در گوشه و کنار همین تهران رو به سوی مدرنیته، هنوز کوچههایی پیدا میشوند که گشت و گذار در آنها به مثابه سیری تاریخی و تفریحی است که آگاهی از آنها، خالی از لطف نیست. پس در این گزارش همراهمان باشید تا از «ترین»های کوچههای تهران برایتان بگوییم.
به گزارش همشهری، «کوچهها»، قدیمیترین گذرها و عرصههای عمومی تهران هستند که با تغییر کالبدی از باغ و زمینهای سرسبز به شهر، خیلی پیشتر از «خیابانها» شکل گرفتند. کوچههای باریک و خشتی که عمدتا با نامهایی مانند «کوچه باغ» و «کوچه آشتیکنان» در پس و پیش خانهها، جای داشتند و تعدادشان نیز انگشت شمار بود.
گواه این مطلب را میتوان در قدیمیترین نقشههای باقی مانده از تهران (نقشه برزین ۱۲۵۸، نقشه موسیو کرشش ۱۲۷۵) جستجو کرد.
نقطه عطف تحول در کمیت و کیفیت کوچهها و گذربندی نوین تهران به اواسط دوره حکومت «ناصرالدین شاه قاجار» بازمیگردد. آن زمان که شاه قاجار سعی داشت حاصل فرنگگردیهای خود را در شهر و اطراف ارگش ببیند.
بدین ترتیب کوچههای مدرنیزه شده یکی پس از دیگری شکل گرفتند. کوچههایی که حالا بعد از گذشت سالها، دست نخورده یا با تغییراتی محدود میانه شلوغیهای شهری با مرزهای پیشرونده، باقی ماندهاند و هویتی غنی از دورههای گوناگون آن را به دوش میکشند.
«محمد باقر لولاگر» حدود سال ۱۳۱۷ تصمیم میگیرد با شراکت برادرش، زمینی (محدوده کوچه لولاگر، خیابان نوفل لوشاتو) بخرد و در آن هر آنچه برای خود و خانوادهاش از خانه و بنا میسازد، برای برادر و خانواده او نیز به طور یکسان بسازد.
حاصل این شراکت، کوچه لولاگر فعلی (تقریبا به طول ۳۰۰ متر) شد که خانهها با همه متعلقاتشان در آن قرینه هستند و تا به امروز به شکل و شمایل قدیمی خود با آن بالکنها و بهار خوابهای برآمده و دلانگیز، وفادار مانده است.
در این کوچه متفاوت و نوستالژیک که به ثبت ملی هم رسیده، قدیمیترین پیتزا فروشی تهران (پیتزا داود) نیز فعالیت دارد که میتوان آن را ارزش افزوده دیگری در کنار سایر جاذبههای گردشگری و تاریخی_هویتی کوچه دانست.
کوچه مروی هم یکی از آن کوچههاییست که دیرنگیاش به بیش از ۲۰۰ سال میرسد. داستان شکلگیری آن به زمانی بازمیگردد که شهرهایی مانند هرات، بخارا، مرو و سمرقند جزیی از قلمرو ایران بودند و حاکمانشان از سوی حکومت مرکزی ایران، انتخاب میشد. حاکم مرو، شخصی با نام «محمدحسین خان» از طایفه قاجار بود.
حاکمی که بعد از شکست از ازبکان، راهی تهران شد و با دوری گرفتن از فعالیتهای سیاسی، مِلک و املاکی در محدوده حصار صفوی، خیابان ناصری (ناصرخسرو) مقابل شمسالعماره، خریداری کرد.
کمی بعد، در بخشی از اراضیاش، مسجد و مدرسه دینی ساخت. بعد از مرگش نیز باغ و عمارتهایش وقف شد. پارهای از این موقوفات، معبری در کنارِ مدرسه دینی مروی است که آن نیز به کوچه مروی، شهرت داشت.
کوچهای که از خیابان ناصرخسرو به خیابان پامنار کشیده شده و بسیاری از تهرانشناسان، آن را نخستین و قدیمیترین کوچه مدرن شهر میدانند. این کوچه شرقی_غربی با طول تقریبی ۳۵۰ متر با توجه به مولفههای تاریخی، هویتی، گردشگری و تجاری، مانند همسایگی با جاذبهها و اماکن تاریخی (مجموعه کاخ گلستان، بازار بزرگ، نخستین فلافلفروشی تهران، دبیرستان مروی، مسجد مروی، حوزه علمیه مروی، سرای دار، بازار عودلاجان، بازار قدیمی مروی و مسجد آقامحمود یا مسجد حکیم)، بافت فرهنگیِ ایرانی_ عربی و بورس شکلات، تنقلات، قهوه و لوازم آرایشی و بهداشتی، اهمیت فراوانی دارد.
بخشهایی از کوچه، مسقف است و هنوز حجرههایی قدیمی در کُنج و زاویه آن، جای دارند. در بخشهایی دیگر نیز، مغازههایی نونوار بنا شدهاند. البته خانههایی قدیمی نیز در آن دیده میشود که این روزها، کاربری انباری برای کالاهای متنوع، یافتهاند. همسایگی با «کوچه صدتومنی»ها نیز از موارد شایان ذکر است.
کوچهای به طول ۲۶۰ متر که در زمان حکومت ناصرالدین شاه جزو املاک حاشیهای سفارت آلمان به شمار میآمد و تا مدتها از رفتآمدهای دیپلماتیک و سیاسی شلوغ بود. تا اینکه در زمان رضا شاه، حوالی سفارت آلمان، خیابانهایی ساخته شد.
یکی از کم عرضترین خیابانها که دَرِ جنوبی سفارت رو به سوی آن گشوده میشد «برلین» و بعدها «برلن» نام گرفت. کوچهای که به سبب همان رفت و آمدهای دیپلماتیک، رستورانهای گرانقیمت و پاساژهای تجاری لوکس در آن بنا شد.
از سویی دیگر، تحت تاثیر مجاورت جغرافیایی کوچه برلن با خیابان لالهزار که بافت هنری و فرهنگی داشت، تعدادی گالری، سالن تئاتر و آتلیه نیز در آن احداث شد که البته فعالیتشان در سایه اتفاقات و تحولات سیاسی و اجتماعی چندان دوام نیافت. در حال حاضر، دو طرف این کوچه فرسوده، مغازهها و پاساژهای فروش لباسهای مجلسی واقع شده و پیادهروی آن نیز در قرق بساطگستران و دستفروشان است.
کوچه ملی که اکنون تابلوی «باربد» سر در آن کوبیده شده، کوچهای به طول تقریبا ۲۰۰ متر در خیابان لالهزار است که روزگاری با چراغ روشن سینماهای ششگانه (شهرزاد، متروپل، جهان، نادر، اطلس و فردوسی)، ساختمان گراند هتل و سالن تئاتر شهرت داشت. سینماهایی که اغلب اوقات بازیگران و هنرمندان معروف دهه ۴۰ و ۵۰ در سالنهای تاریکش کنار سایر مردم مینشستند و فیلمهای روز را تماشا میکردند.
پاتوقی فرهنگی و هنری که این روزها با اینکه سینماهایش تعطیل و متروک شدهاند، با اینکه فرسودگی از بناهایش پیداست، با اینکه مغازههای الکترونیکی و پارکینگهای خصوصی آن را محاصره کردهاند، هنوز هم علاقهمندان بسیاری به یاد گذشته و با هدف خاطره بازی، راهیاش میشوند.
کوچه هلند در خیابان «زرکش» منطقه ۸ تهران واقع شده است که پیش از آنکه به ثبت ملی برسد، مقصد تهرانگردی بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی بوده است. کوچهای با خانههای حیاطدار و آجرهای ۳ سانتی که در شرح ماجرای علت نامگذاری و تاریخچه آن، اینگونه روایت کردهاند که گروهی از ارامنه بعد از جنگ جهانی دوم از استانهای مختلف ایران به محدوده شرق تهران که آن سالها، زمینهای بایر در آن فراوان بود، مهاجرت میکنند.
زمینهای بایر و ارزان قیمتی که بعد از وقوع زلزله بوئین زهرا در سال ۱۳۴۱ پذیرای جمعیت بیشتری از ارامنه بود. ارامنهای که در جریان همان زلزله هولناک، خانههایشان با خاک یکسان شده بود. این گروه از ارامنه بعد از حضور و اهدای کمکهای ملکه هلند، به محله زرکش نقل مکان کردند و در کوچه هلند که ملکه آن را به نفع زلزلهزدگان ارامنی خریداری کرده بود، ساکن شدند. هنوز هم بعد از گذشت سالهای نمای کوچه هلند به شکل تغییری نکرده است. البته که در بخشهایی به مرمت و بهسازی نیاز دارد.
حدود سال ۱۳۳۰ بود که دولت وقت، طرح ساخت مدارس ارزان قیمت در محلههای مختلف تهران را تصویب کرد. معماری هم که برای طراحی مدارس و اجرای این طرح آموزشی و عمرانی انتخاب شد، کسی نبود جز «محمدکریم پیرنیا» که بعدها به عنوان «پدر معماری سنتی ایران» نیز شناخته شد.
یرنیا مدارس ارزان قیمت را در مساحتهای ۳۰۰ تا ۶۰۰ متر مربع با تعداد تقریبی ۴۰ تا ۷۰ کلاس، پنجرههای مشبک و عمودی طراحی کرد که بیشترین تعداد آنها (۱۴ مدرسه در گذشته و ۱۱ مدرسه در حال حاضر) در کوچه مدرسه (شهید محمدعزآبادی) منطقه ۱۰، خیابان هاشمی واقع شده است. تعداد قابل توجهی که تاریخ این کوچه را برای گردشگران و علاقهمندان خواندنی و شنیدنی کرده است.
در گذار دوران معاصر، کوچهها، این خُردترین عرصههای شهری، از گزند تغییر و دگرگونیها بی نصیب نماندهاند. همچنان که در دورههای مختلف مدیریت شهری با انواع جدیدی از گذربندیهای محلی با توجه به سیاستهای مدنظر، مواجه میشویم.
در بیان مصادیق آن میتوان به «کوچه آشتیکنان» یک در ۲۰ متر محله حصار بوعلی، خیابان عسگریان، منطقه یک اشاره کرد که با الگوبرداری از کوچههای آشتیکنان طهران قدیم و یزد با اجرای طاقهایی ضربی، آینهکاری، کاشیکاری و آجرهای عمارتهای قدیمی محله بنا شده است.
«کوچه دوستی و رنگی» نمونه دیگری از کوچههای متفاوت که در اغلب مناطق متراکم از بافت فرسوده اجرا شده است. در این طرح بیش از ۱۰۰ کوچه از محلههای تهران با استفاده از رنگ، طرح، نصب گلدان و کاشت نهال نونوار شدهاند. «کوچه چتری» در خیابان تمدن میدان فردوسی و کوچه مهرناز میدان انقلاب نیز از دیگر مصادیق کوچههای نوین است که میتواند برای آیندگان، نمادی از هویت شهری باشد.
البته «کوچه باغ» که جزو کوچههایی قدیمی تهران بودهاند که در شتاب شهرسازی و نوسازی املاک با از بین رفتن به فراموشی سپرده شدهاند جز تعداد محدودی در محله کن. کوچههایی خرم و باریک، با عطری دلانگیز که شاخههای پر بار درختان از دیواره آنها سرازیر میشدند و حالا شهرداری به فکر بازسازی نمادین آنها در محلهها است.