ویروس کرونا از خانواده Coronaviridae بوده و هفتمین کروناویروس است که در انسان ایجاد عفونت میکند. مطالعه مولکولی عملکرد ویروس نشان داده است که یک پروتیئن ساختاری در سطح غشای ویروس تمایل به اتصال به گیرنده آنزیمی خاص در انسان دارد که به احتمال بسیار زیاد ناشی از انتخاب طبیعی است
مرتضی کشاورز*؛ انتخاب طبیعی یکی از مفاهیم بسیار پایهای در علم زیستشناسی است که توسط چارلزداروین در ۱۸۵۹ میلادی در کتابی به عنوان Origin of species یا «منشأ گونهها (انواع)» به شکل عمومی منتشر و مطرح شد و این مقوله بخصوص از دهه ۱۹۲۰ میلادی به عنوان مبنای بسیاری پژوهشهای زیستشناسی قرار گرفته و طی این سالها شواهد بسیاری در حوزه زیستشناسی، رفتارشناسی و زمینشناسی انجام شدهاست که به نوعی مؤید تکامل و به دنبال آن نظریه انتخاب طبیعی داروین بوده است.
اما داروین و نظریهاش بخاطر عدم درک صحیح و همچنین وجود برخی تناقضها میان این نظریه و متوندینی -که بیشتر ناشی از ترجمه ناقص کتابش به فارسی بوده است- مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گرفته است. البته استدلالهای داروین و متأخران پیرو یا ناقد این نظریه در حوزههای علمی و فلسفی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد که پرداختن به آن، هدف این یادداشت نبوده و در نوشتاری این چنین نمیگنجد.
انتخاب طبیعی خاص جانوران و گیاهان نبوده و اصلی ساری و جاری در زندگی همه زیستمندانی است که به لحاظ زیستی زنده در نظر گرفته میشوند. در موضوع بیماری کرونا، میتوان از دو زاویه به این مفهوم نگاه کرد؛ اول انتخاب طبیعی و اثر آن بر ویروس، دوم اثر ویروس بر انتخاب طبیعی در جامعه انسانی.
ویروس کرونا از خانواده Coronaviridae بوده و هفتمین کروناویروس است که در انسان ایجاد عفونت میکند. مطالعه مولکولی عملکرد ویروس نشان داده است که یک پروتیئن ساختاری در سطح غشای ویروس تمایل به اتصال به گیرنده آنزیمی خاص در انسان دارد که به احتمال بسیار زیاد ناشی از انتخاب طبیعی است به این معنی که ویروسهایی که به خاطر بروز جهش در بیان آن پروتئین ساختاری متفاوت شدهاند و میتوانند به گیرنده انسانی خود متصل شوند بقا و به دنبال آن تولید مثل و تکثیربیشتر و موفقتری داشتهاند.
همچنین در مطالعهای که در مورد بیماری سارس (که عامل آن یکی دیگر از ویروسهای این خانواده است) انجام شده است نشان داده شده که در سال ۲۰۰۱ حدود ۵/۲ درصد از جمعیت هنگ کنگ آنتی بادی علیه ویروس کرونای SARS را داشتهاند و این به این معنی است که این ویروس قبل از شیوع آن در سال ۲۰۰۳ وجود داشته است، اما به دلیل بروز تغییراتی در ساختار ژنوم ویروس که میتواند ناشی از انتقال انسان به حیوان و برعکس باشد، با ایجاد تفاوت در محیط رشد ویروس (بدن جانوران)، ویروسی مقاومتر پدید آمده است.
این مسأله در مورد کرونا ویروس Covid-۱۹ نیز میتواند صادق باشد و اساساً یکی از مشکلات پیش روی تولید واکسن و درمان قطعی ویروس همین بروز تغییرات در ژنوم ویروس است؛ که این تغییرات را که باعث بقا و ماندگاری بیشتر یک عامل زنده میشود را نتیجه انتخاب طبیعی میدانیم.
برای درک بهتر موضوع انتخاب طبیعی در سطح میکرو، میتوان مثال دیگری آورد. حتما شما هم تا کنون این جمله را از پزشکان یا در برنامههای پزشکی شنیدهاید که اثر بخشی داروهای آنتی بیوتیک به خاطر مصرف خودسرانه و زیاد آن کم شده است، اما به واقع چه اتفاقی افتاده است؟
آیا میکروارگانیسمهای بیماریزا تحت آموزش مواجهه با دارو قرار گرفتهاند؟ خیر! بدن انسانها برای باکتری به مثابه محیطزیستی است که ما در آن زندگی میکنیم. باکتریهایی که به خاطر بروز یک جهش در ژنوم نسبت به دارو مقاومتر هستند باقیمانده و بقیه از بین میروند.
باکتریهای باقیمانده تولید مثل کرده، تکثیر میشوند و حتی به بدن انسانهای دیگر منتقل میشوند و همواره مقاومت در برابر داروی قبلی را به نسل بعدی خود انتقال میدهند بنابراین نسلهای جدید در برابر داروی قبلی مقاوم هستند و باید برای مقابله با عامل بیماری زا، داروی دیگری استفاده شود. با این مثال میتوان درک بهتری از اثر انتخاب طبیعی روی زندهماندن و پایداری عوامل بیماریزا داشت.
از سوی دیگر، انتخاب طبیعی بر زندگی انسانها نیز اثر گذار است که در مورد این بیماری به وضوح میتوان دریافت که این ویروس و به معنای کلیتر بیماریهای همهگیر جهانی (Pandemic) یکی از عوامل پالایش جامعه انسانی است، به این صورت که افراد بیمار که برای بقا و به دنبال آن تولید مثل ضعیفتر هستند و ممکن است نسل آینده شان بیمار باشند و یا در برابر ویروسهای خانواده کرونا آسیبپذیر باشند حذف میشوند.
این روند شاید در نگاه اول بیرحمانه و خشن به نظر برسد، اما در نگاه کلی و در نظر گرفتن انسان به عنوان یک گونه زیستی، میتوان چنین تفسیر کرد که اِعمال چنین فرآیندی بر روی جامعه انسانی اثر مثبت بر کل جمعیت خواهد داشت؛ و اگر طی این سالها بسیاری از بیمارانی که در شرایط طبیعی باید از میان میرفتند و به واسطه دستاوردهای علم پزشکی زنده مانده اند و به نوعی در برابر انتخاب طبیعی مقاومت کردهاند در برابر این ویروس آسیبپذیرتر هستند.
چنانچه از علم پزشکی در مواجهه با این بیماری استفاده نشود، آنچه محتمل است این است که تقریبا تمامی افراد جامعه انسانی به این ویروس مبتلا شوند و آنهایی که در برابر بیماری مقاومت داشته باشند باقی مانده و افرادی که به دلایل ژنتیکی یا بیماری قادر به تاب آوری در برابر بیماری نیستند، حذف شوند و در نتیجه جامعه انسانی و ویروس به یک سطح تعادل و همزیستی خواهند رسید؛ که با توجه به ساختار سادهتر ژنوم ویروس نسبت به انسان، احتمال ایجاد تغییرات در آن بالاتر از انسان است و چرخه ابتلا، مقاومت و حذف همچنان ادامه پیدا خواهد کرد...
*پژوهشگر زیست شناسی و محیط زیست