چهارشنبه ۳۰ آذر ماه سال جاری کشف جسد مرد میانسالی در مغازه اش در مرکز تهران توسط یک مشتری به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش داده شد که با اعلام این خبر تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، متخصصان پزشکی قانونی و تیم تشخیص هویت به همراه محمدحسین زارعی؛ بازپرس ویژه قتل شعبه اول دادسرای امور جنایی راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
به گزارش اعتماد، تیم جنایی به محض حضور در مغازه برنجفروشی با جسد مردی حدودا ۵۰ ساله مواجه شدند که روی صورت به زمین افتاده و قاتل بیش از ۱۰ ضربه چاقو از ناحیه سر و بدن به او وارد کرده بود. تحقیقات ابتدایی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی حکایت از آن داشت که مقتول با انگیزه نامشخص ازسوی شاگرد مغازهاش هدف ضربات مهلک چاقو قرار گرفته و کشته شده که مرد جنایتکار پس از ارتکاب قتل از صحنه جرم بلافاصله گریخته است. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به دنبال دریافت این اطلاعات مهم دوربینهای مداربسته را اطراف صحنه جرم برای شناسایی محل اختفای قاتل هدف بازبینی قرار دادند و اقدامات اطلاعاتی را کلید زدند.
با دستور محمدحسین زارعی؛ بازپرس ویژه قتل شعبه اول دادسرای امور جنایی، جسد مقتول برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در رابطه با دستگیری مرد جنایتکار ادامه دارد. در بررسیهای اولیه متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ را اصابت میله آهنی اعلام کردند. در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل جنایت که توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی صورت گرفت، تصویر عامل جنایت به دست آمد. متهم کارگر افغانستانی مقتول بود که به عنوان باربر و تخلیه گونیهای برنج برای مقتول کار میکرده است.
دوربینها کارگر افغانستانی را نشان میداد که وارد مغازه شده و پس از جنایت لحظاتی بعد در حالی که کیف دستی مقتول را همراه داشت، از مغازه خارج شده است. حالا خبرنگار «اعتماد» طی مصاحبهای که با برادر مقتول داشته است، جزییات روز حادثه را موشکافی میکند.
«محمد. ه» برادر مقتول درخصوص روز حادثه میگوید: «ظهر چهارشنبه این اتفاق افتاد. برادر من در مغازه برنجفروشیاش دو کارگر افغانی داشت، اتفاقا به افغانیها هم خیلی اعتماد داشت. همان روز چهارشنبه برادرم مهمان داشت و خیلی هم اصرار کرده بود که ناهار را پیش او باشد، اما مهمانش قبول نمیکند و میگوید که کار دارد و میرود. وقتی مهمان برادرم مغازه را ترک میکند یکی از کارگران افغانی برادرم که حدود بیست روز بود برای کار در مغازه برادرم آمده بود به کارگر دیگر برادرم که مدت طولانی بود در مغازه او کار میکرد میگوید که برو برای ناهار نان بخر.
وقتی کارگر قدیمی برادرم برای خرید نان مغازه را ترک میکند این کارگر به طمع دلارهایی که برادرم خریده بود و در کیفش داشت با چاقو به سمت محسن حمله میکند و او را به قتل میرساند، چون از روبهرو حریف برادرم نمیشد تمام ضربات چاقو را از پشت سر به او وارد کرده بود. در مورد نحوه قتل بیشتر از این نمیتوانم صحبت کنم، چون شرایط روحی خوبی ندارم که آن لحظات را مرور کنم.» برادر مقتول در پاسخ به چند سوال آخر به شرح زیر جواب میدهد.
برادرتان متاهل بود یا مجرد؟
متاهل بود و دو فرزند دارد.
برادرتان در کدام محل برنجفروش بود؟
برادرم در منطقه نواب به کار عمدهفروشی برنج مشغول بود.
آیا قاتل دستگیر شده است؟
قاتل همان لحظه فرار کرده و کیف دلار را با خود برده. حتی موبایل برادرم را هم با خودش برده و فعلا هم دستگیر نشده است. فیلمها را ما نداریم و آگاهی تمام آنها را با خود برده است.
از مشخصات ظاهری قاتل میتوانید بگویید و اینکه چند سال داشت؟
درشتهیکل بود و ریش داشت. حدود بیست و شش، هفت سال دارد. نمیدانم متاهل بود یا مجرد، چون تازه برای کار به مغازه برادرم آمده بود ولی کارگر دیگر برادرم مدت طولانیتری بود که در مغازه او کار میکرد. این دو کارگر از همان ابتدا میانه خوبی با هم نداشتند.
چه کسی و چگونه از این ماجرا به شما اطلاع داد؟
یکی از دوستانم که همان روز سمت مغازه برادرم کار داشت به من اطلاع داد که حاج محسن با یک نفر درگیر شده خودت را زودتر برسان. من هم خودم را سریع رساندم، اما دیگر دیر شده بود. وقتی رسیدم نمیدانم برادرم قصد داشته به کدام سمت برود حالا یا سمت اتاق یا روشویی، ولی وقتی خودش را به آن سمت میکشاند همانجا هم میافتد و دیگر نمیتواند جلوتر برود.
آیا برادرتان را به بیمارستان منتقل کردید؟
خیر. همان موقع با اورژانس تماس گرفتیم. اورژانس هم آمد، اما برادرم تمام کرده بود. روز پنجشنبه هم مراسم خاکسپاری برادرم بود.
و، اما خبرنگار «اعتماد» دیروز در آخرین تماسی که با برادر مقتول در رابطه با دستگیری قاتل داشت مشخص شد که قاتل یک همدست ایرانی نیز داشته است. برادر مقتول در این باره گفت: «در بازبینی فیلمهایی که توسط دوربین مداربسته مغازه ثبت و ضبط شده است، معلوم شده که قاتل یک همدست ایرانی داشته و قبل از این حادثه او با یک پراید سفید کمی آن طرفتر از مغازه کشیک میداده است.»