bato-adv
کد خبر: ۶۴۴۹۹

چه می کنه این عادل؟!

نادر مظفري
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۵ - ۰۴ دی ۱۳۸۹


مثل این که قضیه انتقال باشگاه نفت تهران به استان مرکزی و حرف و حدیثهای پیرامون آن هنوز ادامه دارد که از یک طرف علی اکبر شعبانی فرد، استاندار استان مرکزی، در شبکه استانی آفتاب حاضر شد تا در مورد آن صحبت کند و از طرف دیگر، تماشاچیان حاضر در بازی بین نفت تهران با استیل آذین با پلاکارتها و نوشته های خود نسبت به آن واکنش نشان دادند. شعبانی فرد در برنامه همگام با ورزش این شبکه ضمن اشاره به تصویب انتقال نفت تهران به اراک در سومین دور سفر دولت به اراک، با ابراز تاسف گفت که فضای سیاسی ایجاد شده در حاشیه این انتقال دور از انصاف است. 

او در ادامه گفت؛ «انتقال تیم نفت به اراک تصمیم شخص رئیس جمهور بود. تمام هزینه های مربوط به تیم بر عهده باشگاه های صاحب تیم است و بنابر این، این باشگاه ها می توانند تیم خود را به هر نقطه از کشور منتقل کنند». 

تماشاچیان بازی نفت و استیل آذین هم در این قضیه بی کار نبودند و در موافقت یا مخالفت با انتقال نفت و با پلاکاردهایی به دو دسته تقسیم شدند. دسته اول که از اراک به تهران آمده بودند با شعار «نفت اراک» از این انتقال حمایت کردند و دسته دوم این پلاکارد را در دست داشتند؛ «برای صعود این تیم به لیگ برتر خون دلها خورده‌ایم».
 
درگیری لفظی بین این دو دسته که طبعیت موافقت و مخالفتهایشان بود ولی در این بین، هواداران استیل آذین هم با شعار «نفت بزرگ تهران» به صف مخالفان پیوسته بودند. البته نباید به اظهار نظر حسین فرکی، سرمربی نفت، بی توجه بود که مسئله انتقال نفت و عدم تمرکز بازیکنانش را موثر در تساوی برابر استیل آذین دانست تا به این نحو ناخشنودی خود را از اصل قضیه بیان کرده باشد. 

قضیه انتقال نفت و حواشی آن بی شک با فردوسی پور و برنامه نود او شروع شد. ماجرای آن برنامه و نظرات انتقادی فردوسی پور از انتقال نفت و سخنان تند محمود احمدی بیغش، نماینده شازند، به او را همه می دانند. حمله تند عباس رجایی، نماینده اراك، كمیجان و خنداب، به فردوسی پور بعد از این برنامه و تهدید و خط و نشان کشیدنهای او هم یک روی دیگر ماجرا بود. با وجود آن که تهدیدهای رجایی جای توجه و دقت دارد اما مسئله اصلی تر در این است که فردوسی پور چه کرد و اصولا او در این برنامه چه می کند؛ بررسی وضعیت فوتبال و بازیها و باشگاهها یا چیزی دیگر؟ برای پاسخ به این مسئله باید ماجرا را از دو منظر دید؛ نخست از منظر خاص مربوط به انتقال نفت و دوم از منظر کلی تر رویه فردوسی پور در نود. 

از منظر نخست باید گفت که فردوسی پور کاری نکرد جز بیان نظر کارشناسانه خود و علاوه بر این، حتی زمینه را برای ابراز نظر موافقان و مخالفان هم فراهم کرد که یکی از آنها احمدی بیغش بود.
 
باید توجه داشت که فردوسی پور بیش از یک دهه درگیر فوتبال ایران و مسائل آن است و از معدود کسانی است که به زیر و بم آن آشنا است و نظر او هم متکی به همین تجربه بود. البته این نکته را هم باید گفت که انتقاد او خاص انتقال نفت تهران به اراک نبود بلکه او انتقاد او متوجه اصل موضوع انتقال تیمهای لیگ برتر بود. این مقوله ای قابل انتقاد است که چرا که اصالت یک تیم در شناسنامه دار بودن آن است، خصیصه ای که معرف باشگاههای سرتاسر جهان است و حتی تیمهایی همانند تراکتور سازی و نفت آبادان به تکیه به این خصیصه توانستند موانع را پشت سر بگذارند و به لیگ برتر راه بیابند. به عبارت دیگر، یک تیم ورزشی همانند اثاث و وسایل خانه نیست که به راحتی از خانه ای به خانه دیگر منتقل شود، بلکه بیانگر هویت ورزشی و تلاش اهالی یک منطقه است و نسبت به این تلاش است که شناسنامه آن مشخص می شود. بنابر این، انتقال یک تیم به معنای آن است که اهالی یک منطقه نه استعداد و نه توانایی چنین تلاشی را دارند و روشن است که چنین امری برای مردم اراک و هر جایی دیگر نه پسندیده است و نه درست. 

رویه فردوسی پور در برنامه نود به مقول معروف اظهر من الشمس است و بر همه روشن. او به طور کلی به فوتبال ایران توجه دارد از بازیهای تیمها گرفته تا تمام مسائل پیرامونی آن و امکان اظهار نظر کارشناسان و دست اندرکاران را فراهم می کند. او به این وسیله مدیریت فوتبال را در برنامه مطرح کرده و به نقد می کشد تا نقاط ضعف آن معلوم شود و راهی برای برطرف شدن آنها به وجود بیاید. شاید کمتر کسی باشد که به تاثیر مثبت برنامه نود و نقش فردوسی پور در ارتقاء کمی و کیفی فوتبال ایران واقف نباشد، اما او و برنامه اش تاثیر دیگری نیز داشته که نه در فوتبال، بلکه در دیگر حوزه ها دیده می شود.
 
یکی از این تاثیرها در ایجاد برنامه هفت دیده شد که مقوله سینما بر سبک و سیاق فردوسی پور و نود مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. فیلمهای تبلیغاتی «90 سیاسی» و «90 سیاسی در وقت اضافه» از دیگر تاثیرات نود فردوسی پور بود که در جریان مبارزات تبلیغاتی قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته تولید شدند. 

این تاثیرات جنبی نشان می دهند که فردوسی پور در نود تنها فوتبال را به مثابه یک ورزش مورد نقد و بررسی قرار نمی دهد بلکه علاوه بر این، او فوتبال را به عنوان یک ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی مطرح کرده و هر چند که موضوع مباحث برنامه فوتبال است اما امکان نقد و بررسی این ساختارها را ایجاد کرده است. به یاد داشته باشیم که در اوایل بهمن ماه سال 87 و در جریان چالش بین برنامه نود و سازمان تربیت بدنی حدود دو میلیون و دویست و سی و دو هزار پیام در حمایت از نود و رویکردش ارسال شد که این امر از سوی برخی از سایتها و رسانه ها به عنوان «اولین رفراندوم رسانه ای در عصر رسانه های مدرن در ایران» تلقی شد. به عبارت دیگر، فردوسی پور در حالی که سعی می کند در نود حد و حدود خود را رعایت کند و محدود به فوتبال باشد، اما در عمل فوتبال را آیینه ای برای دیگر ساختارها ساخته است. 

به این ترتیب، بیننده نود تنها به فوتبال نمی گرد بلکه به آیینه ای می نگرد که به وسیله آن می تواند در دیگر ساختارها تاملی کند و دریابد وضعیت در آنها چگونه است؛ ضعف و کاستی ها در آنها چگونه است و آیا می توان در آنها همانند نود از کسی بازخواست کرد؟ شاید اشتیاق بینندگان نود به آن تا اندازه زیادی به همین دلیل باشد. آنها به دنبال پرس و جویی آزاد در یک برنامه هستند که در آن فردی؛ چه بازیکن یا مربی یا حتی مسئول یک سازمان، مورد استنطاق قرار می گیرد تا از این طریق، تصور استنطاق در دیگر حوزه ها ایجاد شود. روشن است که چنین پرس و جوی آزادی چندان به مزاق برخی از متولیان امر خوش نیاید و ترش رویی برخی به فردوسی پور و نود او هم از این بابت است، اما همین ترش رویی ها است که نود را برای بیننده جذابتر کرده و آن حمایت میلیونی را به وجود آورده است. در کلامی مختصر، فردوسی پور در نود خود زمینه چالش با متولیان امور را ایجاد کرده و با آن آیینه ای ساخته تا بیننده با آن به دیگر زمینه ها نگاهی بیاندازد. 

در اینجا است که می توان با استفاده از تکیه کلام فردوسی پور در گزارشهای ورزشی اش گفت؛ «چه می کنه این عادل؟!»

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین