهبرنامههایی میکوشند رایدهندگان را «حامیان وضع موجود» معرفی کنند.
در کنار چنین رسانههایی، شبکههای تلویزیونی آمریکایی و صهیونیستی را نیز باید به این فهرست اضافه کرد؛ این درحالیاست که اکانتهای فارسی رژیمصهیونیستی در شبکههای اجتماعی با تمرکز ویژهای ترویج رویکردهای ضدمشارکتی را در ایران پیگیری میکنند.
تحریمکنندگان داخلی انتخابات و افرادی که میکوشند مردم را از حضور در پای صندوقهای رأی ناامید کنند، نمونه دیگری از تبلیغات ضدمشارکتی طی روزهای اخیر هستند. براین اساس هم است که در ایام منتهی به برگزاری انتخابات ۱۱اسفندماه، شاهد افزایش محسوس فعالیتهای چنین جریاناتی هستیم؛ از انتشار نظرسنجیهای مجعول گرفته تا پیگیری رویکردهای ضدمشارکتی در شبکههای اجتماعی از وجوه چنین فعالیتهایی طی روزهای اخیر محسوب میشود.
ازسوی دیگر، پیگیری خط تخریب برخی چهرههای مشهور حاضر در رقابتهای انتخاباتی تا تحقیر کمپینهای انتخاباتی در سطح استانها که نمودی از شور و نشاط انتخاباتی در نقاط مختلف کشور ارزیابی میشود، از دیگر رویکردهای قابل مشاهده در این حوزه بوده است. در راستای چنین راهبردی هم بود که در روزهای اخیر بیش از ۲۷۵نفر از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی با انتشار بیانیهای کوشیدند با تأکید بر تحریم انتخابات، مردم را از حضور در پای صندوقهای رأی منصرف کنند.
«حذف منتقدان»، «بنبست اصلاحطلبی»، «ردصلاحیتهای گسترده»، «مهندسی انتخابات» و شبهاتی از این دست، ازجمله کلیدواژههای استفاده شده ازسوی جریانهای تحریمی انتخابات بودهاست. ازسوی دیگر، برخی چهرههای سیاسی – رسانهای نیز با پیگیری فعالیتهای ضدمشارکتی در شبکههای اجتماعی میکوشند جامعه را از حضور در پای صندوقهای رأی منصرف کنند.
اتخاذ رویکردهای ضدمشارکتی ازسوی رسانهها و جریانهای معاند و همچنین برخی تحریمکنندگان داخلی انتخابات، آنهم با بهرهگیری از انواع ابزارها و راهبردها در شرایطی است که بررسیهای آماری و همچنین مشاهدههای میدانی از نقاط مختلف کشور نشان میدهد تبلیغات ضدمشارکتی انجامشده نتوانسته به اهداف خود که منصرفکردن مردم از حضور در پای صندوقهای رأی در ۱۱ اسفندماه است، دست یابد.
درچنین شرایطی تازهترین نظرسنجی انجامشده ازسوی صداوسیما درباره میزان مشارکت در انتخابات مجلس از روند صعودی این آمار حکایت دارد. در این نظرسنجی که طی روزهای اخیر در سراسر کشور انجام شدهاست، ۵/۴۱درصد شرکتکنندگان اعلام کردهاند که بهطورقطع در انتخابات شرکت میکنند، ۵/۲۹درصد هنوز تصمیم نگرفتهاند و ۲۹درصد هم اعلام کردهاند در انتخابات شرکت نخواهند کرد.
براساس یافتههای این نظرسنجی، ۳/۱۶درصد از افرادی که هنوز برای حضور در انتخابات تصمیم نگرفتهاند، اعلام کردهاند که احتمالا رأی میدهند؛ ۱/۹ درصد هنوز تصمیم نگرفتهاند و ۱/۴ درصد هم گفتهاند که احتمالا شرکت نمیکنند. در شرایطی که برآوردهای آماری نشان میدهد با احتساب بخشی از افرادی که هنوز مردد هستند، ۷۱درصد «احتمال مشارکت بالقوه» وجود دارد، برخی رسانههای خارجنشین تلاش کردند با تمرکز تبلیغاتی روی برخی نظرسنجیهای مجهول و غیرقابل استناد، فضای رقابتهای انتخاباتی در کشور را سردتر از همیشه نشان دهند. ایندرحالی است که گزارشها و تصاویر منتشرشده از بسیاری شهرهای کشور از نشاط انتخاباتی و رقابت تنگاتنگ کمپینهای کاندیداها حکایت دارد.
در شرایطی که جریانهای معاند با ابزارهای مختلف میکوشند مردم را نسبت به حضور در پای صندوقهای رأی ناامید و درنهایت منصرف کنند، کنار رفتن پرده چنین تلاشهایی، نمایانکننده اهداف پشت پرده آنهاست؛ موضوعی که فهم آن از لابهلای اظهارنظرهای فعالان جریانهای معاند در شبکههای فارسیزبان خارجنشین آسان خواهد بود.
طی روزهای اخیر بسیاری از چهرههای رسانهای ضدایرانی و اپوزیسیون خودخوانده جمهوریاسلامی، «مشروعیتزدایی از نظام» را مهمترین ثمره عدمحضور در انتخابات ۱۱اسفندماه ارزیابی کردهاند. آنها بهصورت شفاف اعتراف کردهاند که در رایزنی با قدرتهای خارجی بهمنظور تحتفشار قرار دادن جمهوریاسلامی به «نمونه کار» نیاز دارند تا نشان دهند جمهوریاسلامی دیگر در داخل کشور مقبولیتی ندارد و لندن، واشنگتن و تلآویو میتوانند روی آنها بهعنوان «آلترناتیو جمهوری اسلامی» حساب کنند. درچنین شرایطی تضعیف اقتدار و امنیت ملی ایران از مهمترین رویکردهایی بهشمار میرود که در پس تبلیغات ضدمشارکتی جریان معاند قابل مشاهده است.
درواقع آنها تلاش دارند با القای مشروعیت نداشتن جمهوریاسلامی در داخل، نگاه جامعه جهانی به حاکمیت مردم را تغییر دهند؛ راهبردی که باید آن را در راستای افزایش قدرت چانهزنی جریانهای معاند با دولتهای خارجی درمسیر پیشبرد راهبردهای ضدمردمیشان ارزیابی کرد. چهرهها و جریانهای معاند تلاش دارند با ارائه این موضوع به برخی دولتهای خارجی که «مردم به حرف آنها گوش کردند و در انتخابات حضور نیافتند»، راه آنان را برای «تحریم» و حتی «تهاجم نظامی» به ایران هموار کنند.