حالا از قرار معلوم ظاهراً تغییراتی در این نظامنامه ازجمله در سقف زمان اکران بهوجود خواهد آمد. تغییراتی که روحالله سهرابی، مدیرکل اداره نظارت بر نمایش سازمان سینمایی، در تازهترین جلسه شورای صنفی نمایش که روز یکشنبه، هشتم بهمنماه با حضور همایون اسعدیان (رئیس شورای صنفی نمایش)، محمد احمدی (نماینده تهیهکنندگان)، حبیب اسماعیلی (نماینده پخشکنندگان)، رضا سعیدیپور و سجاد نوروزی (نمایندگان انجمن سینماداران)، سیدعلی طباطبایینژاد (کارشناس امور اکران) و مصطفی کمیجانی (معاون اداره نظارت سازمان سینمایی) برگزار شد، در مورد آن چنین گفت: «با توجه به تعداد و تنوع آثار سینمایی تولیدشده در یکسال اخیر و رقابت تنگاتنگ قابل پیشبینی در این عرصه و بهمنظور حمایت از همه آثار روی پرده و توسعه عدالت فرهنگی، لازم است با اصلاح و بهروزرسانی آییننامه اکران، شرایط مناسب را برای نمایش فیلمها با درنظر داشتن اقتصاد سینما از سویی و عدالت در اکران ازسویدیگر، فراهم کنیم.» تماس با حاضران در این جلسه برای صحبت در مورد اینکه «اصلاح و بهروزرسانی آییننامه اکران» شامل چه مواردی است، به ارجاع دادهشدنمان به همایون اسعدیان، ختم و به عدمپاسخگویی اسعدیان منتهی شد.
به گزارش هم میهن، بااینحال شنیدهها حاکی از تغییر در سقف زمان اکران است. اتفاقی که بهگفته محمدرضا لطفی، کارگردان سینما و منتقد درنهایت بهنفع فیلمهای کمدی است. ژانری که این روزها سینمای ایران را قبضه کرده و اگر هم خبر میآید که در فاصله دو ماه مانده به پایان سال، طبق اطلاعات ثبتشده در سامانه سمفا، فروش سینمای ایران مرز ۹۶۰ میلیارد تومان را رد کرده است، نیمی از این فروش برای دو فیلم کمدی است و سهم سینمای اجتماعی و تجربی در این میان، بسیار اندک است و سینمای ارگانی هم که بهلطف حمایتهای دولتی، بههرحال راه خود را میرود.
برخی دستاندرکاران اکران فیلم در ایران معتقدند، آییننامه پیشین اکران، تنها نوشتهای روی کاغذ بوده و منافع فیلمسازان و سینماداران در سالجاری، در عدم اجرای آییننامه بوده است و اگر قرار بود که به آن عمل شود، سینمای ایران بههیچعنوان رنگ فروش هزار میلیاردی را نمیدید. چراکه بهعنوان مثال «فسیل» باید ظرف بازهی زمانی حداکثر سهماهه از پرده سینماها برداشته میشد درحالیکه اینگونه نشد و اکران «فسیل» از ۲۴ اسفندماه ۱۴۰۱ تاکنون همچنان ادامه دارد. این اظهارنظرها تا آنجا پیش میرود که برخی معتقدند، اگر قرار بود آییننامه اکران فعلی اجرایی شود، باید درِ سینمای ایران تخته میشد؛ چون آییننامهی واقعبینانهای نیست و بهشکلی کلی، در مورد سقف نمایش همه آثار ـ بیتوجه به ژانر آنها و بیتوجه به اقبال عمومی ـ نسبت به آنها تصمیمگیری میکند.
نکته دیگری که این دستاندرکاران به آن اشاره میکنند، تعدد سالنهای سینما بهعنوان مثال در سطح شهر تهران بهواسطه بازگشایی سالنهای متعدد سینمایی است که خواهناخواه معذوریت کمبودن تعداد سالنهای سینما و الزام به جایگزینی آثار جدید با آثار قبلی را از میان برمیدارد. پرسش این دستاندرکاران در مقابل محدودیت سقف زمان اکران در آییننامه پیشین این است که در طول یکسال مگر چهتعداد فیلم با اقبال عمومی مواجه میشوند و چرا باید با دست خود برای همین تعداد کم، محدودیت ایجاد کرد؟
شنیدهها حاکی از آن است که با اصلاح و بهروزرسانی مورد اشاره روحالله سهرابی، مدیرکل اداره نظارت بر نمایش سازمان سینمایی در آییننامه اکران، آثار سینمایی به مدت ۷هفته روی پرده سینما خواهند بود و اگر از فروش خوبی برخوردار بودند، ۷هفته دیگر به اکران خود ادامه خواهند داد و بعد از این دو ۷هفته، اگر همچنان فروششان خوب باشد، اکران آنها در پردیسهای ششسالن به بالا، ادامه پیدا خواهد کرد. ناخوانده پیداست که در این میان فیلمهای کمدی مورد اقبال قرار گرفته که همواره با انتقاداتی از سوی بخشی از اهالی سینما همراهند و آسانتر و بیدغدغهتر میتوانند به اکران خود ادامه دهند.
محمدرضا لطفی، کارگردان سینما و منتقد، در پاسخ به اینکه بهنظرش نظامنامه اکران سینمای ایران با چه مشکلاتی مواجه بود و انتظار این است که با «اصلاح و بهروزرسانی آییننامه اکران» شاهد چه تغییر و تحولاتی باشیم؟ به «هممیهن» گفت: «آنچه هماکنون در حوزه اکران سینمای ایران شاهد آن هستیم، کاملاً با آییننامه اکران متفاوت است. پس چیزی که اهمیت دارد، نه صرف آییننامه که خروجی آن است. سینمای ایران را در غیاب سبدی متنوع از فیلمهای گوناگون، میتوان شامل چهار گونهی سینمایی دانست. چهار گونه سینمایی قابلتشخیص شامل؛ آثار کمدی، ارگانی، اجتماعی و هنری یا اکسپریمنتال و تجربی است. دراینمیان بیشترین افتخار حاصل اکران دو گونه آخر؛ اجتماعی و هنری بوده است. بااینحال این دو گونه سینمایی بهواسطه اتفاقاتی که در حال رخدادن است ـ ازجمله گرانشدن فرآیند تولید بهواسطه ورود بیرویه تهیهکنندگان کارنابلد و کنار گذاشتهشدن تهیهکنندگان کاربلد ـ توسط گونه کمدی بلعیده شدهاند.
ضمن اینکه سختگیریهای اعمالشده بر فیلمهای اجتماعی در کنار تحولات رخداده در سالهای اخیر، موجب جاماندن آثار اینگونه سینمایی از جامعه شده است و عملاً دیگر چیزی بهنام سینمای اجتماعی وجود ندارد. مجموع این اتفاقات موجب شده است دو گونه مهمی که موجب افتخار سینمای ایران بودند، روزبهروز بیشتر کنار گذاشته شوند. ضمن اینکه تاکید میکنم من بههیچعنوان مخالف اکران فیلمهای کمدی نیستم و معتقدم، این فیلمها صنعت سینمای ایران را میچرخانند، اما کنار گذاشتن دو گونهای که وجاهت سینمای ایران در گرو آنها بود و بر صدر نشاندن گونه کمدی، قطعاً برای سینمای ایران آسیبزاست.»
لطفی با اشاره به دو گونه دیگر؛ آثار کمدی و ارگانی، ادامه داد: «فیلمهای ارگانی که تکلیفشان روشن است و نه مخاطب و نه فروش، هیچکدام برایشان اهمیتی ندارند و اصطلاحاً در موردشان از عبارت «سود در تولید» استفاده میکنند. به این معنا که تولیدکنندگان اینقبیل فیلمها سودشان را از پروسه تولید میبرند و این آثار را تنها به این دلیل تولید میکنند که نهادهایی مانند بنیاد سینمایی فارابی، حوزه هنری، مؤسسه تصویر شهر، مؤسسه اوج و... بیلانی برای خود تهیه و به بالادستیهایشان ارائه دهند. در این میان آنچه باقی میماند سینمای کمدی است که با توجه به حذف گونههای دیگر و در بیرقیبی محض، عملاً موجب شده است بخشی از مخاطب، سالن سینما را با استندآپ حسن ریوندی یکسان بپندارند. این درحالیاست که مخاطب آثار سینمایی زمانی به سالن سینما میرفت تا یا حالش خوب شود یا به فکر فرو برود و فیلمی که هر دوی اینها را با هم انجام داده بود، گُل را میزد، ولی مخاطبی که اکنون به سالن سینما میرود، مخاطبی است که از آن سو به تماشای تئاتر آزاد و کنسرت حسن ریوندی مینشیند.
این روند، خروجی اکران ماست و به نظر من با این خروجی، هر آییننامهای هم که نوشته شود و هر اصلاح و تغییری هم که در آییننامه پیشین صورت گیرد، سود و ثمری برای این سینمای اسیرشده در میان دو گونه کمدی یا ارگانی نخواهد داشت.»
در هر صورت «اصلاح و بهروزرسانی آییننامه اکران»، نیازمند عزم و ارادهای جدی برای ایجاد تغییر در خروجی مورد اشاره است. اینکه آیا چنین عزم و ارادهای وجود دارد یا نه، نیازمند گذر زمان است؛ هرچند تجربه زیسته دستاندرکاران سینما نشان میدهد که همه اینها معمولاً در حد حرف باقی میمانند و به مرحله اجرا نمیرسند.