وحید محمود قرهباغ؛ اربابان وحشت و سرنوشت و خفتگان بیدار، واژگانی هستند که بیشترین قرابت را با آرمانهای ماسونی دارند. سایگانی که بر تاریخ سنگینی میکنند و پردهداران تاریکیاند. اینان تشنگان سیری ناپذیر قدرت هستند. آنها معتقدند، یک راز بایستی تا به آخر یک راز باقی بماند. ماسونها گاهی در یک کافه هنری و گاهی نیز در یک باشگاه اسبسواری، سیاست و سرنوشت کشورها را رقم میزنند.
فراماسونها دیوانهوار نمادگرا هستند. به راستی چگونه شخص گمنامی، چون رضاخان معرفی و سپس کنار میرود؟ چرا با وجود اصرارهای رضاخان، کمال الملک حاضر نمیشود حتی تمثالی از این شاه بر بوم بنشاند. هر چند دردناک است، ولی غالب اتفاقات صورت گرفته در جهان از سوی فراماسونهاست. در دنیا کشوری نیست که ماسونها در آن حضور نداشته باشند. درجههای ماسونها نیز در نوع خود جالب توجه است. شاگرد، ابزار یاب و استاد. آیا میتوان رمز و راز جشنهای سالیانه مرموز ماسونها را دریافت؟
سال ۱۸۰۸ بود که اولین لژ بیداری ایران توسط میرزا ملکم خان بوجود آمد. در این بین، یکی از تاثیرگذارترین اعضای این لژ در طول حیاتش، محمد علی فروغی بود، استاد اعظم لژ بیداری ایران. او که خود رضاخان را بر تخت نشانده بود، در ادامه ضربات مهلکی از رضاخان خورد، ولی انتقام رودررو نگرفت. با این وجود به خود قول داد و گفت: قول میدهم قبل از مردنم، ناله و ضجه این مرد را بشنوم؛ و چنین نیز شد و شنید. کسی که تصمیماتش، بسیار برای لندن مهم بود تا بدان جا که علی رغم تمایل لندن مبنی بر به تخت نشاندن نوه احمد شاه بعد از رضاخان، به صلاحدید فروغی این مهم محقق نشد و او محمدرضا را به عنوان شاه ایران به لندن معرفی کرد.
شکل ۱. ماسونها، امپراتوریهای بی مرز خود را در طول تاریخ تشکیل داده و پرورانیدهاند.
بله، ایستادگان در سایه، لقب شایستهای برای این مردان قدرت و سیاست است. اینان حتی از نفوذ در لباس روحانیت نیز غافل نماندهاند. آیا به جز شیخ ابراهیم زنجانی که خود روحانی بود، کس دیگری میتوانست حکم اعدام شیخ فضلالله نوری را صادر کند و مسیر مشروطیت را تغییر دهد؟ مسیری که به قیمت خون مردان وطن زینت داده شده بود.
فراماسونها دنیایی جدا از دنیای دیگران دارند. آنها هرگز انتقام رودرور نمیگیرد. از نظر ماسون ها، یهود قوم برگزیده خداوند است و هیچ کس حق ندارد بر اریکه قدرت تکیه زند مگر عضوی از ماست. از نظر آنها دشمن را باید از درون نابود کرد.
ماسونها بسیار به رسانه بها میدهند. چرا که در گذشته نیز بارها از طریق همین مهم، به نتیجه مطلوب خود رسیدهاند. علت استفاده ماسونها از دستکش سفید در مراسمها نیز در نوع خود جالب است. آنها از این طریق وانمود میکنند که در هیچ حادثهای نقش ندارند و خود را تطهیر میکنند. آنها از قدرت پنهان بیشتر از قدرت آشکار لذت برده و بهره میبرند. اما به راستی در بالماسکههای ماسونی چه میگذرد؟ هدف از مراسم خاص در بالماسکهها چیست و ۱۳ راز ماسونی ریشه در چه دارد؟ هدف از سلطه بر داراییها و ثروت جهان و منابع چیست؟
ماسونها مردم را بردگان همیشه بدهکار میدانند. آنها از تفرقه و تشتت حداکثر استفاده را میکنند. این مهم زمانی خودنمایی میکند که جمله معروف برژنیسکی را به یاد بیاوریم که گفته بود: دو سوم جمعیت جهان اضافه است. گویا فراماسونری با نماد گرایی عجین شده است.
حقیقت امر چیست؟ چرا کسانی که پرده از رازهای این انجمن برمی دارند به طرز مشکوکی میمیرند؟ قتلهایی که بی هیچ رد و نشانهای صورت میگیرد. این چه جریانی است که به چهار هزار سال پیش بر میگردد؟
بله، فراماسونری با یهودیت آمیخته شده است. کسانی که میگوید: هر کس یهودیتر، انسانتر. آنها عدد ۳۳ را به دلیل کشته شدن حضرت مسیح در ۳۳ سالگی مقدس میدانند. چرا که خود نیز در قتل او دست داشتهاند. آنها بر این اعتقادند که هیچ کس حق حیات ندارد مگر در بردگی ماست. کسانی که در مسیر قدرت حتی به نزدیکان و عزیزان خود نیز رحم نمیکنند. بله، این گوشهای از رازهای یهودیان مارانوس است. کسانی که در همه جا و در همه زمانها نفوذ کرده اند و حتی رد پایشان در قتل امیر کبیر نیز پنهان نمانده است.
ماسونها، امپراتوریهای بیمرز خود را در طول تاریخ تشکیل داده و پرورانیدهاند. کمتر کسی یارای مقابله با مرزهای آنها را داشته است و غالبا سرنوشت محتومی جز مرگ نداشتهاند. سرنوشتی که با شکستن استخوانهایشان در زیر ارابههای قدرت ماسونها رقم خورده است.