رد پایشان همه جا دیده میشود، از سیاست و اقتصاد تا ورزش، فرهنگ و هنر، به واسطه نام فامیلیشان هر جا بخواهند ورود میکنند، بدون اینکه کمترین سررشتهای از کاری که میخواهند انجام دهند، داشته باشند و کسی جلودارشان باشد! این حکایت آقازادههاست؛ پسران یا دخترانی که پشتشان گرم است به نام فامیلیشان و هیچ خط قرمزی هم برای خودشان قائل نیستند تا جایی که برخی از آنها به جای پدرانشان مهمترین تصمیمها را میگیرند و پشت پرده از نام فامیلیشان تا جایی که میتوانند استفاده میکنند و جلو میروند.
ویروس آقازاده به ورزش هم رسیده و افشاگری محمدرضا زنوزی، مالک تراکتور درباره پشت پرده برخی قراردادها دوباره ماجرای آقازادههای ورزشی را داغ کرده است. پسرانی که به واسطه نام فامیلیشان و پستهای پدرانشان در ورزش به خود اجازه دادهاند تا به هر حوزهای سرک بکشند و هر چقدر نفع شخصی میبرند به همان اندازه به ورزش ضرر و زیان میزنند!
آقازادههای پرونده ویلموتس
مالک تراکتور هر چقدر هم این روزها در خط مقدم تعطیلی لیگ باشد و دلایل غیرفنی و غیرکارشناسی برای تعطیلی لیگ بیاورد که پشت آن، همه میدانند که اهداف دیگری جز سلامتی بازیکنان پنهان است، اما باز هم این دلیل نمیشود که از کنار آخرین مصاحبه او که به نقش آقازادههای ورزشی اشاره کرده به راحتی گذشت.
زنوزی در مصاحبهای با برنامه چهارچهاردو رادیو جوان با اشاره به حضور آقازادهها در فدراسیون فوتبال گفته است: «فرزندان آنها ویلموتس را وارد فوتبال میکنند و پسر فرد دیگری برای او وکیل میآورد. علت حضور فرزندان برخی افراد در فوتبال چیست؟ مردم هزینه فوتبال را پرداخت میکنند، اما ردپای آقازادهها در اسپانسرها و قراردادها دیده میشود و این در حالی است که آنها هیچ مسئولیتی ندارند.»
البته همانطور که قابل پیشبینی است و انتظاری هم برای تأیید آن وجود ندارد، همواره نقش آقازادههای ورزشی در قراردادها تکذیب شده است، مانند مهدی تاج، رئیس سابق فدراسیون فوتبال و متهم اصلی قرارداد ترکمانچای ویلموتس که ۱۶ خرداد در گفتوگویی یکطرفه که با یکی از بخشهای خبری صداوسیما داشت، حضور آقازادهها در اطراف فدراسیون فوتبال و بهخصوص قرارداد نجومی سرمربی بلژیکی را انکار کرد: «کسی آقازادهای را به ما معرفی نکرد. راجع به قرارداد ویلموتس آقازادهای حضور نداشت!»
با این حال همانطور که مالک تراکتور در آخرین مصاحبهاش به آن اشاره کرده، نقش آقازادههای ورزشی در ماجرای قرارداد مارک ویلموتس است که سبب حیف و میل ۲ میلیون یورو پول کارگران شده و فوتبال ایران را در آستانه یک جریمه ۶ میلیون یورویی دیگر برای پرداخت به این مربی قرار داده است. نقش فرزند یکی از مسئولان ارشد ورزش کشور و همچنین یکی از مسئولان سابق فدراسیون فوتبال در این پرونده پررنگ است و نهادهای نظارتی و سازمان بازرسی در بررسی قرارداد ویلموتس، درباره نقش آقازادهها به مدارک مستدلی رسیدهاند تا این افراد که به واسطه مسئولیت پدرانشان اجازه تصمیمگیری برای فوتبال کشور را پیدا کردهاند، در صورت تشکیل دادگاه در این زمینه پاسخگو باشند.
فرزند آقای رئیس سرمربی انتخاب میکند
البته ماجرای قرارداد ویلموتس تنها پروندهای نیست که نقش آقازادههای ورزشی در آن پررنگ است. در قرارداد سرمربی جدید تیم ملی فوتبال هم ردپای فرزند یکی از مسئولان سابق فدراسیون فوتبال دیده میشود. در حالی دراگان اسکوچیچ زمستان گذشته و در میان تعجب همگان به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال انتخاب شد که رسانهها از نقش فرزند مهدی تاج، رئیس سابق فدراسیون فوتبال در این انتخاب عجیب پرده برداشتند.
خبرگزاری مهر در گزارشی که در این باره ۱۹ بهمن سال گذشته منتشر کرده بود، نوشته است ماجرا از آنجا جدی میشود که در یکی از روزهای پایانی هفته گذشته یک آقازاده ورزشی که پدرش رئیس سرشناسی بوده، به همراه مدیر برنامههای رسمی و غیررسمی در خانهای در یکی از خیابانهای شمال تهران میزبان دراگان اسکوچیچ بوده است که پس از جمعبندی نقطهنظرات همدیگر، برای معرفی وی به تصمیم نهایی میرسند. نکته جالب این نشست عدم حضور هیچیک از مسئولان فدراسیون فوتبال بوده است. البته در تماسی که با یکی از مسئولان سابق فدراسیون برقرار میشود انتخاب اسکوچیچ مورد تأیید قرار میگیرد و سایت فدراسیون فوتبال نیز با تأیید حیدر بهاروند این مرد کروات را به عنوان سرمربی تیم ملی معرفی میکند.
اعتبار پدر نردبانشان شد
علاوه بر موارد جدیدی که از دستدرازی برخی آقازادهها به فوتبال در ماههای اخیر افشا شده است، دخالت این افراد در حوزههایی که ارتباطی به آنها ندارد در ورزش کشورمان در سالهای اخیر حاشیههای فراوانی به وجود آورده است. نمونه آن حرف و حدیثهایی است که درباره فرزند محمدرضا داورزنی و همچنین علی کفاشیان شنیده میشود و گویای این است که این آقازادهها با استفاده از رانت پدرشان و سوءاستفاده از نام فامیلیشان، توانستهاند سروسامانی به زندگی شخصی خود بدهند.
در این راستا سال ۹۰ رسانهها به افشاگری درباره احسان کفاشیان فرزند علی کفاشیان، رئیس سابق فدراسیون فوتبال پرداختند و نوشتند که احسان کفاشیان سال ۸۲ در مسابقات قهرمانی داخل سالن آسیایی تهران ذخیره تیم دو امدادی بود. چگونه میشود که بدون هیچ سابقهای و ناگهانی وی به تیمی میرود که احتمال مدالآوری آن میرفت که این خود حدیثی مفصل و ناگفته در سالهای اخیر است. به هر حال تیم ایران قهرمان شد و فرزند کفاشیان هم حکم قهرمانی گرفت. با این حکم او هم از سربازی معاف شد، هم بدون کنکور دانشجوی تربیتبدنی شد و هم کارمند وزارت نفت. نظر منتقدان کفاشیان این است که پسرش از نام و موقعیت او استفاده کرده است.
درباره پسر محمدرضا داورزنی هم حرف و حدیثهای زیادی به گوش میرسد و گفته میشود که این آقازاده ورزشی هم به واسطه حضور پدرش رانتهای قابل توجهی دریافت کرده است. یکی از کاربران شبکههای اجتماعی سال گذشته درباره فرزند داورزنی نوشته بود: «کاش جناب داورزنی به مردم توضیح دهند که پسر ارجمند ایشان، یعنی «آقا مجتبی» از چه طریقی از مزایده سالن بدنسازی فدراسیون مطلع و این مزایده را با چه شرایطی برنده شدند و دیگر متقاضیانی که در این مزایده انتخاب نشدند دقیقاً به چه دلیل از ایشان کمتر صلاحیت داشتند؟ کل اطلاعرسانی برای مزایده سالن بدنسازی فدراسیون تکواندوی مملکت، یک کادر آگهی سه سانتی در صفحه نیازمندیهای روزنامه بوده و کلاً ۴۸ ساعت برای شرکت در مزایده زمان وجود داشت. آیا «آقا مجتبی» شما هم از آگهی تککادری سه سانتی نیازمندی روزنامه فهمیده که مزایده برگزار میشود؟»
علاوه بر این شنیده میشود فرزند داورزنی در انتصابهای فدراسیونهای ورزشی هم نقش دارد و حتی سال ۹۶ گفته شد که با نفوذ فرزند داورزنی، خیمنز سرمربی کوبایی تیم ملی بوکس برکنار میشود تا جا برای یک مربی داخلی باز شود. مسئلهای که همایون امیری، عضو کمیته فنی فدراسیون بوکس در سال ۹۶ نیز آن را رد نکرد و در مصاحبهای با خبرگزاری آنا گفت: «خیمنز مربی خوبی بود و از نظر فنی بهتر از مربیان داخلی بود. برای بحث برکناری خیمنز دلایل مختلفی مطرح شد که آخرین دلیل هم دست داشتن پسر معاون وزیر در این موضوع بود که من هم آن را شنیدهام.»
منبع: روزنامه جوان