تیم ملی ایران در شرایطی مهیای برگزاری ادامه رقابتهای انتخابی جام جهانی میشود که نگرانی زیادی پیرامون صعود این تیم به جام جهانی وجود دارد. این نگرانی غالبا بهخاطر شرایطی است که تیم ملی در بازیهای دور رفت رقم زده و حالا پشت سر دو تیم عراق و بحرین در رده سوم قرار گرفته است. شاید اگر قرار بود طبق برنامه قبلی همهچیز پیش میرفت و ایران در ورزشگاه آزادی از رقبای مستقیمش پذیرایی میکرد، بخش زیادی از این نگرانی از بین میرفت، ولی از آنجا که مقرر شده بحرین، میزبان متمرکز گروه ایران باشد، نمیشود به این سادگیها امیدوار بود که تیم ملی بدون دغدغه به دور دوم رقابتهای انتخابی صعود کند.
بااینحال، نگاهی به وضعیت بازیکنان کنونی تیم ملی، بخش زیادی از تردیدهایی را که در این زمینه وجود دارد، از بین میبرد؛ بازیکنان ایرانی این روزها در اوج آمادگی هستند و در هر پستی چند بازیکن آماده حاضر است تا پیراهن تیم ملی را به تن کند. البته که این میزان آمادگی در خط حمله تیم ملی بیش از هر پست دیگری به چشم میآید؛ جایی که مهدی طارمی و سردار آزمون قرار دارند. این دو بازیکن فصلی تقریبا رؤیایی را در باشگاههایشان سپری کرده و هریک جزء سه گلزن برتر لیگ بودهاند. هر دو هم تعداد گلهایشان در لیگهای مربوطه دو رقمی شده و نشان دادهاند بیش از هر زمان دیگری فوتوفن گشودن دروازه رقبا را آموختهاند.
با وجود آنکه تقریبا عملکرد سردار آزمون و مهدی طارمی در دو فصل اخیر یکسان بوده و ثبات داشتهاند، اما در بین هواداران ایرانی، دستکم در فضای مجازی، اختلافنظری به وجود آمده که نباید سردار آزمون را با مهدی طارمی مقایسه کرد. به عقیده بسیاری از کاربران فوتبالی فضای مجازی، لیگی که سردار آزمون در آن بازی میکند، سطح بالایی ندارد و درخشش این بازیکن در لیگ روسیه را نباید با درخشش مهدی طارمی در لیگ پرتغال مقایسه کرد.
البته به غیر از این مورد، این عده اعتقاد دارند تعداد تیمهای خوب در لیگ روسیه بهمراتب کمتر از لیگ پرتغال است و بههمیندلیل است که سردار آزمون میتواند هر فصل خودش را بهعنوان یکی از برترین گلزنان لیگ معرفی کند. سؤالی که در این میان به وجود میآید این است که آیا چنین اظهارنظری درباره کیفیت لیگ روسیه و در سطح بالاتر درباره کیفیت فوتبال سردار آزمون صحت دارد؟
لیگ پرتغال برتر است
برای یافتن پاسخ دقیقتر درباره این اختلافنظر باید به آخرین ردهبندی یوفا رجوع کرد؛ جایی که برترین لیگهای اروپایی را منتشر کرده است. در بین لیگهای معتبری که یوفا ردهبندیشان را براساس فصل ۲۰۲۰-۲۰۲۱ تدارک دیده است، لیگ برتر انگلیس همچنان برترین لیگ قاره محسوب شده است. در این ردهبندی همان پنج لیگ معروف به ترتیب در ردههای اول تا پنجم قرار گرفتهاند. انگلیس، اسپانیا، ایتالیا، آلمان و فرانسه، تقریبا مثل هر سال، ردههای برتر را به خودشان اختصاص دادهاند؛ اما بعد از فرانسه لیگ پرتغال در رده ششم قرار گرفته است.
همین مورد کافی است تا آن بخش از ادعا که عنوان شده لیگ پرتغال سطح کیفی بهتری دارد، درست از آب دربیاید. بعد از لیگ پرتغال در رده هفتم برترین لیگها، لیگ هلند قرار گرفته و نهایتا در رده هشتم نوبت به لیگ روسیه رسیده است. البته اختلاف امتیازی لیگ روسیه با لیگ هلند چندان زیاد نیست و نمیتوان عنوان کرد که تفاوت عمدهای در ردهبندی این دو وجود دارد. کمااینکه فصل گذشته لیگ روسیه پشت سر لیگ پرتغال در رده هفتم برترین لیگهای اروپایی قرار داشته است.
به غیر از این مورد، میشود به وضعیت تیمهایی که مهدی طارمی و سردار آزمون در آنها بازی میکنند هم رجوع شود؛ یعنی بررسی جایگاه دو تیم پورتو و زنیت. در این بخش هم وضعیت باشگاه پورتو بهمراتب بهتر است. تیم مهدی طارمی در تازهترین ردهبندی یوفا بهعنوان شانزدهمین تیم برتر قاره معرفی شده است؛ پایینتر از تاتنهام و بالاتر از آژاکس. در آنسو، اما زنیت در رده بیستوهشتم قرار گرفته و با رقبایی مثل آتالانتای ایتالیا و بازل سوئیس رقابت دارد.
سردار بیکیفیت است؟
تردید درباره کیفیت فوتبال سردار آزمون زمانی به بحثی جدی تبدیل شد که خبر رسید این بازیکن از چند تیم مطرح اروپایی پیشنهاد دارد. موضوعی که تقریبا هرساله و پایان رقابتهای لیگ روسیه مطرح میشود، ولی دست آخر، سردار آزمون دوباره در همین لیگ میماند و به فوتبالش ادامه میدهد.
با وجود صحبتهایی که مخالفان سردار آزمون مطرح میکنند و میگویند در صورت رفتن او به لیگی معتبر فوتبالش از بین میرود و به سرنوشت علیرضا جهانبخش دچار میشود، به نظر میرسد این موضوع چندان منصفانه نباشد. کمااینکه مطرحشدن این مورد درباره علیرضا جهانبخش هم خیلی منصفانه نیست؛ شاید اگر علیرضا اسیر فلسفه سرمربی برایتون و سلیقهایبودنش درباره سبک بازی بازیکنان نمیشد، او هم میتوانست در سطح اول فوتبال اروپا تبدیل به مهرهای تأثیرگذار باشد. بههرروی آماری که سردار آزمون از خودش بر جا گذاشته نشان میدهد توانایی بازیکردن در لیگی معتبر را دارد.
سردار همین فصل، در ۲۴ بار برای زنیت به میدان رفته و موفق شده ۱۹ گل بزند و شش پاس گل هم بدهد. شاید اگر او در دیدار آخر تیمش به میدان میرفت، میتوانست عنوان آقای گلی را هم به دست بیاورد و فصل را رؤیاییتر سپری کند. سردار آزمون در شرایطی چنین آماری را به ثبت رسانده که کلا بهطور میانگین برای زنیت در هر بازی ۶۴ دقیقه به میدان رفته و دوباره بهطور میانگین ۷۰ درصد بازیها را از ابتدا در ترکیب حضور داشته است. با وجود این او بهتنهایی روی ۳۲ درصد گلهای تیمش در این فصل تأثیرگذار بوده است.
نکته مهمتر درباره سردار آزمون اینکه او چند فصل گذشته روند ثابتی داشته و همواره یکی از برترین گلزنان لیگ روسیه بوده است. شاید روی کاغذ سطح کیفی لیگ روسیه پایینتر از پرتغال باشد، ولی گلزنی در این لیگِ پرفشار و با آن آبوهوای متفاوت کاری نیست که هر بازیکنی بهراحتی از عهدهاش بربیاید. شاید حالا اینطور استنباط شود که سردار آزمون درحالحاضر در قویترین تیم روسیه بازی میکند و طبیعی است که بیشتر گلزنی کند، ولی یک مورد را نباید فراموش کرد که اگر او به این سطح از فوتبال روسیه رسیده، حاصل تلاشی بوده که داشته است. بازیهای خوب سردار آزمون در روبینکازان و روستوف نهایتا استعدادش را به برترین تیم روسیه تحمیل کرد تا این بازیکن ایرانی را به خدمت بگیرد.
حالا نهایتا آنهایی که درباره کیفیت بازی سردار آزمون تردید دارند و هنرش را فقط معطوف به لیگ روسیه میدانند، کافی است بازیهای سردار در لیگ قهرمانان اروپا و گلهایش به برترین تیمهای اروپایی را مرور کنند. او بارها شم گلزنیاش را در این سطح از رقابتها نشان داده است؛ آنهم در شرایطی که هنوز پیراهن زنیت را بر تن نداشت و با تیم کم نامونشانتر روستوف در اروپا برابر بایرنمونیخ و اتلتیکومادرید هنرنمایی میکرد.
آینده سردار آزمون
مشخص نیست که سردار آزمون در این فصل از لیگ روسیه بالاخره دل میکند یا نه؛ ولی موضوعی که در این بین اجتنابناپذیر است اینکه اگر او میل به پیشرفت در دنیای حرفهای فوتبال را دارد، باید از لیگ روسیه جدا شود و به یکی از پنج لیگ معتبر اروپایی برود. اگر پیشنهادهای امروز او صحت داشته باشند، سردار با مشاوره میتواند گزینهای را که به سبک فوتبالش نزدیک است، انتخاب کند و خودش را در لیگی مهیجتر هم محک بزند. اتفاقی که اگر رخ دهد میتواند دریچهای برایش باشد تا حضور در تیمهای معتبر اروپایی را هم تجربه کند. البته همانطورکه عنوان شد این موضوع به دو چیز بستگی دارد: یکی اینکه پیشنهادهای سردار آزمون واقعی باشند و دیگری اینکه این بازیکن میل به پیشرفت در فوتبال هنوز درونش زنده باشد.