پویان همه زندگی من بود. من دستتنها از پسرم مراقبت و او را بزرگ کردم. روز حادثه با من تماس گرفتند و گفتند پسرم روی تخت بیمارستان است، هراسان خودم را به آنجا رساندم، گفتند پسرم به کما رفته و حال خوبی ندارد. پرستاران به من گفتند جوانی به نام رامین با پسرم آمده بود. وقتی شنیدم رامین همراه پویان بوده تعجب کردم؛ چون رامین و پویان با هم اختلاف داشتند. بعد هم فهمیدم رامین با زدن مشت به صورت پسرم سر او را شکسته و این ضربه آنقدر محکم بوده که باعث مرگ پسرم شده است
پسر جوانی که متهم است با واردکردن ضربات مشت به صورت دوستش باعث مرگ او شده است، پای میز محاکمه رفت.
به گزارش شرق، سال ۹۷ زنی به مأموران پلیس شکایت کرد و مدعی شد پسرش کشته شده است. این زن گفت: پسرم پویان ۹ روز روی تخت بیمارستان با مرگ دستوپنجه نرم کرد و در نهایت جانش را از دست داد. او را به قتل رساندند و عامل قتل جوانی به نام رامین است. رامین پسرم را زد و باعث شد او به کما برود. پسرم دوام نیاورد و جانش را از دست داد.
با شکایت این زن رامین شناسایی و بازداشت شد. او مدعی شد قصدی برای قتل نداشت و ضربهای که زده، کشنده نبوده است.
رامین گفت: دعوا را پویان شروع کرد؛ او با عصبانیت به من حمله کرد و میخواست مرا بزند که این اتفاق افتاد. من فقط سعی کردم جلوی کارهای پویان را بگیرم. به دلیل اینکه رامین واردکردن ضربه به مقتول را قبول کرد و با توجه به شکایت اولیایدم متهم با صدور کیفرخواست برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران معرفی شد.
این مرد جوان در دادگاه پشت تریبون متهم ایستاد تا از خود دفاع کند. در ابتدای جلسه رسیدگی کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و با توجه به اتهامی که به او وارد شده بود، دادسرا برای او درخواست کیفر کرد. سپس مادر پویان بهعنوان تنها، ولی دم در جایگاه حاضر شد.
او درخواست قصاص کرد و گفت: پویان همه زندگی من بود. من دستتنها از پسرم مراقبت و او را بزرگ کردم. روز حادثه با من تماس گرفتند و گفتند پسرم روی تخت بیمارستان است، هراسان خودم را به آنجا رساندم، گفتند پسرم به کما رفته و حال خوبی ندارد. پرستاران به من گفتند جوانی به نام رامین با پسرم آمده بود. وقتی شنیدم رامین همراه پویان بوده تعجب کردم؛ چون رامین و پویان با هم اختلاف داشتند. بعد هم فهمیدم رامین با زدن مشت به صورت پسرم سر او را شکسته و این ضربه آنقدر محکم بوده که باعث مرگ پسرم شده است. من درخواست صدور حکم قصاص دارم و حاضر به گذشت هم نیستم. بعد از گفتههای مادر مقتول متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل عمدی را قبول نکرد و گفت: من ورزشکار هستم و قبول دارم که مشتهای سنگینی دارم، اما به قصد کشت او را نزدم.
این مرد گفت: من و پویان از بچگی همدیگر را میشناختیم. مدتی بود که پویان بیدلیل قصد داشت با من دعوا کند. هربار که من را میدید، حرف نامربوطی میزد تا مرا عصبانی کند و با هم دعوا کنیم، اما من توجهی نمیکردم. تا اینکه روز حادثه دستم را گرفت و گفت بیا با هم دعوا کنیم. بازهم توجهی نکردم و به او گفتم من اصلا با تو کاری ندارم. فحاشی کرد، جوابش را ندادم، اما دست برنداشت و به سمت من حمله کرد و ضربهای زد. خیلی عصبانی شدم. یک مشت به چانهاش زدم و بعد هم هلش دادم. پویان عقبعقب رفت و به زمین افتاد، وقتی روی زمین افتاد، من دیدم از سرش خون آمد. فکر میکنم خونریزی بعد از زمینخوردن باعث مرگ او شده است.
متهم در ادامه گفت: زمانی که پویان روی زمین افتاد و از سرش خون آمد، من خیلی ترسیدم. سریع اورژانس را خبر کردم و خودم هم همراهش رفتم و پویان را در بیمارستان بستری کردم. متهم ادامه داد: من نمیخواستم پویان کشته شود، حتی فکر نمیکنم ضربهای که زدم باعث مرگش شده باشد؛ البته قبول دارم، چون ورزشکار هستم، قدرت مشتهایی که میزنم زیاد است و دستم قوی است، اما من ضربه را به چانهاش زدم. ضمن اینکه اصلا درگیری را من آغاز نکردم و بعد از اینکه پویان زخمی شد، همه تلاشم را کردم تا او نجات پیدا کند. ۹ روز هم در بیمارستان بستری شد، اما درنهایت فوت کرد. شاهدانی هستند که میتوانند توضیح دهند درگیری را چه کسی آغاز کرد و چطور شد که این درگیری بالا گرفت. حتی آنها میتوانند بگویند ضربه را چطور به صورت پویان زدم. چون آدمهای زیادی آنجا بودند و همهچیز را دیدند. ممکن است پویان زمانی که تعادلش بههم خورد و به زمین افتاد، سرش با جایی برخورد کرده و دچار شکستگی جمجمه و خونریزی مغزی شده باشد. چون تأکید میکنم ضربهای که من زدم، به چانهاش برخورد کرد و به سرش ضربهای نزدم.
بعد از گفتههای متهم وکیلمدافع او در جایگاه قرار گرفت و درخواست تحقیقات بیشتر کرد. بهاینترتیب دادگاه بعد از شور تصمیم گرفت پرونده را دوباره به دادسرا بازگرداند تا مشخص شود علت دقیق مرگ پویان چه بوده است، آیا او براثر بههمخوردن تعادلش به زمین افتاده و دچار ضربهمغزی شده یا ضربهای که رامین زده، کشنده بوده است. همچنین دادسرا موظف شد از شاهدانی که درگیری را دیدهاند نیز تحقیقات مفصلی انجام دهد.
معلوم نیست چرا دنبال ابهام مشت هستند !!!!!!!
یک مشت به چانهاش زدم و بعد هم هلش دادم.ممکن است پویان زمانی که تعادلش بههم خورد و به زمین افتاد.سرش با جایی برخورد کرده و دچار شکستگی جمجمه و خونریزی مغزی شده باشد!!!