امیر نادری با ساخت فیلم «تنگسیر»، نمونهای موفق از اقتباس ادبی در سینمای ایران را بهیادگار گذاشت که در بستر موج نو سینمای ایران بهعنوان فیلمی اثرگذار شناخته میشود.
فیلم براساس رمانی بههمیننام ساخته شده که صادق چوبک آن را در سال ۱۳۴۲ نوشته و ریشه در واقعیت دارد. قصهای شخصیتمحور که در کسوتی قهرمانگونه ظاهر میشود.
«زار ممد» هنگامی که میخواهد ورزای سکینه را که فرار کرده است رام کند؛ به گاو صدمه میزند و مورد سرزنش سکینه واقع میشود که او اگر زور و بازو دارد، برود طلباش را که بزرگان بوشهری خوردهاند پس بگیرد. این حادثه -پرخاش و تحقیر سکینه نسبت به زار ممد- موجب میشود تا زار ممد برای گرفتن طلباش از آقا علی وکیل، عبدالکریم حاج حمزه، ابول گنده رجب و شیخ ابوتراب برازجانی اقدام کند. آنها زار ممد را تحقیر کرده، بیرون میکنند و میگویند که سرمایهاش در معامله سوخت شده است. زار ممد تفنگ قدیمی و تبر زنگزدهاش را از زیر خاک بیرون میآورد و پس از خداحافظی از همسرش شهرو «نوری کسرایی»، درصدد انتقام برمیآید.
او پس از کشتن عبدالکریم حاج حمزه و شیخ ابوتراب، از دست امنیهها به اغذیهفروشی بارون آساتور پناه میبرد و از اسماعیل «پرویز فنیزاده»، شاگرد بارون آساتور میخواهد که با پدر همسرش تماس بگیرد و شهرو و فرزندانش را برای سفر آماده کند. بهدستور نایب، امنیهها در اطراف خانه ابول گنده رجب کشیک میکشند. اما زار ممد با همکاری مردم او را از خانه بیرون کشیده و با شلیک گلوله از پا درمیآورد و سرانجام زار ممد که مردم شهر بهدلیل شجاعتاش او را شیرمحمد لقب دادهاند، به آب میزند تا به همسر و فرزندانش در آنسوی ساحل ملحق شود. «تنگسیر» را میتوان قصهای انتقامی دانست که قهرمان داستان علیه سلطهحاکم، طغیان میکند.
ازاینحیث شخصیت زار ممد را میتوان مصداقی از یکقهرمان انقلابی دانست که در یکوضعیت محلی و بومی، شرایط تاریخی زمانه را بازنمایی میکند. این طغیان با رگههایی از جنون همراه است که خشمی انقلابی را بهتصویر میکشد؛ طغیان عاملیت علیه ساختارمتصلب را. طغیانی که ازنظر مردمروستا نوعی جنون و دیوانگی معنا میشد.
حتی مخاطب هم در ابتدا کموبیش تصویری شبیه مردم روستا درباره زار ممد دارد، اما وقتی پیروزیهای اولیه او رخ میدهد کمکم احساس همدلی و همذاتپنداری با او شکل میگیرد و زار ممد در شمایل یکقهرمان که علیه حاکم ظالم قیام کرده، پذیرفته میشود و مورد ستایش قرار میگیرد. «تنگسیر» بهواسطه درونمایه سیاسی-اجتماعیاش مورد توجه منتقدان و مخاطبان قرار میگیرد که بهنوعی دراماتیزه کردن گفتمان زمانه در سینماست.
نهفقط گفتمان زمانه که رخدادی در واقعیت بود. گرچه فیلم اقتباسی از رمان تنگسیر صادق چوبک بود، اما خود چوبک هم این داستان را براساس اتفاق واقعی روایت کرد. اینواقعه در سالشمار تاریخ بوشهر در سال ۱۳۰۲ خورشیدی - دوسال مانده به پایان قاجار- روی میدهد و از آن رویداد نقلها دهانبهدهان گشته و داستانها پرداخته و فیلمی ساخته میشود؛ اما حلقه واسط تاریخ، ادبیات و سینما در این ماجرا، داستان است. نخست روایت شایع و شفاهی قصه در میان بوشهریها سینهبهسینه میگردد و در زمان کوتاهی گزارش آن در نشریهای مکتوب میشود.
«رسول پرویزی» سالها بعد داستان کوتاهی با همین مضمون مینویسد و چندی پس از آن «صادق چوبک» رمان «تنگسیر» را میآفریند، آفریدهای که الهامبخش فیلمی اقتباسی از «امیر نادری» میشود. «تنگسیر» را میتوان روایت مقاومت دانست؛ مقاومتی قهرمانانه نه از جنس بزنبهادرهای فیلمفارسی. زار ممد صرفا برای پسگرفتن پولش نمیجنگد و انگیزههای فردی او به دغدغهایجمعی گره میخورد تا او نسبت به ساختار و وضعیت ظلم بشورد و بساط ستم را برچیند. او یک معترض است؛ معترض به زر و زور و تزویر. نمیتوان از «تنگسیر» حرف زد و سهم بهروز وثوقی در جانبخشیدن به نقش «زار ممد» را نادیده گرفت.
یکی از ماندگارترین بازیهای او در کارنامه سینماییاش، بازی در همین فیلم است. امیر نادری درباره این فیلم میگوید: «من تنگسیر را ساختم بهدلیل اینکه کودکیام در بوشهر گذشت و وقتی پدرم کوچک بود «زار محمد» را با تفنگ در کوچه دیده بود». او میگوید «تنگنا» را هم به دلیل مشابه ساخته است. «این فیلم را ساختم بهدلیل اینکه خودم چنین زندگیای داشتم. من با فضای آن سالنها زندگی کرده بودم».
منبع: روزنامه هممیهن