کار هست، کارگر نیست. این موضوع در ظاهر برای کشورمان که با انبوهی از نیروی کار تحصیلکرده روبهروست، شاید شبیه به طنز یا خاطره باشد، اما بسیاری از کارفرمایان، مدیران انجمنهای صنعتی و کارفرمایی صحتوسقم این ادعا را تایید کرده و خواستار کمک دولت هستند.
به گزارش فرهیختگان، کریمیبیرانوند میگوید طی دو سال اخیر وضعیت بازار کار در ایران نسبت به دوره کرونا و همچنین شروع دولت سیزدهم بسیار بهتر شده است. وی از تعداد زیادی از کارفرمایانی میگوید که دنبال کارگر ماهر و افراد متخصص هستند، اما پس از ماهها تلاش نتوانستهاند نیروی موردنیاز خود را جذب کنند. به گفته معاون اشتغال وزارت کار، گرچه کمبود نیروی کار در اغلب استانها گزارش شده، اما استانهای سمنان، یزد، آذربایجانشرقی و نقاطی از بوشهر در ابعاد بیشتری با بحران کمبود نیروی کار روبهرو هستند. به گفته وی، دولت تلاش میکند با اقدامات مختلف دست کارجویان را در دست کارفرمایان قرار دهد.
همانطور که مطلع هستید مرکز آمار ایران یک نهاد مستقل آماری است که با روشهای استاندارد خود که منطبق بر روشهای سازمان جهانی کار است، فعالیت میکند. مرکز آمار ایران پنجبار (چهار گزارش فصلی و یک گزارش سالانه) در سال، گزارش اشتغال کشور را اعلام میکند؛ در این گزارش مفصل متغیرهای متعدد و متنوعی از نرخ بیکاری، برشهای زنان و مردان، برشهای شهری، روستایی و... وجود دارد. مطابق با آخرین آمار مرکز آمار ایران در یکساله منتهی به تابستان ۱۴۰۲ نرخ بیکاری کل اقتصاد از ۸.۹ درصد در تابستان ۱۴۰۱ با کاهش حدود ۱ واحد درصدی به ۷.۹ درصد رسیده است. این عدد در تابستان سال ۱۴۰۰ یعنی زمانی که دولت سیزدهم روی کار آمد، حدود ۹.۶ درصد بوده است. این درحالی است که نرخ مشارکت اقتصادی ۰.۶ واحد درصد نسبت به تابستان ۱۴۰۱ افزایش یافته است یعنی همزمان با کاهش نرخ بیکاری، افزایش نرخ مشارکت اقتصادی نیز به ثبت رسیده است. در فصل بهار نیز نرخ بیکاری کل روند کاهشی داشته و نرخ مشارکت اقتصادی ۰.۳ درصد افزایش یافته است.
خالص اشتغال ایجاد شده در یکسال منتهی به تابستان ۱۴۰۲ حدود ۹۰۷ هزار شغل اعلام شده است. این آمار خالص ورودی و خروجی و حاصل تفریق اشتغال ایجاد از اشتغال از بین رفته است. این آمار نشان میدهد اشتغال ایجادی در یکسال منتهی به تابستان ۱۴۰۲ قطعا بیشتر از یک میلیون مورد بوده که خالص آن ۹۰۷ هزار مورد شده است. یکی دیگر از نکات مهم این گزارش این است که همزمان جمعیت فعال و جمعیت شاغل و جمعیت در سن کار نیز افزایشی بوده و درعینحال جمعیت بیکار کاهش یافته است. نرخ بیکاری فارغالتحصیلان نیز کاهش ۱.۲ درصدی را به ثبت رسانده و نرخ بیکاری جوانان در بازه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال نیز حدود ۳ درصد کاهشی یافته است.
نرخ بیکاری مناطق روستایی به عدد ۵ درصد و به نقطه مطلوبی در اقتصاد رسیده است. نرخ بیکاری در یک اقتصاد طبیعی حدود ۴ تا ۵ درصد است. نرخ مشارکت اقتصادی در ۲۰ استان افزایشی بوده است. یکی از نکات مهم در بررسی بازار کار، محاسبه نابرابری نرخ بیکاری در استانهاست. این نابرابری به فاصله بین بالاترین و پایینترین نرخ بیکاری در استانها اشاره دارد. هر چقدر این فاصله بیشتر باشد، نشان میدهد توزیع اشتغال در کشور نامتوازن است. در سال ۱۴۰۱، این اختلاف ۱۷.۱ واحد درصد بود، یعنی بالاترین نرخ بیکاری در یک استان بیش از ۱۷ واحد درصد از پایینترین نرخ بیکاری در استان دیگر بیشتر بود (هرمزگان با ۲۲.۶ درصد و زنجان با ۵.۵ درصد).
این نشاندهنده نابرابری شدید در توزیع اشتغال در کشور بود. در تابستان سال ۱۴۰۲ این عدد به ۷.۴ درصد کاهش یافت یعنی نابرابری نرخ بیکاری بین استانها حدود ۱۰ درصد کاهش داشته است. این امر نشاندهنده بهبود توزیع اشتغال در کشور بوده و در این مدت نرخ بیکاری در ۲۱ استان کاهشی بوده است. همچنین در ۱۹ استان نرخ بیکاری در کانال ۷ درصد قرار گرفته و این امر نشاندهنده بهبود وضعیت بازار کار در کشور است. در حوزه زنان نیز آمارهای مثبتی در یکسال اخیر ثبت شده و جمعیت فعال زنان از ۴ میلیون و ۲۴۰ هزار نفر در تابستان ۱۴۰۱ به ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در تابستان ۱۴۰۲ رسیده، یعنی مشارکت اقتصادی زنان در کشور افزایش یافته است. همچنین نرخ بیکاری کل زنان از ۱۷.۷ درصد در تابستان ۱۴۰۰ به ۱۵.۴ درصد در تابستان ۱۴۰۲ کاهش یافته و این شاخص نیز نشاندهنده بهبود وضعیت بازار کار زنان است. نرخ بیکاری زنان جوان ۱۵ تا ۲۴ سال نیز از ۳۷.۴ درصد در تابستان ۱۴۰۰ به ۳۰.۴ درصد در تابستان ۱۴۰۲ کاهش یافته و همچنین نرخ بیکاری فارغالتحصیلان زن نیز از ۲۵ درصد در تابستان ۱۴۰۰ به ۲۰.۷ درصد در تابستان ۱۴۰۲ کاهش یافته است. در سال ۱۴۰۱ نرخ بیکاری به ۹ درصد رسید که کمترین نرخ بیکاری کل سال حداقل در دو دهه اخیر بوده است. روشهای اندازهگیری همان روشهای اندازهگیری است و هیچ تغییری نکردند، استانداردها همان استانداردهاست. مجموعه این اعداد و ارقام نشان میدهد بازار کار رونق گرفته و امید به یافتن شغل بیشتر شده است.
یکی از عوامل مهم در بهبود بازار کار، افزایش امید به یافتن شغل است. این امید بهویژه برای جمعیت غیرشاغل غیرمحصل که به آنها نیت (NEET) گفته میشود، اهمیت دارد. در سال ۱۴۰۰ جمعیت نیت در ایران حدود ۲۷.۴ درصد بود یعنی حدود ۲۷.۴ درصد از جمعیت غیرشاغل، انگیزهای برای یافتن شغل نداشتند. این امر نشاندهنده ناامیدی نسبت به بازار کار بود. در سال ۱۴۰۱ این عدد به ۲۶.۹ درصد کاهش یافت، یعنی جمعیت نیت ۰.۵ واحد درصد کاهش داشته است. این امر نشاندهنده افزایش امید به یافتن شغل در بین جمعیت غیرشاغل غیرمحصل است.
خیر، جمعیت نیت لزوما در این رده سنی نیست، اما اغلب این جمعیت را جوانان تشکیل میدهند. در دو سال گذشته بازار کار ایران شاهد بهبود قابل توجهی بوده است. این بهبود را میتوان در آمار و ارقام مختلفی مشاهده کرد. یکی از مهمترین این آمارها، کاهش نرخ بیکاری است. نرخ بیکاری کل کشور در سال ۱۴۰۱ از ۹ درصد به ۷ درصد در تابستان ۱۴۰۲ کاهش یافته است. این کاهش نرخ بیکاری نشاندهنده بهبود وضعیت اقتصادی کشور و افزایش فرصتهای شغلی است. در این مدت تعداد بیمهشدههای اجباری سازمان تامین اجتماعی نیز افزایش قابل توجهی داشته است. این افزایش بیانگر افزایش مشارکت اقتصادی مردم در کشور است. همچنین تعدیل کارگران در کارگاهها حدود ۴ تا ۵ درصد کاهش یافته که دلیل آن را میتوان بهبود وضعیت کسبوکارهای کشور و کاهش احتمال اخراج کارگران دانست. در حوزه اشتغال فارغالتحصیلان نیز شاهد بهبود وضعیت هستیم. نرخ بیکاری فارغالتحصیلان در دولت سیزدهم بهطور مداوم کاهش یافته و امید به یافتن شغل در بین فارغالتحصیلان افزایش یافته است.
در مجموع این دادهها بیانگر آن است که دولت سیزدهم در حوزه بازار کار عملکرد موفقی داشته است. با ادامه این روند، میتوان انتظار داشت که بازار کار ایران در آینده نیز بهبود یابد. همچنین امید به یافتن شغل در بازار کار و به اصلاح بهکارگماری و مچینگ در بازار کار افزایش پیدا کرده است. هیچکس در مجموعه دولت مردمی سیزدهم ادعا نمیکند این اعداد و ارقام به این معناست که بازار کار در بهترین و مطلوبترین حالت خود قرار دارد.
حالا که مساله مسیرها رو به صعود است و توفیق حاصل شده و در حوزه مشاغل خانگی هم اتفاقات مهمی رخ داده است و اعداد و ارقام قابل مقایسه با یک دهه قبل از خود هم نیست، همه ما باید کمک کنیم که این مسیر ادامه پیدا کند. هدفگذاری ما رساندن نرخ بیکاری به کمتر از ۵.۸ درصد تا پایان سال ۱۴۰۲ و زیر ۵.۷ درصد در سال ۱۴۰۳ است. هدفگذاری ما از ابتدای دولت محقق خواهد شد. مبنای برنامهریزیهای دولت مردمی سیزدهم در حوزه بازار کار محاسباتی بوده که منجر به کاهش یک درصدی نرخ بیکاری فصل به فصل شده است. برنامه داریم در پایان دولت سیزدهم وضعیت مطلوبتری در بازار کار داشته باشیم و آمار و ارقام بیسابقهای را به ثبت برسانیم.