سروش زادعلی؛ با شروع انتخابات و وعدههای رئیسجمهور در رابطه با عدالت در پرداخت و تبدیل وضعیت نیروهای شرکتی، باعث شد تا کارگران خاصه بزرگترین جامعه کارگری کشور یعنی نیروهای ارکان ثالث شرکت نفت حمایت قاطع از ایشان در انتخابات داشته باشند. آنها یکی از گروههای بزرگ اجتماعی در کشور بودند که بواسطه وعدههای رئیس جمهور در انتخابات بصورت حداکثری شرکت کردند.
با روی کار آمدن رئیسجمهور در حالی که همه منتظر اقدام مساوات طلبانه در بین همه همکاران بودند، ولی به یکباره شاهد این بودیم که دولت طرح رسمی شدن ایثارگران را مطرح کرد و این باعث شد تا همکارانی که شاید بالای بیست سال دور یک سفره مینشستند و تمام دغدغههای کاری و تمام مراحل کاری آنها باهم بوده، از هم جدا شوند و یکی را به عرش بردند و دیگری هنوز در فرش مانده است.
این پیش آمدهها باعث گردید تا ناخودآگاه دو نفری که سالها در یک سطح بوده اند و حال یکی را برخوردار از مزایای مختلف و حقوق بالا میکنند و دیگری از این حقوق و مزایا محروم میشود تبعیض و دو قطبی بوجود آید این در حالی است که هر دو شرایط کار یکسانی را تجربه کرده اند، البته خیلیها هستند که تبدیل وضعیت به رسمی نشدهاند، اما نسبت به دیگران که این تبدیل وضعیت شامل حالشان شده است هم به لحاظ تخصص، سواد و سوابق کاری در مرتبه بالاتری قرار دارند.
از همه اینها بگذریم طرح ساماندهی کارکنان دولت که استارت پیگیری آن شش سال قبل توسط نیروی ارکان ثالث شرکت نفت که بخش عمده کار تخصصی این صنعت را انجام میدهند صورت گرفت، پیگیری جهت به سرانجام رسیدن آن از تمامی مسیرها و مبادی قانونی را فعالان این عرصه طی کردهاند تا جایی که به طور قطع میگوییم هیچ مسیر قانونی نبوده که فعالان این عرصه نرفته باشند، این پیگیرهای مکرر باعث شده که برخی از همکاران به مزاح بگویند تنها جایی که جهت مطالبه خواسته هایمان نرفته ایم پیش خدا بوده است.
در این طرح قرار بر این است که پیمانکار نیروی انسانی حذف گردد چرا که نه بهروری برای سیستم دارد و نه عملکرد مثبتی در جهت کمک به کار تخصصی نیروها انجام میدهد.
مجلس محترم شورای اسلامی برای دو بار پیاپی طرح ساماندهی کارکنان دولت را تایید کرد و به شورای محترم نگهبان جهت تایید فرستاده است که در مرتبه اول شورای محترم نگهبان موضوع بار مالی طرح و اصلاح برخی مواد قانونی آن را پیش کشید و باعث شد تا طرح به مجلس بازگردد و یک پروسه چندین ماهه دیگر را طی کند تا اینکه روند اصلاح آن انجام شد و دوباره به شورای محترم نگهبان باز گردانده شد.
در این بین رئیس سازمان امور استخدامی کشور ادعا میکند این طرح بار مالی دارد و نیروهایی که شامل این طرح هستند میبایست آزمون ورودی بدهند یا اینکه جذب نیروهای شرکتی موجب گستردگی دولت میشود.
در رابطه با موضوع بار مالی که مطرح شده است، مجلس و کمیسیون اجتماعی که سالها بر روی این طرح کار کردهاند صراحتا اعلام کرده اند که این طرح هیچ بار مالی برای دولت ندارد و تامین بخش مالی آن از نتیجه حذف پیمانکار تامین خواهد شد و مطرح کردن چندین باره بار مالی این طرح موجب تزلزل اعتبار نمایندگان مردم که حقیقتا کار کارشناسی و تخصصی انجام داده اند خواهد شد.
اما بر فرض اینکه بار مالی برای دولت نیز داشته باشد بهرحال این نیروها فرزندان این آب خاک هستند سالهای متمادی برای سربلندی انقلاب و ایران عزیزمان از کف صنعت نفت ملامتها و سختیها کشیدند و این بخشی از حق حقوقشان است که از درآمدهای ملی کشور همانند سایرین سهمی داشته باشند و این سوال برایشان پیش آمده است چرا تبدیل وضعیت ۳۰۰ هزار فرزند ایثارگر و ایثارگر که برای دولت بار مالی داشته صحبتی به میان نیامد، اما برای طرح ساماندهی کارکنان دولت و نیروهای غیرایثارگر که بار مالی برای دولت ندارد اینهمه سنگ اندازی میشود. آیا غیرایثارگران در خاک آبا و اجدادیشان شهروندان درجه چندم هستند؟.
در رابطه با آزمون هم باید گفت چگونه انتظار دارید نیرویی که دهها سال است کار تخصصی انجام میدهد تمام جزئیات کار را به خوبی انجام میدهد، سالها از درس فاصله گرفته و در صنعت نفت با آن کار سنگین، طاقتفرسا و حساسش جان فشانی میکند و آزمون خود را طی سالیان متمادی به سیستم پس داده این موضوع را مطرح میکنید.
بسیاری از کارشناس با منطق و استدلال صحیح بر این عقیده هستند که نسبت به وسعت و جمعیت کشورمان نه تنها دولت بزرگی به لحاظ نیروی انسانی نداریم بلکه نیروی انسانی دولت نیز کم است و دولت به نوعی کوچک است، مضاف بر این نیروهای ارکان ثالث صنعت نفت در این صنعت بخش عمده کار یا به نوعی سختی کار را انجام میدهد و سوال اساسی این است که آیا اگر این نیروها کنار بروند کار صنعت نفت به این خوبی پیش میرود؟
این نیروها نیاز صنعت نفت هستند و اتفاقا سوال آنها این است که چرا مسئولین کشور که وظیفه خدمت به مردم را دارند و میبایست از شرایط کار زیر مجموعه اطلاع جامع و کامل داشته باشند با توجه به وظیفه خطیری که این نیروها انجام میدهند موضوع تبدیل وضعیت و عدالت در پرداخت تا الان بر زمین مانده است این موضوع نفی گفتمان عدالت خواهانه است.
از این رو امیدواریم جهت حفظ انسجام، همبستگی و جهت بهروری بهتر در کار موانع تبدیل وضعیت این نیروها برداشته شود و طرح ساماندهی کارکنان دولت بصورت صحیح اجرا شود.
*پژوهشگر مسائل اجتماعی ایران