پارادوكس مارادونا و ركورد داويد ويا

1 -با حذف آرژانتين رسانه‌هاي جهان تيتر مشتركي يافتند:شكسته شدن اسطوره مارادونا.اما اين ماجرا نكته ديگري را هم در بطن خود داشت:اسطوره مارادونا به عنوان بازيكن پابرجا ماند. به عنوان بهترين بازيكن تاريخ جام جهاني. 

شمايل بزرگ او بيش از هركسي در اين جام از سوي شاگرد جوان خودش مورد تهديد قرار داشت.بسياري اين جام را آغاز قرارگرفتن مسي در جايگاه بهترين بازيكن تاريخ آن هم فراتر از مارادونا و پله مي‌دانستند.اما اعجوبه آرژانتيني نشان داد هنوز از توان رهبري مشابه مارادونا برخوردار نيست و نمي‌تواند مثل ديه گوي بزرگ يك تنه يك تيم باشد.مسي نشان داد كه براي درخشش خيره كننده مشابه آنچه در بارسلونا انجام مي‌دهد، نيازمند حضور نابغه‌هايي چون ژاوي و ايني يستا است.

در حاليكه در آرژانتين چنين بازيكناني حضور نداشتند. مسي نشان داد كه فعلا نمي‌تواند در زير بار حجم سهمگين انتظارات و توقعات كمر راست كند.نشان داد فعلا نمي‌تواند ميان ظرفيت‌هاي خودش به عنوان يك سوپر استار گلزن از يكسو و نياز تيم ملي كشورش براي قرارگرفتن او در نقش يك رهبر داخل زمين، برآيند مناسبي ايجاد كند.

مسي هنوز بسيار جوانتر از آن است كه بتواند آمال و آرزوهاي يك ملت را در خود جاي دهد و اينكه نمي‌تواند در نقش سردار بزرگ فوتبال جلوه گري كند.او بازيكن بي‌نظيري است اما جادوگر نيست.تكروي‌هاي كلاس پايين او در دو بازي آخر آرژانتين مقابل مكزيك و آلمان كه به خاطر پاسخگويي به انتظارات افكار عمومي براي گل زدن او بود، نشانه‌اي از عدم تكامل كافي مسي براي حضور در پانتئون بزرگان تاريخ فوتبال است. او را با تمام استعداد شگرفش نمي‌توان در صف بزرگان تاريخ سازي چون مارادونا، پله، زيدان، بكن بائر،كرويف،رونا لدو و حتي گارينشا و پلاتيني جاي داد. 

يادمان باشد مارادونا اين اسطوره به ظاهر شكسته شده چگونه سردار بزرگ آرژانتين در فتح جام 86 بود و چگونه مي‌توانست ميان استعداد شگرفش در دريبل زدن و گلزني از سويي و رهبري و هدايت بازي گروهي تيم خود، تعادل و توازن ايجاد كند.او اين كار را در جام 90 نيز انجام داد و حتي وقتي به ناپولي ايتاليا رفت آنجا هم با قدرت شگرفش در هدايت تيم و جاه طلبي بي‌پايان و غريزه بدون خطايش در مستطيل سبز، موفق شد اين تيم كم‌ستاره جنوب ايتاليا را بالاتر از ثروتمندان شمالي به مقام قهرماني ايتاليا برساند.
 
آري،شكست آرژانتين اگرچه اسطوره جذاب مارادونا به عنوان سرمربي را در هم شكست اما به شكلي متناقض اسطوره او به عنوان بزرگترين بازيكن تاريخ جام‌هاي جهاني را بدون خدشه،پابرجا نگاه داشت.‍‍ 

2 -داويد ويا آمار حيرت انگيزي از خود برجاي گذاشته است.اين روباه اسپانيايي 5 گل از كل 6گل تيم ملي كشورش را به ثمر رسانده.مضاف بر آنكه آن يك گل ديگر با پاس مستقيم او به ايني يستا شكل گرفت.براي درك ميزان بهره وري ويا اين را هم در نظر بگيريد كه او دو ضربه پنالتي هم به سود تيم خود گرفت كه البته هيچكدامشان گل نشدند (يكي از آنها را خود او از دست داد. 

با چنين آمار حيرت انگيزي مي‌توان او را به عنوان بهترين بازيكن جام تا امروز در نظر گرفت. پس فردا، در بازي بزرگ جام در ديدار اسپانيا و آلمان مي‌توان محك زد كه آيا او بهترين بازيكن جام است يا شواين اشتايگر و مسعود اوزيل.