شیمیدرمانی بیمورد دوسال است که زندگیاش را جهنم کرده، هزارویک درد تمامنشدنی، عفونتهای پوستی و جهش ژنها در بدنش و هزینههایی که از ایران تا هلند و انگلیس برای آزمایشهای مختلف داده. پزشک معالج همان ابتدای تشخیص به سرطان، اولین درمانی که آغاز کرده شیمیدرمانی بوده، بدون اینکه نوع دقیق سرطان را در او تشخیص دهد.
به گزارش هممیهن، این داستان یک بیمار از همه هزاران بیماری است که گرفتار شیمیدرمانیهای غیرضروری میشوند. بیماران دیگر هم شاید دچار نشده باشند، اما اصرار پزشکان به انجام آن را یکی از مشکلات جدی در مسیر درمانی خودشان میدانند. همین چندوقت پیش بود که محمداسماعیل اکبری، رئیس مرکز تحقیقات سرطان گفت که در ایران روشی برای درمان سرطان وجود ندارد، پزشکان هیچ دستورالعمل درمانیای برای سرطان ندارند و وزارت بهداشت هم در سیاستهایش تدوین چنین چارچوبی را پیشبینی نکرده است.
او جریان مالی هزینههای سرطان در کشور را هم سالانه حدود ۸ هزار میلیارد تومان اعلام کرد. متخصصان هم میگویند در درمان سرطان، جراحیها ۴۹ درصد، رادیوتراپی ۴۰ درصد و دارو ۱۱ درصد دخیل است، اما سهم شیمیدرمانی و دارودرمانی در برخی سرطانها بسیار پررنگتر است. وضعیتی که احتمالا به موضوع کمبود داروها و نبود پوشش گسترده بیمهای آنها، فراوانی توزیع در بازار سیاه، گرانی آنها به دلیل واردات، نبود پروتکلهای درمانی ازسوی وزارت بهداشت، نبود نظارت ازسوی سازمانهای بیمهگر برای راستیآزمایی درست شیمیدرمانیها و... مرتبط باشد. البته دراینباره گفته میشود که برخی پزشکان درباره بیمارانی که دیگر امیدی به بهبودی آنها نیست هم شیمیدرمانیهای پرهزینه را تجویز میکنند درحالیکه در نتیجه نهایی درمان هیچ تاثیری ندارد.
منیره همان بیماری است که بهدلیل تشخیص اشتباه پزشک در نوع سرطان و شروع زودهنگام شیمیدرمانی در دو سال اخیر مشکلات زیادی را پشتسر گذاشته است و به گفته خودش تا آخر عمر باید با عوارض شیمیدرمانی غیرضروری بسوزد و بسازد. او به هممیهن میگوید: «سال ۱۴۰۰ عمل فتقناف انجام دادم و همان زمان به من اعلام کردند که مبتلا به سرطان تخمدان هستم. آزمایشهای زیادی انجام دادم و یکماه بعد از عمل هم شیمیدرمانی آغاز شد. بعد از اولین شیمیدرمانی دچار انسداد روده شدم و عمل کردم. روده بزرگ من را از سیستم گوارشی خارج کردند، اما شیمیدرمانی همچنان ادامه داشت. با وجود تمام عوارضی که شیمیدرمانی برای من داشت، امآرآی، سیتیاسکن و کونولوسکوپی هم انجام میدادم.»
او ادامه میدهد: «یک جراحی هم در مردادماه ۱۴۰۱ انجام دادم، چون پزشک اعلام کرده که هیچ تغییری در من به وجود نیامده و غدد سرطانی در سراسر شکم من همچنان وجود دارد. تصمیم گرفتم با پزشکان دیگر مشورت کنم و درنهایت تشخیص دادند که من اصلا سرطان تخمدان درجه کم داشتم و نوع درمان آن متفاوت بوده و شیمیدرمانی نباید برای آن انجام میشده است. شیمیدرمانیها حذف شدند و داروهای خوراکی را جایگزین کردند، اما طی این مدت، عفونت شدید پوستی هم برای من بهوجود آمد و مجبور شدم نزدیک به ۱۰ روز در بیمارستان بستری شوم.»
این وضعیت باعث میشود که او تصمیم بگیرد در کشورهای دیگر هم شرایط سرطانش را آزمایش کند: «آزمایشهایم را در هلند و انگلیس هم تکرار کردم و آنها هم تشخیص سرطان تخمدان با درجه کم را دادند. پزشکان آنجا میگفتند که این نوع سرطان تخمدان در سال ۲۰۰۵ کشف شده و چیزی که من میدانم پزشک معالج من و پزشکانی که بعدتر در ایران به آنها مراجعه کردم، کوچکترین اطلاعاتی از آن نداشتند. پزشک انگلیسی هم به من اعلام کرد که به دلیل شیمیدرمانی برخی ژنها در بدن من جهش پیدا کردهاند.»
او معتقد است تمام پزشکان آنکولوژیست ایرانی که هرکدام به تنهایی روزانه چند ده بیمار را روزانه ویزیت میکنند، هیچ توجهی به تحقیقات جدید در این حوزه ندارند و فکر میکنند که هر درجه از بیماری سرطان باید شیمیدرمانی داشته باشد: «تمام مدتی که در بیمارستان تهران شیمیدرمانی میکردم، بیمارانی را میدیدم که بیش از دو، سهسال این روند را ادامه داده، اما بهبود پیدا نکرده بودند. کاش بیماران شبیه من زیربار چنین شرایطی نروند و بدون بررسی و تحقیق، شیمیدرمانی و عوارض آن را قبول نکنند. ایکاش پزشکان خودشان را با تحقیقات جدید، دارو و درمانهای جدید بهروزرسانی کنند.»
سارا یکی دیگر از بیمارانی است که چندماه پیش جراحی تومور پستان انجام داده و با یکی از همین موارد توصیه به انجام رادیوتراپی و شیمیدرمانی در بخش خصوصی به توصیه پزشک دولتی مواجه شده است. او در توضیح بیشتر به هممیهن میگوید: «جراحی تومور پستان را در یکی از بیمارستانهای دولتی تهران انجام دادم، اما پس از عمل، پزشک اصرار داشت که رادیوتراپی الزامی را در یکی از آزمایشگاههای خصوصی انجام دهم. انجام چهار جلسه شیمیدرمانی را هم بهعهده خودم گذاشته بود و میگفت هرطور خودت مایل هستی، تصمیم بگیر.»
او ادامه میدهد: «همان زمان هم به او گفتم که من پزشک نیستم و نمیدانم که شیمیدرمانی برای من ضروری است یا نه و او باید بگوید که این چهارجلسه شیمیدرمانی ضروری است یا نه؟ پاسخش همچنان واضح نبود و تنها اصرار داشت که پرتودرمانی را در جایی که او توصیه میکند انجام دهد.»
سارا درباره هزینههای انجام شیمیدرمانی و پرتودرمانی هم توضیح میدهد: «پزشک در مطب خودش به من گفت که شیمیدرمانی را در همان بیمارستان انجام میدهد، اما باید ۲۵ جلسه پرتودرمانی انجام دهم که چیزی حدود ۵۰ میلیون تومان هزینه دارد. هرچند تاکید کرد، میتواند توصیه کند و یک تخفیف ۱۵ میلیون تومانی هم از آن مرکز برای من بگیرد، چون شرایطم مناسب نیست و باید بهسرعت آن را آغاز کنم. همین اظهارنظرهای پزشک باعث میشد که نسبت به آنچه توصیه میکرد، خوشبین نباشم. زمانی که به او گفتم مایلم در همان بیمارستان دولتی پرتودرمانی انجام دهم، گفت مشکلی نیست، وقت بگیرید و به بیمارستان مراجعه کنید.»
البته به گفته خودش حتی برای نوبتگیری در بیمارستان هم مشکلاتی داشته است: «چند روز بعد نوبت دادند و از صبح زود مراجعه کردم. بعد از تشکیل پرونده و چند ساعت معطلی، منشی پزشک به من اعلام کرد که دیگر امروز بیمار پذیرش نمیکنند و هفته آینده مراجعه کنم. از او پرسیدم که خود خانم دکتر به من گفتند وضعیتم حاد است و باید هرچه زودتر پرتودرمانی را شروع کنند، پاسخش این بود که آن پزشک روزی ۱۵ بیمار بیشتر نمیبیند و هفته آینده مراجعه کنم. تمام اینها باعث شد که پزشکم را تغییر دهم. پزشک جدید زمانی که برگههای من را دید بدون هیچ توضیحی اعلام کرد که نیازی به شیمیدرمانی ندارم، اما باید همان ۲۵ جلسه پرتودرمانی را انجام دهم. شرایطم هم حاد نیست و میتوانم مدتی برای رسیدن به نوبت صبر کنم. حالا هم تقریبا دوهفتهای است که منتظر تماس بیمارستان برای تعیین وقت پرتودرمانی هستم، اما رفتار آن پزشک و مشکلات روحیای که برای من بهوجود آورد را هیچ زمانی فراموش نمیکنم.»
بخش سرطان پستان در یکی از بیمارستانهای واقع در خیابان مطهری، پر است از زنانی که هرکدام بهدلایل مختلف مراجعه کردهاند و منتظر رسیدن نوبت هستند. باورکردنی نیست این میزان از مراجعات روزانه تنها برای یک بیماری. یکی از کارکنان بخش میگوید: «وضعیت هرروز همین است و تعداد مراجعان هرروز بیشتر میشود. سرطان پستان مثل سرماخوردگی شده و باورمان نمیشود که این میزان مراجعات افزایش پیدا کرده است. البته یکی از دلایل اینهمه ازدحام هم هزینههای شیمیدرمانی است و مردم ترجیح میدهند مدتهای طولانی در اینجا معطل شوند، چون قادر به تامین هزینههای بخش خصوصی نیستند.»
او درباره اینکه آیا شیمیدرمانیهای غیرضروری هم میتواند منجر به این ازدیاد حضور بیماران در مراکز درمانی باشد، میگوید: «حداقل در بیمارستان ما که چنین موضوعی وجود ندارد. چون هزینهها بسیار بالاست و پزشکان مجاز نیستند که چنین توصیههایی داشته باشند، اما شنیدهام که شیمیدرمانی در مراکز دیگر با آمار بالا انجام میشود و کلی هم جیب مردم را خالی میکنند.» این مسئله را یکی از بیماران حاضر در این مرکز درمانی هم تایید میکند و به هممیهن میگوید: «پدر من باید شش دوره شیمیدرمانی انجام دهد که هر دوره چیزی حدود ۲۰۰ میلیون تومان هزینه دارد. هزینه رادیوتراپی هم تقریبا ۲۰ تا ۵۰ میلیون میشود. اگر قرار است خوب شود و زنده بماند، باید چیزی حدود ۵/۱ میلیارد تومان هزینه کنیم.»
او درباره کمبود دارو در بیمارستانهای دولتی هم میگوید: «پدرم در بخش خون یک بیمارستان در غرب تهران بستری بود و پزشک به او گفته بود، داروهایی که نیاز دارد در داروخانه بیمارستان نیست و باید از بیرون تهیه کنیم. تنها یکی از داروهای او برای ما چیزی حدود ۴۳ میلیون تومان هزینه داشت و با این وضعیت باید از جان پدرم بگذریم.»
اینکه با روال عجیب شیمیدرمانیهای غیرضروری و نابجا مواجهیم، چند دلیل دارد و یک پزشک متخصص غدد دراینباره توضیحات جدیدی به هممیهن میدهد که به گفته خودش شاید تاکنون کسی به آنها توجهی نکرده باشد. او مایل نیست نامش در این گزارش منتشر شود و درباره این دلایل میگوید: «در کشور ما در حوزه سرطان هم رشته آنکولوژی داریم و هم رشته رادیوتراپی، همیشه درباره رادیوتراپی و شیمیدرمانی اختلاف وجود دارد و آسیب جدی آن متوجه بیماران است. برخی از بیماریها نیاز به شیمیدرمانی دارند و برخی دیگر رادیوتراپی، اما در برخی موارد هردو نیاز است و این نقطه اختلاف در نظام درمان ماست درحالیکه این اختلاف در کشورهای دیگر حل شده است.»
به گفته این پزشک مشکل اینجاست که در ایران، پزشکان بهصورت تیمی کار نمیکنند و زمانی که بیمار به رادیوتراپیست مراجعه میکند، خودش تصمیمات درمانی را درباره بیمار میگیرد. گاهی هم رادیوتراپیستها پا را فراتر گذاشته و خودشان اقدام به شیمیدرمانی هم میکنند. درحالیکه این کار بسیار خطرناکی است و در تخصص آنها نیست، حتی مجوز لازم را هم ندارند.
او درباره دلیل دیگر این مسئله میگوید: «در برخی موارد بیمار در مراحل آخر است و هیچ کار درمانیای برای او نمیتوان انجام داد. بههمیندلیل شیمیدرمانی را پیشنهاد میدهند بدون اینکه هیچ سودی در نتیجه نهایی او داشته باشد. در شیمیدرمانی رژیمهای مختلفی وجود دارد که برخی از آنها بسیار گران است. عمدتا برای این بیماران رژیمهای گرانقیمت تجویز و هزینههای هنگفتی تا چندصدمیلیون به او تحمیل میکنند.»
به گفته این متخصص در نظام سلامت ایران دو مشکل جدی وجود دارد؛ کمبود دارو و نبود نظارت بر درمان که باعث میشود بیماران در این زمینه با مشکلات زیادی مواجه شوند: «این مسئله منجر به تجویز نابجا و غیرضروری برای بیماران شده که بعضا در نتیجه نهایی بیمار هم هیچ تاثیری ندارد، اما با هزینههای هنگفتی که به بیماران تحمیل میشود، در سطح کشور در حال انجام است. راهحلهای اساسی، تدوین پروتکلهای مشخص ازسوی وزارت بهداشت و نظارت دقیق ازسوی سازمان بیمه است. داروهای مورد تایید این پروتکلها هم باید تحت پوشش بیمه قرار بگیرد. در این شرایط باید هر بیمار شیمیدرمانی ازسوی کارشناسان خبره سازمانهای بیمهگر مورد بررسی قرار بگیرد تا راستیآزمایی اقدامات مشخص شود. دراینباره اگر پزشکی تجویز غیرضروری و نادرست شیمیدرمانی داشته باشد، باید مورد بازخواست قرار بگیرد و این تنها راهحلی است که میتواند منجر به توقف چنین روندی در کشور شود.»
این پزشک نگاه خانوادهها به سرطان را هم یکی از دلایل افزایش تجویزهای غیرضروری شیمیدرمانی میداند: «باتوجه به اینکه درباره سرطان معمولا خانوادهها توقع چندانی در بهبودی ندارند تا حدودی پزشکان دست بازتری دراینباره دارند. این درحالیاست که در برخی بیماریها مردم با حق و حقوق خود آشنایی دارند و درصورت بروز مشکل و خطای پزشکی پیگیری و شکایت میکنند، اما درباره سرطان درنهایت میپذیرند که طرف به خاطر همین بیماری جان خود را از دست داده و پیگیری خاصی انجام نمیدهند.»
«درمان سرطان دو موضوع است؛ افزایش عمر و کیفیت زندگی». این پزشک متخصص به این دو نکته هم اشاره میکند و میگوید: «برخی داروهای نابجای شیمیدرمانی که برای از بین بردن تومور یا سلول سرطانی به کار میرود، عمر را دو تا سهماه افزایش میدهد، اما عوارض آن بهشدت کیفیت زندگی فرد را مختل میکند. در دنیا هنگام تجویز بسیاری از داروها بهویژه شیمیدرمانی، با بیمار و خانواده او درباره درصد بهبودی یا افزایش طولعمر بااستفاده از یک دارو مشورت میشود و تصمیمگیری مشترک صورت میگیرد. اما در ایران کسی دراینباره صحبت نمیکند و خانواده بیمار تمام زندگی خود را میفروشد و خرج درمان سرطان بیمارشان میکند، چون پزشک به آنها اعلام کرده که یک داروی گران شاید منجر به بهبودی یا افزایشعمر شود.»
او معتقد است که شیمیدرمانی باید بهطور کامل از مطبها جمع و در مراکز درمانی مشخص یا بیمارستانها انجام شود: «بیمار باید در بیمارستان یا مراکز درمانی مشخص، رژیم شیمیدرمانی دریافت کند. نظارت بیمه دراینباره هم بهراحتی صورت میگیرد. مشکل اینجاست زمانی که بیمار در مطب دارو دریافت میکند، معلوم نیست آن دارو چطور تهیه شده؟ چهکسی آن را از چهطریقی تهیه کرده است؟ آیا دارو سالم و مورد تایید سازمان غذا و دارو هست؟ آیا دارو در پرونده بیمار ثبت میشود؟ خیلی از داروهای شیمیدرمانی فعلی در ناصرخسرو و بازار آزاد فروخته میشود. ازسویدیگر وزارت بهداشت هم باید دستورالعملهای درمانی سرطان را در فاصله زمانی کوتاه تغییر دهد، چون موضوع سرطان در دنیا مرتب بهروز میشود. با مطرحشدن بحث پیوند مغز استخوان، سلولهای بنیادی، تکنولوژی نوین، تشخیصهای جدید و... این بهروزرسانیها ضرورت دارد.»
پیش از این هم محمداسماعیل اکبری، رئیس مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، در نشستی خبری سرطان را گرانترین بیماری روی زمین دانسته بود: «اگر جلوی این هزینهها گرفته نشود، به زودی از نظر اقتصاد سلامت به زمین خواهیم خورد.»
به گفته این پزشک بیشترین میزان هزینهها در سرطان صرف شیمیدرمانی میشود درحالیکه تنها تا ۱۱درصد از شیمیدرمانی سود کامل میبریم و ۳۰درصد شیمیدرمانیها خارج از ضابطه انجام میشود، اما دنیا برای کنترل مصرف شیمیدرمانی، شاخصها و استانداردهای مشخصی دارد. اکبری با بیان اینکه شیمیدرمانی از نظر علمی خیلی معقول نیست و دارای نتایج ضعیفی است، میگوید: «دلیل آن نیز نابودی سلولهای سالم بدن در کنار سلولهای سرطانی است. در کشورهای اروپایی و آمریکایی اینگونه نیست که هر پزشکی بدون ضابطه، شیمیدرمانی را تجویز کند بلکه باید براساس برنامه مشخصی اجرا شود. این درحالیاست که در ایران تجارت، زورش از علم بیشتر است و تجویز شیمیدرمانی بدون ضابطه توسط پزشکان انجام میشود.»
بررسیهای هممیهن نشان میدهد که بیشترین گلایه بیماران از اصرار به تجویز شیمیدرمانی و پرتودرمانیهای غیرضروری، در بخش خصوصی است و در بخش دولتی چنین موضوعی کمتر دیده میشود. این نکته را منوچهر احمدی، متخصص پرتودرمانی هم تایید میکند و به هممیهن میگوید: «پزشکان شاغل در این بخش هیچ نفعی از شیمیدرمانی نمیبرند و سود اصلی آن از داروهایی است که تامین و فروخته میشود. بخشی از این داروها، وارداتی هستند، اما تنها بخشی از آنها از شرکتهای معتبر تامین میشود، بخش دیگر از کشورهایی خریداری میشود که کیفیت لازم را ندارند و سود کلانی به تامینکنندگان میرسانند.»
به گفته این پزشک بسیاری از داروهای جدید شیمیدرمانی اکنون تحت پوشش بیمه نیستند و ۹۵ درصد داروهای تحت پوشش همان داروهای قدیمی و ارزان هستند که در اختیار بیماران قرار میگیرد: «وضعیت بهگونهای شده که روزبهروز داروهای جدید تولید میشود، اما آنقدر گران هستند که تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرند. ۹۰ درصد بیماران هم نمیتوانند آنها را خریداری کنند. ۷۰ تا ۸۰ درصد داروهایی که روزانه مصرف میشود، در داروخانههای بیمارستانی وجود دارد، اما همان داروهای قدیمی هستند و داروهای جدید را در اختیار نداریم.»
او با تاکید دوباره بر رواج نداشتن شیمیدرمانیهای غیرضروری در بیمارستانهای دولتی میگوید: «روشهای تشخیص بیماری در ایران آنقدر ضعیف نیست که به دلیل تشخیص اشتباه چنین شرایطی برای بیمار رقم بخورد. البته شیمیدرمانی هنوز در هیچ کجای دنیا و حتی در پیشرفتهترین مراکز علمی دنیا هم منسوخ نشده و برای انواع سرطانها، داروهای شیمی درمانی در خط اول درمانی قرار دارند. ازسویدیگر داروهای جدید ساختهشده هم هنوز بهصورت روتین و معمول مورد استفاده قرار نمیگیرند. مشکل اینجاست که خدمات درمان سرطان در کشور ما بهحدی گران است که فقط در اختیار بخشی از جامعه قرار دارد و عامه مردم از آن بیبهره هستند.»
به گفته این متخصص درمانی سرطان، دوره درمانی شیمیدرمانی با داروهای مناسب از چندصدمیلیون تا چندمیلیارد تومان هم تخمین زده میشود، اما مردم عادی باید آرزوی داشتن چنین داروهایی را به دل داشته باشند: «مشکل اینجاست که عمده بیماران مبتلا به سرطان در کشور آنقدر بهلحاظ اقتصادی دچار مشکلات هستند که بخش درمان در هیچ کجای زندگی آنها قرار ندارد. فردی که مدتها سرفه میکند یا دفع خون دارد، چون نمیخواهد درگیر هزینههای درمان و دارو شود، اصلا به آن توجهی نمیکند. گزارشهای متعددی از کاهش مصرف پروتئین، لبنیات و حتی میوه در سبد غذایی مردم این مسئله را تایید میکند، آنها از خورد و خوراک خود هم میزنند، درمان که دیگر هیچ! همین مسائل باعث میشود که پیگیری علائم بیماری ازسوی آنها به تاخیر بیفتد و اگر فرد دچار سرطان باشد، هم تشخیص آن دیرهنگام رخ دهد و هم هزینههای درمانیاش چندبرابر شود.»
البته او میگوید در ایران از لحاظ دانش آنکولوژی و علم سرطان پیشرفتهای خوبی حاصل شده و در رشتههای مختلف سرطانشناسی و جراحیهای مرتبط با آن در شرایط خوبی قرار داریم، اما مشکل اینجاست که روند ابتلا به سرطان در حال افزایش است. به دلیل شرایط حاکم بر کشور و نوع تعاملی هم که با دنیا داریم، نه میتوانیم داروهای پیشرفته ضدسرطان را در اختیار بیماران قرار دهیم، نه دستگاههای مجهز و پیشرفته را. این تجهیزات و داروها عمدتا گران هستند و بخش دولتی از تامین آن محروم مانده است.»
این پزشک درباره رتبه ایران در شیوع انواع سرطانها در مقایسه با آمارهای جهانی هم میگوید: «با وجودی که کشورهای توسعهیافته و پیشرفته به دارو و تجهیزات هایتک دسترسی دارند، اما دراینباره اختلاف فاحشی میان ایران و سایر کشورها وجود ندارد. شیوع سرطان بهطورکلی در دنیا و بهتبعآن در ایران افزایش پیدا کرده، سرطانهای معده، مری، ریه، روده بزرگ، پانکراس، برخی سرطانهای زنانه مثل پستان و رحم و پروستات در آقایان در بالاترین آمار ابتلا قرار دارند.»
او گلایه بیماران از هزینههای بالای درمانهای سرطان را هم مورد توجه قرار میدهد و میگوید: «واقعیت این است که مردم با چند راهکار ساده میتوانند ریسک ابتلا به سرطان را کاهش دهند. بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت، با چند اقدام ساده که همه مردم جهان قادر به انجام آن هستند ۳۵ درصد موارد سرطان قابل پیشگیری است؛ ازجمله انجام ورزش روزانه، پرهیز از مصرف سیگار و الکل، کاهش استفاده از مواد شیمیایی، رژیمهای غذایی سالم و حاوی فیبر و سبزیجات و... یکسوم موارد سرطان را پیشگیری میکند، اما مردم نه دراینباره آموزش میبینند، نه خودشان به دنبال راهکارهای سلامتمحورند.»