کاظم فیروزمند، مترجم بیش از ۵۰ کتاب و مقاله در حوزههای فلسفه، تاریخ، ادبیات، علوم سیاسی، جامعهشناسی، مردمشناسی، تئاتر و سینما که از هفته گذشته در پی بروز کسالتی در بیمارستان پارس تهران بستری شده بود، در ساعات پایانی دوشنبه ۲۶ تیر درگذشت.
به گزارش سازندگی، سیدمحمدکاظم فیروزمندخلخالی، متولد ۱۳۲۵ در خلخال و دانشآموخته ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی مشهد بود. فیروزمند در مشهد شاگرد دکتر غلامحسین یوسفی، دکتر شریعتی، دکترجواد حبیبی و جلال متینی بود و با مناف فلکی (از بنیانگذاران چریکهای فدایی خلق تبریز) دوستی نزدیکی داشت.
محمد صدری، مدیر نشر نامک که در سالهای اخیر تعدادی از ترجمههای فیروزمند را منتشر کرده، در گفتگو با سازندگی درباره این دوستی میگوید: «هر وقت اسم مناف میآمد حال آقای فیروزمند دگرگون میشد». بعد از دستگیری مناف فلکی، کاظم فیروزمند هم دستگیر شد و مدتی زندان بود.
در دوره زندان شروع به یادگیری زبان انگلیسی کرد و سال ۱۳۵۶ اولین ترجمه خود را به نام «دوزخ» مجموعه داستانهایی از بورخس منتشر کرد و برای نشریات سینمایی و ادبی، مانند «رودکی»، «فردوسی» و ... ترجمه میکرد. به گفته صدری، اوایل انقلاب دوستان کاظم فیروزمند برایش در وزارت بازرگانی کاری جور میکنند، اما چون اخلاق و خصوصیاتش با مناسبات و روابط اداری چندان سازگار نبود و با وجود احتیاج مالی، پس از چند سال میگوید مرا بازنشسته کنید و بعد از آن تمام وقت خود را روی ترجمه متمرکز میکند.
فیروزمند در سه دهه گذشته عناوین متعددی کتاب ترجمه کرده که برخی از آنها، چون «شاخه زرین» و «ایران بین دو انقلاب» به کرات تجدید چاپ شدهاند. او در حوزهای تاریخ، فلسفه، دینپژوهی، اساطیر، نقد ادبی و اسلامشناسی متنهای مهمی را به فارسی برگردانده است.
برخی از ترجمههای مهم فیروزمند عبارتاند از: شاخه زرین (پژوهشی در جادو و دین) اثر جیمز جورج فریزر (نشر آگه)، ایران بین دو انقلاب از مشروطه تا انقلاب اسلامی یرواند آبراهامیان (نشر مرکز)، بنیادهای اندیشه سیاسی مدرن کوئنتین اسکینر (نشر آگاه)، بریتانیا و انقلاب مشروطه ایران منصور بنکداریان (نشر نامک)، برآمدن اسلام وستا سرخوش کرتیس (نشر مرکز)، گزیده مقالات اساسی کایه دو سینما ویراسته جیم هیلییر (نشر بان)، ناسیونالیسم و مدرنیسم آنتونی دی اسمیت (نشر ثالث)، فرانکنشتاین مری شلی (نشر مرکز) دیوان و قشون در عصر صفوی ویلم فلور (آگه)، سیر اندیشه در غرب از لئونارد تا هگل جیکوب برونوفسکی و بروس مازلیش (نشر اختر)، چهرههای تمدن فرنان برودل (نسل آفتاب)، انسان و جامعه جان پلامناتز (نشر روزنه)، پیدایش امپراتوری ایران وستا سرخوش کرتیس (نشر مرکز) و ایران در نخستین سدههای اسلامی ادموند هرتسیگ (نشر مرکز).
ترجمه کاظم فیروزمند از کتاب «بریتانیا و انقلاب مشروطه ایران: سیاست خارجی، امپریالیسم و اپوزیسیون» منصور بنکداریان، اثر شایسته تقدیر سیودومین دوره جایزه کتاب سال شناخته شد و ترجمهاش از کتاب «گزیده مقالات اساسی کایه دو سینما» ویراسته جیم هیلییر هم در چهارمین جشنواره کتاب سال تبریز به عنوان کتاب سال بخش ترجمه معرفی شد.
فیروزمند در دو سه سال اخیر در کنار کارهای دیگر به گونهای روشمند به مطالعه پژوهش و ترجمه داستانهای کوتاه انگلیسی دوره معاصر پرداخت که حاصل آن مجموعهای از داستانهای سالهای معاصر است که در نشریات ادبی، چون نیویورکر به چاپ رسیده و تعدادی از آنها را ترجمه کرده بود. اثر مشهور پاتریشیا کرون «پیامبران بومی ایران در سدههای نخستین اسلامی» آخرین کتابی بود که کاظم فیروزمند ترجمه آن را تمام کرده و به زودی از سوی نشر نامک منتشر میشود.
مدیر نشر نامک درباره خصوصیات اخلاقی مرحوم فیروزمند میگوید: «آدم صاف و پاک و درست و عین یک بچه بود. مثل بچه خیلی راحت از چیزهای کوچکی ذوق میکرد. بیشیله پیله بود و اصلاً کلک بلد نبود. نمیدانست حق التألیف چیست و چقدر باید بگیرد و چطوری باید قرارداد ببندد. خیلی وقتها که میخواست قرارداد ببندد از من میپرسید.
ما در نشر نامک تقریباً سه سال هر روز با ایشان بودیم. از دیگر خصوصیاتش این بود که دوست داشت، آموختههایش را به جوانان علاقهمند و با استعداد منتقل کند. فارغ از سواد و ترجمه و کار، اخلاق و رفتار و انسانیتش بیمانند بود و واقعاً یکی از انسانهای شریفی بود که من در عمرم دیدهام.»
صدری درباره تنوع حوزههایی که فیروزمند در آنها کتاب ترجمه کرده هم میگوید: «حوزههای کاریاش بسیار متنوع بود و، چون در حوزههای مختلفی کار میکرد، دوست داشت کتابهایش با ویرایش تخصصی اهل فن هر حوزه منتشر شود و این خصلتش بر خلاف اغلب مترجمان دیگر بود که از ویرایش ترجمههایشان استقبال نمیکنند.
وقتی کتاب پاتریشیا کرون را برای و برایش به خانم دکتر کوثر حبیبی دادم خیلی خوشحال شد و گفت ویراستار یکسری اصطلاحات تخصصی را که من نمیدانستم آورده است. بجز خانم حبیبی، آقای دکتر مسعود جعفری جزی هم ترجمه را خواند و نکاتی را تذکر داد و از نکتههای آقای جعفری جزی هم استقبال کرد.»
صدری در مورد نوع کار کردن مرحوم فیروزمند هم میگوید: «سال ۹۱ تا ۹۳ از صبح تا شب دفتر ما بود و میدیدم که چهار یا پنج ساعت مدام و بیوقفه ترجمه میکرد و حتی یک بار هم بلند نمیشد. فقط حین ترجمه یک سیگار دستش بود و سیگار میکشید. بعد از پنج ساعت بلند میشد میآمد یک چای میریخت یا چیزی میخورد و چند دقیقه استراحت میکرد. وقتی از چیزی ناراحت میشد در مسائل زندگی و ... میگفت ترجمه کردن و کار کردن آرامم میکند و به اصطلاح کار درمانی میکرد و اصلا به پول و مادیات اهمیتی نمیداد.
پول را فقط برای احتیاجات زندگی خانوادهاش میخواست و خودش زندگی قلندواری داشت و به قول یکی از همکارانمان، چریکی زندگی میکرد. بسیار هم آدم شوخطبع و خوشمحضری بود و چند سالی که هر روز با هم بودیم از ایشان نیرو میگرفتیم. هر کاری هم که از دستش بر میآمد برای دوستان و اطرافیانش انجام میداد و از هیچ کمکی دریغ نمیکرد تا جایی که حتی یک بار پولی که برای کارهای پزشکیاش کنار گذاشته بود به یکی از دوستانی داد که سابقه آشنایی طولانی هم با او نداشت. برای همه آدم دلسوزی بود و جز پاکی و صداقت و درستی چیزی از ایشان ندیدم.»